arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۳۲۰۱
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۳۰ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: نوربخش گزارش عملكرد سياست ارزى جديد را داد؛ قيمت روى 165 تومان مانده، فكر مى‌كنند اگر چند روزى صبر كنند، با گرفتن ريال‌هاى صرافان و دلالان، آنها را از نفس مى‌اندازند، سپس مطمئناً قيمت را پايين می‌آورند

شب جلسه شوراى ادارى استان بود. همه مديران استان و نمايندگان بودند. [آقاي احمد خرم]، استاندار، اوضاع استان را گزارش داد و و از خدمات انجام شده گفت و نمايى از استان موفق و رو به رفاه را ارايه داد؛ تا حدودى همين طور است. بعضى از نمايندگان كه با استاندار خوب نيستند، بيشتر روى مشكلات تكيه كردند كه حرف حسابى نداشتند. من هم صحبت كوتاهى دربارة اوضاع كلى اقتصادى و سياسى كشور نمودم. چند نفر از مديران هم حرف زدند. شام را دسته جمعى صرف كرديم. [آقاي سيد حسين مرعشي]، استاندار كرمان هم آمده بود و رفقاى رأى نياورده خودشان، مثل آقاي [اسحاق] جهانگيرى و [سيدمصطفي] ذوالقدر را دست مي‌انداخت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۳۰ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: نوربخش گزارش عملكرد سياست ارزى جديد را داد؛ قيمت روى 165 تومان مانده، فكر مى‌كنند اگر چند روزى صبر كنند، با گرفتن ريال‌هاى صرافان و دلالان، آنها را از نفس مى‌اندازند، سپس مطمئناً قيمت را پايين می‌آورند

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۳۰ فروردین ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
هلى‌كوپتر در حياط استاندارى نشست و از همين‌جا به محل كشتى‌سازى خليج فارس پرواز كرديم. آقايان [هادي] نژادحسينيان، [وزير صنايع سنگين] و [جليل] خُبره توضيحات دادند. طرح وسيع و عظيمى است. مقدارى قبل از انقلاب و بخشى از آن، بعد از انقلاب ساخته شده است. با تخلف پيمانكاران كره جنوبى ناتمام مانده است. با تكميل طرح، مى‌تواند در سال دويست و بيست هزاركشتى بزرگ و كوچك تعمير كنند و چند كشتى بسازد.
از حوضچه عظيم و دو هزار و پانصد متر اسكله‌ و موج شكن‌ و همچنين از بالابر كشتى آسانسورى و حوضچه شناور و كارگاه‌هاى كشتى‌سازى و كشتى صيادى مونتاژ ايران كه خيلى پيشرفته و جالب است، بازديد كرديم. از برنامه كوبيدن و تحكيم زمين كه به وسيله ضربه‌اى سى تنى كه از ارتفاع سى مترى با جرثقيل‌ رها مى‌شوند، در حال اجرا ديدن نموديم. در حال آموزش تكنولوژى آن از آلمان هستيم. زمين‌ها را براى ايجاد تأسيسات كشتى‌سازى در روى زمين‌هاى باز گرفته شده از دريا آماده مى‌كنند. گفتم براى نيازهاى ارزى از فاينانس استفاده شود.
با هواپيما به بندر لنگه رفتيم. در خيابان‌هاى مسير، مردم استقبال گرمى داشتند. يكسره به ورزشگاه شهر رفتيم. آقاى [سيدمحمدجواد] رُكنى، امام جمعه خيرمقدم گفت. من هم صحبت كردم و وعده ارزان‌شدن آب بها را دادم؛ اكنون هر مترمكعب 35 تومان است؛ چون با آب شيرين‌كُن تحصيل مى‌شود. قرار شد پانزده تومان بگيريم. از همزيستى مسالمت‌آميز شيعه و سنى در آنجا قدردانى كردم. از گمرك و بندر بازديد كرديم. قول كمك به اصلاح بندر را دادم. به بندرعباس برگشتيم.
عصر خانواده شهدا و طلاب زن و مرد آمدند. برايشان صحبت دلگرم‌كننده نمودم. به بندر شهيد باهنر كه بندر صادراتى است، رفتم. سپاه قسمتى از اسكله و انبارها را اشغال كرده و مشكل به وجود آمده است. با چند نفر از لنج داران صحبت كردم و انبارها را ديدم. براى سخنرانى به استاديوم تختى رفتيم. امام جمعه خيرمقدم خوبى گفت. مردم خيلى گرم استقبال كردند. خيلى آمده بودند، با اينكه ديروز هم آمده بودند، ولي من به‌دليل مشكل پروازي هلي‌كوپترها نيامدم؛ مفصلاً صحبت كردم.
شب جلسه شوراى ادارى استان بود. همه مديران استان و نمايندگان بودند. [آقاي احمد خرم]، استاندار، اوضاع استان را گزارش داد و و از خدمات انجام شده گفت و نمايى از استان موفق و رو به رفاه را ارايه داد؛ تا حدودى همين طور است. بعضى از نمايندگان كه با استاندار خوب نيستند، بيشتر روى مشكلات تكيه كردند كه حرف حسابى نداشتند. من هم صحبت كوتاهى دربارة اوضاع كلى اقتصادى و سياسى كشور نمودم. چند نفر از مديران هم حرف زدند. شام را دسته جمعى صرف كرديم. [آقاي سيد حسين مرعشي]، استاندار كرمان هم آمده بود و رفقاى رأى نياورده خودشان، مثل آقاي [اسحاق] جهانگيرى و [سيدمصطفي] ذوالقدر را دست مي‌انداخت.
در گزارش آمده كه در نقاط غربى و شمال غرب كشور، برف زياد باريده و سيل آمده است؛ خدا به خير گرداند.

