فراس إلیاس در القدس العربی چاپ لندن نوشت: در آغاز سال جاری، به نحوی بی سابقه شاهد اوج گرفتن حوادث در میدان عراق، بودیم، که مهمترین آنها، ترور سردار قاسم سلیمانی است. این اتفاق، به نوبه خود درگیری مسلحانه بین ایالات متحده از یک سو و ایران و نیروهای نیابتی آن از سوی دیگر را وارد فاز تازهای از ابعاد درگیری در بغداد کرد. این در حالی است که عراق همزمان درگیر بحرانهای بزرگی است که مهمترین آنها، ادامه تظاهرات مردمی و ناتوانی طبقه سیاسی عراق از تشکیل یک دولت مستقل است که به خواستههای مردم پاسخ مثبت دهد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: بر کسی پوشیده نیست که عراق نقطهای مرکزی در خاورمیانه محسوب میشود؛ بنابراین، ایران آن را منطقهای میداند که باید خلأ سیاسی و امنیتی اش را پر کند، تا این کشور عربی را به الگویی برای هم پیمانانش در منطقه تبدیل کند. حمایت مداومی که ایران از احزاب سیاسی شیعه میکند، باعث بوجود آمدن یک الگوی سیاسی میشود که میتواند مورد استفاده دیگر هم پیمانان ایران، بویژه در یمن، بحرین و لبنان شود.
از سوی دیگر، ایالات متحده عراق را الگویی میداند که میتواند از آن به عنوان ابزاری برای جنگهای آمریکا در خاورمیانه استفاده کند؛ از این رو، تعهد سیاسی خاصی برای خارج کردن عراق از بحرانهایش دارد. علاوه بر آن، اهمیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی عراق برای نظام جهانی و برجستگی آن در استراتژیهای منطقهای ایران نیز از دیگر دلایل تلاش آمریکا برای حفظ نفوذش در این کشور عربی است. بویژه آنکه در زمان حاضر و با اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران، عراق به شریان اصلی اقتصادی و لجستیک تهران تبدیل شده است.
بدین ترتیب، هر گونه پیروزی در منازعه ایران و آمریکا با برگ برندهای به نام عراق محقق خواهد شد و میدان این درگیری هم عراق است.
ماهیت تنش بین دو طرف در عراق، حالتی پیچیده به خود گرفته است؛ در کنار پیامدهای امنیتی و سیاسی که این درگیریهای مسلحانه دلیل آن است، دولت عراق امروز از مقابله با این پیامدها ناتوان است و نمیداند در خصوص ماندن یا نماندن نیروهای آمریکایی در خاک عراق چه تصمیمی اتخاذ کند. گذشته از تحول بزرگی که در ساختار حشد الشعبی ایجاد شده و تعدادی از گروههای مسلح اعلام کردند که املاک خود را به وزارت دفاع عراق تحویل میدهند، اما قدرت نظامی عظیمی در اختیار نیروهای نیابتی ایران در عراق است که به تنهایی میتوانند ابتکار عمل را در صحنه سیاسی عراق در دست گرفته و باعث اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور عربی شوند.
سفری که یکی از مقامات ارشد ایران اخیرا به بغداد داشت، توجه مقامات آمریکایی را به خود جلب کرد، تا به دقت اهداف این سفر را بررسی کنند. واشنگتن مدعی بود که ایران قصد دارد احزاب شیعه را به سمت تشکیل دولت عراق در نزدیکترین زمان ممکن وادارد و هدف از این سفر، مطلع ساختن گروههای نزدیک به ایران، از استراتژی جدید، مبنی بر اخراج نیروهای آمریکایی از عراق است.
علاوه بر این، روزنامههای آمریکایی نظیر نیویورک تایمز و واشنگتن پست، از نیت ایران برای سوق دادن نیروهای مسلح عراق به سمت انجام حملاتی به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق، گزارش دادند. با اینکه این روزنامهها اطلاعاتی در مورد چگونگی آگاهی واشنگتن از فعالیتهای ایران در عراق ندادند، اما صرف انتشار گزارشهای انها، حامل پیامی برای مقامات ایرانی بود، مبنی بر اینکه آمریکا از نیتهای ایران آگاه است و برای مقابله با آن، آمادگی کاملی دارد. به نظر میرسد این آمادگی آمریکا بعد از سفر حسن دانایی فر به بغداد سفیر سابق ایران در عراق، که در هفته گذشته انجام شد، افزایش یافت. مقامات دولت ایالات متحده مدعی بودند که سفر این مسئول ایرانی به عراق، با حمل تعدادی موشک متنوع و پهپاد برای مناطق غربی عراق همراه بوده است و به نظر میرسد این بار، جدیت ایران بیشتر از مسئله تسلیح نیروهای نزدیک به خود در عراق بوده و هدف آن، اجرای مانورهای نظامی در مناطق غربی عراق است و عنوان این رزمایشها «شکار کلاغها» است.
