arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۰۴۰۴
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۱۷ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۹
یادداشت جان گری فیلسوف انگلیسی در «نیو استیس من»:

چرا بحران کرونا نقطه عطفی تاریخی است؟

خیابان‌های متروکه دوباره پر خواهد شد و ما چشم در چشم هم خواهیم دوخت، اما احتمالا جهان با آنچه تصور می‌کردیم و در شرایط عادی می‌شناختیم، متفاوت خواهد بود. این اتفاق نه یک بحران که نقطه عطفی در تاریخ خواهد بود/مزیت قرنطینه این است که می توان از آن برای فکر کردن استفاده کرد. پاکسازی ذهن درهم و برهم و فکر کردن چگونگی زندگی در یک دنیای تغییر یافته، عملی است. برای آن دسته از ما که در خط مقدم خدمت نمی کنیم این باید فرصت خوبی باشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جان گری فیلسوف انگلیسی در نشریه «نیو استیس من» نوشت: خیابان‌های متروکه دوباره پر خواهد شد و ما چشم در چشم هم خواهیم دوخت، اما احتمالا جهان با آنچه تصور می‌کردیم و در شرایط عادی می‌شناختیم، متفاوت خواهد بود. این اتفاق نه یک بحران که نقطه عطفی در تاریخ خواهد بود.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: اکنون به نظر می‌رسد، دوران اوج جهانی شدن به پایان رسیده است. در آینده احتمالا سیستم اقتصادی که به تولید در سراسر جهان و زنجیره‌های طولانی عرضه متکی و در عین حال کم‌تر در هم تنیده است، شکل می‌گیرد. روشی از زندگی که ناشی از تحرک بی وقفه است، متوقف می‌شود. زندگی ما از لحاظ جسمی محدودتر و مجازی تر از گذشته خواهد بود. جهان پراکنده تری شکل می‌گیرد که از بعضی جهات ممکن است کمتر انعطاف داشته باشد.

دولت بریتانیا اکنون با اقداماتی در شرایط اضطراری که از طرف پارلمان مجاز شناخته شده، شرایط دشواری برای اقتصاد رقم زده است. بعد از بحران شاید سیستم سیاسی ما دست نخورده باقی بماند، اما بسیاری از کشورها شانس ما را نخواهند داشت. دولت‌ها در همه جای دنیا در حال گذر از تنگنای سرکوب ویروس و تاثیرات اقتصادی آن هستند. به احتمال زیاد این بحران شرایط سقوط خیلی از کشورها را فراهم کند.

آینده‌ای که بعد از این بحران شاهد آن خواهیم بود احتمالا به گذشته شباهت‌های بسیاری خواهد داشت. البته شاید بسیاری تمایلی برای بازگشت به جوامع کوچک و بسته گذشته دوردست نداشته باشند، اما آنچه مسلم است ما دیگر به بیش از حد جهانی شدن چند دهه گذشته بر نمی‌گردیم. این ویروس ضعف های مهلکی در سیستم اقتصادی که پس از بحران مالی سال 2008 و به طور کلی سیستم سرمایه‌داری لیبرال آشکار کرده است.

لیبرالیسم با تمام تاکیداتی که نسبت به آزادی و انتخاب فردی داشته و همواره به دنبال جایگزین کردن بازار آزاد با مفاهیم سوسیالیستی می‌گشته حالا باید شاهد اتفاقات متفاوتی از قدرت گرفتن دوباره دولت باشد. سرکوب ویروس مستلزم تعطیلی هرچند موقت اقتصاد است، اما وقتی شرایط از بحران عبور کند دیگر شاهد شرایط پیشین نخواهیم بود.

در آینده وضعیتی که در آن بسیاری از تجهیزات پزشکی ضروری جهان در چین یا هر کشور غیر لیبرال دیگری تولید شود، تحمل نخواهد شد. در دنیای جدید تولید در این مناطق و سایر مناطق حساس به عنوان یک موضوع امنیت ملی مجدداً مورد بررسی قرار می‌گیرد. این تصور که کشوری مانند انگلیس می‌تواند کشاورزی خود را متوقف کند و به واردات مواد غذایی تکیه کند، حالا دیگر به کلی رد خواهد شد. با سفر کردن کمتر مردم، صنعت هواپیمایی با ضرر چشمگیری رو به رو خواهد شد. مرزهای سفت و سخت‌تر یکی از چشم‌اندازهای جهان پسا کرونا خواهد بود. با این شرایط بهره‌وری اقتصادی دیگر برای دولت‌ها عملی نخواهد بود.