 

سال ۱۳۷۲
تا ساعت ده صبح در خانه بودم. سپس به دفتر رفتيم. مقدارى از كارهاى مانده از دوران سفرم را انجام دادم.آقايان [محسن] نوربخش، [محمدحسين] عادلى و [مسعود روغني] زنجانى، [وزير امور اقتصادي و دارايي، رييس‌كل بانك مركزي و رييس سازمان برنامه و بودجه] آمدند و گزارش عملكرد سياست ارزى جديد را دادند؛ راضي‌اند. قيمت فعلاً روى 165 تومان مانده است و مى‌توانند پايين بياورند، ولى فكر مى‌كنند اگر در همين قيمت، چند روزى صبر كنند، با گرفتن ريال‌هاى صرافان و دلالان، آنها را از نفس مى‌اندازند و سپس مطمئناً قيمت را پايين مي‌آورند.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. سياست جديد ارزى موفقيت‌آميز ارزيابى شد. خط مشى‌هاى كلى انرژى تصويب شد و پيشنهاد بالا رفتن كرايه قطارها رد شد.
تا ساعت نُه شب كارها را انجام دادم. بخشى از مصاحبه‌ام را تماشا كردم و به خانه آمدم. مهدى و فاطى و بچه‌ها بودند.

 

سال ۱۳۷۳

مدیران وزارت جهاد سازندگی آمدند. آقای [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهاد سازندگی]، گزارش عملکرد جهاد در بخش‌های مختلف را داد و من از خدمات ارزنده جهاد قدردانی کردم و به تداوم حمایت‌های همه جانبه اطمینان دادم. عقد ازدواج برادر یکی از پاسدارانم را بستم.

[آقای اوتای پیم‌چای‌چون]، وزیر بازرگانی تایلند آمد. رییس کمیسیون مشترک دو کشور است؛ مسأله مهمی نداشت. ملاقات به تشریفات و حرف‌های متداول، از وضع کامبوج ونظایر آن گذشت. شورای عالی مناطق آزاد جلسه داشت. آیین‌نامه‌ها را تصویب کردیم.

