یک کارشناس مسائل خلیج فارس معتقد است که امارات برخلاف عربستان که خود را در یک نبرد ژئوپلیتیک و ژئوکالچر با ایران میبیند، چنین تلقی ای ندارد و طبیعتا با ناکامی رویکردهای بن سلمان و ترامپ در ارتباط با ایران، زمینه برای تغییر در استراتژی دنباله روی امارات از عربستان و آمریکا نیز فراهم خواهد شد.
کامران کرمی کارشناس مسائل خلیج فارس درباره تماس تلفنی شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات، با محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران و اهمیت این گفتگو به خبرنگار «انتخاب گفت: «دومین گفت وگوی تلفنی وزرای خارجه ایران و امارات متحده عربی حاوی نکات مهمتری از گفتگوی اول است که میتواند زمینه را برای تغییر فضا در روابط تهران و ابوظبی فراهم کند. علت این اهمیت به چند موضوع بر می گردد: در این گفتگو دو طرف درباره مسائل منطقهای و از جمله بنظر میرسد در یمن بحث و تبادل نظر کردهاند و این موضوع می تواند نگاه متفاوت دو کشور را به برخی موضوعات به یکدیگر نزدیک کند. از قضا یمن نقطه مبنایی برای تحول در روابط ایران با عربستان و امارات به شمار می رود و انتظار برای بهبود روابط ایرانی- عربی تا حد زیادی منوط به آینده یمن و مذاکرات صلح خواهد بود. دومین اهمیت این گفتگوی تلفنی به رویهای است که میتواند ایجاد کند. بعد از تماس اول که درخصوص کرونا و کمک های بشردوستانه امارات به ایران بود، در گفت وگوی دوم مسائل بیشتری از جمله تحولات منطقه ای در تماس تلفنی عبدالله بن زاید و محمد جواد ظریف گنجانیده شد و طبیعتا در تماسهای بعدی و حتی بنا به ضرورت تنظیم دیدار وزرای خارجه دو کشور نیز محتمل خواهد بود.»
این کارشناس حوزه عربی در خصوص تغییر نگاه امارات متحده عربی و در راس آن ابوظبی به تلطیف روابط با ایران و تغییر برخی رویکردهای منطقه ای از جمله در سوریه نیز تاکید کرد: «تغییر نگاه امارات را باید متاثر از تحولات در سطوح سه گانه داخلی، منطقه ای و بین المللی مورد ارزیابی قرار داد که باعث شده تا ادراک مقامات ابوظبی نسبت به روندهای منطقه ای دستخوش تغییر شود. در عرصه داخلی امارات، انتقاداتی از رویکردهای محمد بن زاید صورت گرفت که هسته مرکزی آن معطوف به این مسئله بود که این سیاست های ماجراجویانه با امنیت و ثبات امارات عربی متحده در تضاد است و خروجی آن ممکن است به از دست رفتن سرمایه گذاری های خارجی و حتی فرار سرمایه منجر شود. این دیدگاه که بخصوص از جانب امیرنشین دبی و شخص شیخ محمد بن راشد آل مکتوم مطرح شد، ناظر بر این بود که ضروری است تا مجددا سیاست خارجی امارات به سمت هماهنگی با عناصر منطقه ای حرکت کند.»
وی افزود: «در عرصه منطقهای نیز جنگ فرسایشی یمن و همچنین ناکامی پروژه فشار عربی در سوریه نیز تاکنون برای عربستان و امارات نتیجه ملموسی در بر نداشته و در شرایط کنونی طرف اماراتی نسبت به تقویت راهکارهای صلح آمیز و بازگشت روابط به دوره های قبل تاکید دارد. بعنوان مثال تمایل امارات برای تجدیدنظر در روابط با سوریه به شکل بازگشایی سفارت و حضور در عرصه بازسازی نشانگر این تغییر نگاه هرچند آرام و تدریجی است. در عرصه بین المللی نیز به دلیل ناکامی راهبرد فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران و نقش آفرینی امارات در این استراتژی، زمینه برای تجدیدنظر و در پیش گرفتن یک راهکار میانه رو در حال فراهم شدن است. این سه سطح باعث شده تا امارات با رصد تحولات کنونی و آتی منطقه ای، در تلاش باشد تا نقش برخی از عناصر و متغیرهای مزاحم دخیل در روابط ایران و امارات را تا حدی کمرنگ کند.»
کامران کرمی همچنین در پاسخ به این پرسش که چه سناریویی را می توان برای آینده روابط ایران و امارات متصور بود، اظهار داشت: «البته روابط با امارات در طول چند سال اخیر که روابط تهران و ریاض قطع بوده و به سطح تنش بی سابقه ای گذار کرده، در سطح کاردار باقی ماند و نقش امارات در تجارت خارجی ایران نیز در طول این سالها برقرار و پررنگ بود. بنابراین بازگشت روابط دو کشور به سطح بازگشایی سفارت امر نزدیک و محتملی است، بخصوص که امارات برخلاف عربستان که خود را در یک نبرد ژئوپلیتیک و ژئوکالچر با ایران میبیند، چنین تلقیای ندارد و طبیعتا با ناکامی رویکردهای بن سلمان و ترامپ در ارتباط با ایران، زمینه برای تغییر در استراتژی دنباله روی امارات از عربستان و آمریکا نیز فراهم خواهد شد. اگرچه به تعبیر یوسف العتیبه سفیر امارات در واشنگتن سخن از برقراری روابط دو کشور هنوز زود است و نیازمند برخی تغییر و تحولات در سطوح دیگر است.»