سوال اینجاست که چه چیزی جایگزین افزایش سطح زندگی مادی به عنوان پایه و اساس جامعه خواهد شد؟ پاسخی که اندیشمندان سبز به این سوال داده‌اند، همان چیزی است که جان استوارت میل در اصول اقتصاد سیاسی (1848) آن را اقتصاد ثابت دولت می‌خواند. گسترش تولید و مصرف دیگر یک هدف مهم نخواهد بود و افزایش تعداد انسان‌ها محدود می‌شود. برخلاف بیشتر لیبرال‌های امروز، استوارت میل خیلی زود خطر جمعیت زیاد را تشخیص داد. او در این باره نوشته است: دنیایی مملو از انسان، بدون گیاهان و حیوانات وحشی خواهد بود. او همچنین خطرات برنامه ریزی مرکزی را همواره درک و گوشزد می‌کرد. از نظر او نوآوری‌های فنی همراه با پیشرفت‌هایی در هنر زندگی ادامه خواهد یافت.

این دیدگاه شاید از بسیاری جهات جذاب باشد، اما در عین حال غیر واقعی است. هیچ اقتدار جهانی برای پایان دادن به رشد وجود ندارد، همانگونه که هیچ کس برای مبارزه با ویروس وجود نداشت. برخلاف مانترا مترقی که اخیراً توسط گوردون براون تکرار شده، مشکلات جهانی همیشه هم راه حل‌های جهانی ندارد. تقسیمات ژئوپلیتیکی مانع هر چیزی مانند دولت جهانی است. اگر یک دولت وجود داشته باشد، کشورهای موجود قطعا برای کنترل آن رقابت می‌کنند. اعتقاد به اینكه با وقوع بی سابقه همکاری‌های بین‌المللی می‌توان این بحران را حل كرد، تفكری جادویی در خالص ترین شکل ممکن است.

در دنیای جدید بر شدت رقابت‌ها افزوده می‌شود چرا که دولت‌ها چه دموکراتیک و چه اقتدارگرا حمایت از شهروندان خود را مهمترین هدف می‌دانند. دولت‌هایی که این تفکر هابزی را برآورده نکنند، شکست خواهند خورد.

همه‌گیری کرونا ویروس تغییرات ناگهانی ژئوپلیتیک را سرعت بخشیده است. با افت درآمد نفتی، عربستان سعودی در معرض خطر خواهد بود. با وجود سالها صحبت در مورد ایجاد تنوع اقتصادی، این نوع حکومت ها هنوز هم گروگان نفت هستند و حتی اگر قیمت نفت تا حدودی هم بهبود یابد، ضربه اقتصادی به جهان همچنان ویرانگر خواهد بود.

در مقابل، پیشرفت آسیای شرقی مطمئناً ادامه خواهد یافت. موفق‌ترین پاسخ به این بیماری همه‌گیر تاکنون در تایوان، کره جنوبی و سنگاپور بوده است. دشوار است که باور کنید که سنتهای فرهنگی آنها، که بیش از خودمختاری شخصی، به بهزیستی جمعی توجه می‌کنند، نقشی در موفقیت آنها نداشته‌اند. آنها همچنین در برابر ایده دولت حداقلی مقاومت کرده‌اند. تعجب آور نخواهد بود اگر آنها بهتر از بسیاری از کشورهای غربی به جهانی سازی بپردازند.

موضع چین پیچیده‌تر از همه کشورها است. ارزیابی عملکرد این کشور در طول همه‌گیری سخت است. مطمئناً این الگویی نیست که دموکراسی بتواند یا باید از آن تقلید کند. به نظر می‌رسد رژیم شی جینپینگ از این بیماری بهره کافی را برده است. ویروس کرونا امکان گسترش نظارت و ایجاد کنترل سیاسی حتی قوی‌تر از گذشته، را فراهم کرده است. شی به جای هدر دادن فرصت این بحران، از آن استفاده می‌کند تا نفوذ کشورش را گسترش دهد. چین با کمک به دولتهای ملی در بحران مانند ایتالیا، در واقع نقشی را بر عهده گرفته که اتحادیه اروپا باید بر عهده می‌گرفت. اگرچه ادعا شده بسیاری از ماسک‌ها و کیت‌های تست اهدا شده توسط چین خراب بودند، اما به نظر می‌رسد این ادعا خدشه‌ای در تلاش پکن وارد کند.

هنوز مشخص نیست بعد از پایان این همه‌گیری جهانی، چقدر از مردم خواهان بازگشت آزادی‌ها خواهند بود. این تنها با شناخت کمبودهای جوامع لیبرال است که می‌توان اساسی ترین ارزش‌های آنها را حفظ کرد. در کنار عدالت، آزادی فردی را نیز شامل می‌شود و نحوه حفظ آن‌ها یک بررسی ضروری برای دولت است.