عملیات تغییر آرایش نظامی نیروهای آمریکایی در پایگاههای القیاره، القائم و k۱ و انتقال آنها به پایگاههای مقاومتری نظیر عین الاسد، التاجی و بلد، به معنی آمادگی واضح آمریکا برای هر گونه اقدام احتمالی ایران است، ایرانی که به نظر میرسد امروز عزمی جدی برای وارد آوردن فشار بیشتر به دولت ترامپ است تا به این شکل، از فرصتهای پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری کاسته و زمینه را برای پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات ریاست جمهوری فراهم کند. ایران البته بسیار باهوشتر از آن است که مستقیما به دولت آمریکا ضربه بزند.
تهدیدات متقابل ایران و آمریکا، که از طریق سفارت سوئیس در تهران، رد و بدل شد، یکی از مسیرهای زمینه سازی برای درگیریهای آینده است. فراتر از این، وزیر دفاع آمریکا، مارک اسپر اعلام کرده است که به دستور ترامپ، میتواند با گروههای مسلح در عراق، مقابله کند. در ادامه این صحبت اسپر، سردار سلامی، فرمانده سپاه پاسداران ایران، تصریح کرد که ایالات متحده باید به فکر نجات مردم خود از ویروس کرونا باشد؛ نه اجرای سناریوهای هالیوودی در عراق.
احتمال درگیریهای مسلحانه بین دو طرف در میدان عراق، همچنان وجود خواهد داشت، چراکه به نظر میرسد ایالات متحده آمریکا مجبور است به جنگهای خارجی متوسل شود، تا بتواند هیبت از دست رفته خود در داخل این کشور را دوباره به دست آورد، هیبتی که به دلیل ناکارآمدی دولت ترامپ در مقابله با شیوع گسترده ویروس کرونا در بین مردم این کشور، از میان رفته است.
امروز، بیش از هر زمانی فضا برای درگیری بین ایران و آمریکا در عراق، مهیاست. ممکن است آمادگی آمریکا برای این درگیری، مسئولان ایرانی را به سمت تحریک جبهههای دیگری سوق دهد که هزینه کمتری برای آن دارد. برای مثال، جبهه یمن امروز هزینه کمتری دارد؛ سه موشکی که صبح روز یکشنبه گذشته به سمت عربستان شلیک شد، احتمالا راه کوتاهتری را برای کشاندن ایالات متحده به سمت یک جنگ محدود، ایجاد میکند، جنگی که ایران به دنبال زمان و مکان مناسبی برای آن است؛ تا به این شکل، پاسخ ترور سردار برجسته خود را به آمریکاییها بدهد.
«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «فاکس نیوز»، شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این کشور را پیشبینی کرد و گفت: فردی که قادر به حرف زدن نیست، قرار است رئیس جمهوری شما شود، چرا که برخی از مردم شاید مرا دوست ندارند، همه آنچه که من انجام دادم به جهت کارم (وظیفهام) بود.
مثلا با اقدامات زیر، بصورت رگباری و بلاانقطاع در 7 ماه باقیمانده تا انتخابات آمریکا میتواند خواب و خوراک را از ترامپ بگیرد و حریف را تحت شرایط پرس سنگین قرار داد مثلا: 1) اعلام هفتگی افزایش میزان ذخایر اورانیوم ایران 2) اردیبهشت ماه: رونمایی از نسل جدید سانتریفیوژها 3) خردادماه: شروع غنی سازی 20 درصد 4) تیرماه: اعلام میزان اورانیوم 20 درصد موجود 5) مردادماه: رونمایی از فاز اول رآکتور اراک 6) شهریورماه: شروع غنی سازی آزمایشی 40 درصد 7) مهرماه: شروع غنی سازی آزمایشی 60 درصد برای رانش هسته ای و رونمایی از طراحی سیستم رانش اتمی زیردریایی 8) تهدید به خروج از NPT و سایر فشارهای دیگر!. نباید سیاستمداران ایران در این 7 ماه باقیمانده، از بی امان ترین تهاجمات علیه دشمن سرسخت خود غافل شوند. الان وقت انتقام است ولی نه با حربه نظامی و آنهم در عراق چون اگر آمریکا در عراق تهدید شود، افکار عمومی آمریکا از پاسخ آمریکا حمایت میکنند و حق را به ترامپ میدهند ولی در قضایای اتمی 100 درصد ترامپ را مقصر میدانند چون ارزش و قدر همراهی ایران در برجام را ندانست و حالا باید آن روی سکه را ببیند.