 ظهر با آقای [آندریاس] پاپاندرئو، نخست‌وزیر یونان، تلفنی مذاکره کردیم. در راه سفر به آمریکا، در ایرلند بود. دربارة بوسنی و تجاوزات صرب‌ها به گوراژده و عدم اقدام به موقع شورای امنیت مذاکره کردیم. از یونان، به خاطر نزدیکی به منطقه و به خاطر ریاست دوره‌ای جامعه اروپا، خواستم که فعال‌تر شوند. گفت در آمریکا هم مسأله را پیگیری می‌کنند. نظر ایران را در مورد فدراسیون بوسنی خواست؛ گفتم هر چه خود مردم تصمیم بگیرند، ما تأیید می‌کنیم.

عصر دکتر عادلی آمد و برای شرکت در اجلاس صندوق بین‌المللی پول، در مورد مسایلی مشورت کرد و گله‌هایی از تک‌روی آقای محمدخان داشت. خبر امضای نهایی پالیرسن آلمان را داد و با تغییر وقت کار بانک‌ها، ابراز مخالفت کرد.

شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. دربارة سیاست اعزام دانشجو به خارج بحث کردیم و تصمیماتی گرفتیم.

 

سال ۱۳۷۴

رسانه‌های هند برای پوشش خبری سفر، سنگ تمام گذاشته‌اند و انعکاس اهتمام هندی‌ها به سفر ما و بی‏توجهی آنها به سفر همزمان وزیر خزانه‌داری آمریکا،  قابل توجه است. به محل کنفرانس جنبش عدم تعهد برای مصاحبه مطبوعاتی رفتیم. شرکت خبرنگاران خیلی خوب بود و متصدی کار، خوب اداره می‌کرد؛ به همه سئوال‌ها پاسخ دادم

به کاخ برگشتیم و با رییس‏جمهور خداحافظی کردیم و به فرودگاه رفتیم. در راه از آقای سلمان خورشیدی سئوالات زیادی داشتم، منجمله دربارة زراعت انبه که گفت خودشان هم هفتاد هکتار در فامیل دارند و زراعت پُرسودی است. آقای رائو برخلاف معمول‏شان، شخصاً برای بدرقه به فرودگاه آمده بود. قرار شد در سازمان خلع سلاح شیمیایی، به معاونت ایران در مقابل پاکستان رأی بدهند.

به سوی گرجستان پرواز کردیم. جمعی هم به تهران برگشتند. پنج ساعت در راه بودیم. عمدتاً از روی خاک ایران عبور کردیم. گرجی‌‌ها با سان و رژه و آمدن عمده مسئولان استقبال گرمی نمودند. در تفلیس، باران می‌بارید و هوا سرد بود. در مسیر سئوالات زیادی از آقای [ادوارد] شوارد نادزه، [رئیس‏ جمهور گرجستان] نمودم. از مشکلات فراوان کشورش گفت. عمدة تولید به علت عدم مدیریت و کمبود انرژی و جنگ داخلی و بسته شدن راه‌ها با جنگ چچن خوابیده است. گفت حدود دویست میلیارد کیلووات ساعت، پتانسیل تولید برق آبی دارند که حدود ده درصد آن استحصال می‌شود.

از شهر عبور کردیم. رودخانه عظیمی به نام متکواری از داخل شهر عبور می‌کند. گفتند از ترکیه سرچشمه می‌گیرد و پس از پیوستن به ارس، به دریای خزر می‌ر‌یزد. گفت در شهر حدود نود مترمکعب در ثانیه آب دارد. اقامتگاه در جنوب شهر، در نقطه‌ مرتفع کوهستانی و باصفایی است. به خاطر کمبود انرژی، شوفاژها خاموش و هوا سرد است. با یک بخاری برقی، اتاق را گرم می‌کنند که کم است. محسن هم از تهران به همراه آقایان [مرتضی] محمدخان،[وزیر امور اقتصادی و دارایی]، [یحیی] آل‌اسحاق، [وزیر بازرگانی] و [اکبر] ترکان، [وزیر راه و ترابری] و...  آمده بود. اعظم، [همسر محسن]، به خاطر بچه‌ها، از هند به تهران برگشت.

