رکود بزرگ یا ایستایی بزرگ به رکود گسترده اقتصادی جهان، یک دهه پیش از آغاز جنگ جهانی دوم گفته میشود. شروع بحران بزرگ در دنیا در اغلب کشورهای جهان از سال ۱۹۲۹ بود و پایان آن اواخر دهه ۱۹۳۰ یا اوایل ۱۹۴۰ثبت شده است. رکود بزرگ را میتوان عمیقترین، طولانیترین و گستردهترین بحران اقتصادی سده بیستم دانست. این دوران در ایالات متحده آمریکا با کاهش ارزش سهام در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۲۹ شروع شد، در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۲۹ که سه شنبه سیاه نام گرفت، بورس آمریکا سقوط کرد و خبر آن در جهان پیچید. از آن پس طولی نکشید که جریان رکود اقتصادی در تمام کشورهای جهان به سرعت گسترش پیدا کرد.
به گزارش سرویس خواندنیهای انتخاب، همانطور که اشاره شد، رکود بزرگ بدترین رکود اقتصادی در قرن گذشته بود و با سقوط بورس سهام در سال ۱۹۲۹ آغاز شد. پس از یک دهه مرفه در ایالات متحده، که در طی آن بسیاری از مردم پس انداز خود را در سهام سرمایه گذاری کرده بودند، قیمت سهام به مراتب از ارزش واقعی خود فراتر رفته بود و سرمایه گذاران ناگهان انبوه سهام را فروختند. این باعث شد که قیمت سهام در بین ماههای سپتامبر و نوامبر ۱۹۲۹ به شدت کاهش یابد و از ۶۴ میلیارد دلار به حدود ۳۰ میلیارد دلار برسد.
در ایالات متحده، نرخ بیکاری با ۲۵ ٪ به اوج خود رسید، قیمت خانهها به دو سوم کاهش یافت نرخ تورم بالاتر از ۱۰ ٪ بود. رکود اقتصادی به طور رسمی در سال ۱۹۳۹ به پایان رسید، اما بهبود اقتصادی کند بود. گفته میشود تلاشهای رئیس جمهور فرانکلین در توافق نامه جدید (۱۹۳۲) در افزایش رشد بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷ نقش داشته است. شروع جنگ جهانی دوم، باعث شد بسیاری از جوانان در ارتش عضو شوند و همین موضوعی نیز نرخ بیکاری را کاهش داد.
رکود بزرگ مهمترینترین مناطق صنعتی شمال انگلستان و جنوب ولز را تحت تأثیر قرار داد و با کاهش ارزش صادرات انگلیس، در صنعت کاهش چشمگیری مشاهده شد. بعد از برخی اقدامات ناموفق دولت، از جمله کاهش حقوق و افزایش مالیات، انگلیس در سال ۱۹۳۱ از استاندارد طلا عقب نشینی کرد تا بتواند منابع مالی را افزایش دهد (دو سال بعد از آمریکا)، و این به رقابتیتر شدن فضا و صادرات کمک کرد.
استاندارد طلا یک سیستم پولی است که در آن واحد محاسبه اقتصادی استاندارد وزن ثابتی از طلا میباشد. تحت (شرایط) استاندارد طلا، پول رایج یا به صورت مسکوک براساس مقدار مشخصی از طلا محاسبه شده یا صادرکننده آن به صورت اسکناس (اوراق بهادار) بازپرداخت آن را به صورت طلا، و بهطور متعارف بر مبنای یک مقدار ثابت از پیش تعیین شده، تضمین مینماید. واحدهای پولی استاندارد طلا میتواند داخلی باشند، و این به آن معنی است که دارندگان این اوراق بهادار میتوانند در عوض آن پول دریافت کنند، یا تنها به صورت بینالمللی است، که در اینصورت تنها شمار معدودی از اشخاص (حقوقی)، همچون بانکهای مرکزی، حق دارند درخواست نمایند که آن را به طلا تبدیل کنند.