مزیت قرنطینه این است که می توان از آن برای فکر کردن استفاده کرد. پاکسازی ذهن درهم و برهم و فکر کردن چگونگی زندگی در یک دنیای تغییر یافته، عملی است. برای آن دسته از ما که در خط مقدم خدمت نمی کنیم  این باید فرصت خوبی باشد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۰
م
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۷
0
5
چون باعث شد بفهمیم مرغ همسایه غاز نیس
علي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۷
0
2
اغلب نويسندگان و متفكرين سياسي غرب بر اين نكته تمركز كرده اند كه كرونا تير خلاصي بر پيكر جهاني گرايي بوده است! احتمالا با تعاريفي كه آنها از جهاني گرايي داشته اند اين گزاره درستي باشد. اما، شيوع كرونا دقيقا همه كشورها و نظامات سياسي را وارد فرآيندي اجتناب ناپذير و ناشناخته كرده است؛ فرآيندي كه در عين پررنگ كردن نقش نهاد دولت ملي و كنترل هاي پيشاجهاني گرائي، هنوز از ويژگي هاي جهاني گرايي منحصر بفردي برخوردار است. البته جهاني گرائي كرونائي با جهاني گرائي مألوف، بنيان هاي متفاوتي دارد؛ ارتباطات و فضاي مجازي كه جهان را بهم نزديك كرده بود در عصر كرونا از اهميت و نقش مضاعفي برخوردار ميشود. علاوه بر اين، كرونا چالش مشتركي عليه سلامت انساني است كه پاسخ مشتركي را مي طلبد. كاركرد كرونا عملا جهاني گرائي مبتني بر همكاري و رقابت از نوع جديد را تقويت مي كند. اهميت ساختاري شيوع كرونا در اين است كه گسترش آن كاملا ضدطبقاتي و ضد فقير و غني بوده و همين خصلت جهاني گرايي نوع جديد و مبتني بر پيكر جمعي واحد را تقويت مي كند. رويكردهاي مشترك ضدكرونائي بر رهيافت هاي پسا-كرونائي و استراتژي هاي رقابتي نوع جديد به نوبه خود اثر خواهد گذارد و نهايتا به "خط تفكيك ژئوپلتيك" تازه اي مي انجامد كه در آن صفوف جديد منازعه حول كسب دانش و فن آوري حفظ و ارتقاء سلامت جمعي و تقويت و بازسازي اقتصادهاي ملي و منطقه اي چندوجهي آرايش مي يابند. در اين بستره جديد "دولت هاي ملي" پس از ايفاي نقش مقطعي خود، زير ضربات كوبنده امواج جمعيتي كه با انگيزه هاي انساني و مساوات طلبانه تقويت شده اند آخرين مراحل تاريخي خود را بشكلي كه تاكنون شناخته ايم طي خواهند كرد. تعمق در قرنطينه راهگشاست ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۷
1
0
فیلسوفها نگران نشوند! این فقط یک شبیه سازی کوچک بود با کنترل دقیق دامنه مخاطرات و پیش بینی دقیق تلفات و خسارات احتمالی هر منطقه و سبک و سنگین کردن و وزن کشی قدرتهایی که در نبردهای نمایشی جهان در عرصه حکمرانی جهانی هنر نمایی می کنند!... بیچاره های جهان اگر به فکر آینده دشوار و هراسناک خود نباشند بیچاره تر و حتی محو خواهند شد! قرار نیست هیچ دولتی، تکرارمی کنم هیچ دولتی!! به فکر انها رفاه و اشتغال انها و سایر نیازهای هرم مازلویی انها باشند! اینها داستانهای ملو درامی است که فقط برای پر کردن صفخات و سیلابس کتابهای دانشگاهی نوشه شده است! قدرت عریان و بیرحم کشورهای مسلط به دانش نبردهای بیولوژیکی آتی سرنوشت کشورها و حکمفرمایی ها و حتی شکل انها را تعیین خواهند کرد. فعلا" که دور پوپو لیست های و شوونیست های تبلیغی است و تا یکی دو دهه دیگر اقتدارگراهای نفتی... نوبت به ضعفا و پرولتاریای سر کار رفته سلاطین سرخ های انقلابی از یادها رفته هم نخواهد رسید... سرمایه داری سود سالار جهانی و حرکت آزادانه ان به هر جایی که برده های واجد شرایط بهتر،کم هزینه تر قانع و مطیع تری یافت شوند چالش های اقتصاد،شکل مدیریت و حکمرانی جهان در قرن بیست و یک را ترسیم می کنند و آینده کشورها و ملتها را نقش می زند به قول مرحوم شاملو : به دنیایی که کماکان مردانش عصای کور می دزدند! از خوش باوری محبت را جستجو نکنیم! ...
نظرات بینندگان