شهردار تفلیس آمد. برای دور اول مذاکرات، با هم به محل نخست‏وزیری رفتیم. دربارة توسعه همکاری‌های چندجانبه و فعال‏کردن حمل و نقل با استفاده از بندر باتومی و قطار جنوب و... مذاکره شد. به کمیته‌های شش‏گانه سپردیم.

سپس [با آقای شواردنادزه]، مذاکره خصوصی داشتیم. گفت به خاطر فشار روسیه که منجر به جنگ داخلی شد، بالاجبار با ایجاد پایگاه‌های نظامی روس در گرجستان موافقت کرده و تسلیم شده و فعلاً روابط با روسیه بد نیست. گفت اختلافش با آقای گورباچف، بر سر این بوده که گورباچف می‌خواسته اصل شوروی را حفظ کند و او معتقد بوده که جمهوری‌ها باید به تدریج آزاد شوند و نیز او خطر کودتا را  درک  می‌کرده و گورباچف غافل بوده. گفت آمریکا و روسیه به رودررویی نخواهند رسید.

به اقامتگاه برگشتیم و سپس برای شام رفتیم. شام خوبی نداشتند، هر چند که غذاها متنوع بود. آواز گرجی بلند و گوش‏خراشی خوانده شد. عفت و فائزه و... جداگانه با خانواده نادزه، مذاکره و شام داشتند و راضی بودند. محسن و دکتر ولایتی، برای شرکت در کنفرانس خلع سلاح هسته‌ای به سوی نیویورک حرکت کردند. محسن می‌خواهد موزه‌های ریاست‏جمهوری آمریکا را ببیند.

 

 

سال ۱۳۷۵
در گزارش‌ها، مسأله تجاوز اسراییل به لبنان مورد توجه است و طرح‌های پیشنهادی آمریکا و فرانسه که دومی به موفقیت نزدیک‌تر است. آقای سیدعباس سالاری آمد. مقداری از جریان متارکه با همسرش و از زجرهای فراوان دوران بیست ساله زندگی گفت و برای حل مشکل استمداد کرد.

[آقای محمدرضا نعمت‌زاده]، وزیر صنایع و معاونان آمدند و گزارش عملکرد سال ۱۳۷۴ در خصوص رشد تولید، ایجاد شهرک‌های صنعتی، صدور پروانه تأسیس و استاندارد را دادند و برای ارز و ریال بیشتر، استمداد کردند. گروه مشاوران اقتصادی آمدند. سال‌جاری را سال خوب و با رونق و کم‌مشکلی ارزیابی کردند و در مورد مسائل جاری و فقرزدایی و توسعه صادرات و کم کردن اتکا به نفت، نظراتی ابراز کردند.

عصر دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] آمد. گزارش سفر به پاکستان و خوشحالی مسئولان پاکستانی و تشکر آن‌ها از میانجی‌گری ایران بین آن‌ها و افغان‌ها گفت و برای سفر به سوریه، لبنان و مراکش کسب نظر کرد. [خانم روزا اوتان بایووا]، وزیر امورخارجه قرقیزستان آمد. خانمی است؛ لباس سنتی قدیمی قرقیزی پوشیده بود که حجاب خوبی است، ولی به جای روسری، یک عمامه بزرگ روی سرش بود که به آن کلاه می‌گویند و گفت، در قدیم از پارچه آن در سفرها، در صورت حادثه به عنوان کفن استفاده می‌شده است. با پیگیری، تأکید بر اراده توسعه همکاری با ایران داشت؛ گویا روس‌ها هم تأکید دارند. از جلسه‌ای که امروز ظهر با فاطی داشته، ابراز رضایت کرد و گفت اطلاعات زیادی راجع به زنان ایرانی به دست آورده و گفت، باید بگویم میهمانی ناهار نبود، بلکه یک سمینار بود.

شب دکتر ولایتی اطلاع داد که اسراییل در جنوب لبنان، به یک مرکز سازمان ملل که مردم صور به آنجا پناه برده بودند، حمله کرده و بیش از صد نفر را شهید کرده است؛ گفتم فوراً محکوم کنند.

 

سال ۱۳۷۶
اول وقت به فرودگاه رفتیم و به زنجان پرواز كرديم. صبحانه را در هواپيما خورديم. محسن و [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزیر صنایع] و مهدى[هاشمی، مدیرعامل شرکت تجهیزات دریایی] و [سیدحسین] موسويان، [سفیر ایران در آلمان] و [محمدحسین] عادلى، [سفیر ایران در کانادا] و [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] همراه بودند. پس از استقبال رسمى و مصاحبه‌اى كوتاه در فرودگاه زنجان، با هلی‌كوپترها به سوى انگوران حركت كرديم. نزديك معدن مس و روى انگوران فرود آمديم.
با ماشين به معدن رفتيم. در ارتفاع نزديك به سه هزار متر، هوا آنجا بسيار سرد بود. مهندس سلطانى، در مورد وضع معدن، با بيش از 20 ميليون تُن سنگ معدن با عيار 30 درصد روى و چهار درصد سُرب توضيحات داد. سپس از نحوه بارگيرى بازديدكرديم كه به وسيله سيم نقاله و پاكت‌ها. به مسافت 17 كيلومتر دور كارخانه، به كارخانه كنسانتزه‏سازي مى‌رود. مهندس احمدى گفت كه اگر از اول جاده مى‌ساختند و با كاميون مى‌آورديم، به نفع بود. اين نظر، درست مطابق نظرى بود كه من ابراز كردم و مواجه با انكار آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] شده بود. فكر مى‌كردند كه انتقال با سيم نقاله مناسب‌تر است.
سپس به كارخانه فرآورى روى رفتم كه بخش خصوصى با ظرفيت سه هزار تُن ساخته است كه افتتاح و بازديد كرديم و فاز دوم را كلنگ زديم. سپس به كارخانه كالسين رفتيم با ظرفيت 14هزار تُن توليد روى و توضيح دادند كه تحقيقات و طراحى از خود ايران با كمتر از يك ميليون دلار ارزبرى احداث شده است. غربى‌ها، براى كارخانه 60 هزار تُنى، 350 ميليون دلار مى‌خواستند.كار مهمى كرده‌اند.
پس از بازديد، آقاى محلوجى در اجتماع كاركنان گزارش داد و در همان مراسم، كارخانه روى بندرعباس هم افتتاح و نيز كار احداث شهرك صنعتى هم شروع شد. من هم صحبت كردم. عظمت كار و اين تكنولوژى بومى را توضيح دادم و به مهندس [علی] كلاهدوز، [معاون معدنى و فناورى مواد وزارت معادن و فلزات]، نشان [لياقت و مديريت] و لوح تقدير به مديران دادم.
مردم روستاها جمع شده بودند و ده‌ها قربانى نمودند. برايشان صحبت كردم. پس از نماز و ناهار و استراحت به سوى مركز پمپاژ آب از قزل اوزن براى دشت برون قشلاق در كنار رود قزل‏اوزن فرود آمديم. روستایيان اجتماع عظيم و با شكوهى داشتند. برايشان صحبت كوتاهى كردم و بر استفاده درست از آب و خاك تأكيد نمودم.
در مراسم افتتاح طرح، مهندس زنگنه و مديركل آب استان و مديركل برق صحبت كردند و دربارة وضع آب و برق استان و طرح‌هاى سدها و خطوط انتقال برق توضيح دادند. چهار سد در دست ساخت و هشت سد در دست مطالعه و هشت ايستگاه پمپاژ از رود قزل اوزن دارند. من هم صحبت دلگرم‏كننده‌اى با تأكيد بر لزوم استفاده از آب فراوان رود قزل اوزن، نمودم. از طرح بازديد و طرح خط انتقال برق را هم افتتاح كرديم.
به فرودگاه زنجان رفتیم و بلافاصله به سوى تهران پرواز کردیم. ساعت شش بعد از ظهر به دفترم رسيدم. گزارش‌ها را خواندم. در جلسه شوراى عالى امنيت ملی دربارة نحوه برخورد با مسایل آلمان و اروپا بحث و تصميم‌گيرى شد. شب در دفترم ماندم.

نظرات بینندگان