ژوا لنگ نویسنده و تحلیلگر نشریه ویک در یادداشتی مینویسد: «از آنجا که ما در حال حاضر در یک بحران بی سابقه (ناشی از شیوع کرونا) زندگی میکنیم، من ساعت زنگ دار خود را ۳۰ دقیقه زودتر از همیشه برای بیدار شدن صبحگاهی تنظیم کردم تا چیدمان مبلهای خانهام را تغییر دهم. شاید من نخستین فردی باشم که تلاش دارم با تغییر چیدمان مبلها گردشهای مجازی خود را تحت تاثیر قرار دهم. به طور دقیق این تغییر مبلمان ربطی به پیشگیری من از ابتلا به کرونا نداشت اما واقعا لازم بود که فضای آپارتمان درهم ریخته ۷۰۰ متر مربعی خودم در شهر نیویورک را پاکیزه کنم تا حصیر یوگای خود را بیرون بیاورم و روی زمین بیندازم. در واقع، من به یک فضای خالی نیاز داشتم تا با جا به جایی میز قهوهخوری و مبلمان بتوانم یک پایه ایستاده برای لپ تاپم درست کنم و سپس منتظر بمانم تا هم باشگاهیهایم آنلاین شوند.»
به گزارش سرویس خواندنیهای «انتخاب»، لنگ در ادامه این مقاله مینویسد: «من قبلاً نیز دقایقی با دعوت مربی بدن سازی و همکلاسیهایم از آپارتمان کلاس آنلاین ورزشی داشتم اما این تجربه به اندازه اکنون طولانی و مهم نبود. در حال حاضر همه ما از راه دور در کلاس شرکت میکنیم و من ارتباطاتم با افراد را به حداقل رساندهام.»
برای صاف کردن منحنی شیوع ویروس کرونا، بسیاری از باشگاههای بدنسازی، از جمله باشگاه خود من، کلاسهای خود را طی آخر هفته به صورت آنلاین برگزار کردند و از دوشنبه شب، به تمام سالنهای ورزشی در شهر من نیز دستور داده شد که تعطیل شوند. در حالی که خدمات یوگا و تناسب اندام ویدئویی در پلتفرمهایی مثل یوتیوب و پلوتون از مدتها قبل وجود دارد، اما آن چه در مورد شیوع ویروس کرونای فعلی تفاوت دارد این است که باشگاههای محله برای حفظ فضای کلاسهای خود به سرویسهای سادهای مانند زوم، اسکایپ و Google Hangouts روی آوردهاند.
معنی این تغییرات این است که، اگر ورزش آنلاین را انتخاب کنید، همه میتوانند شما را در حالی که در اتاق نشیمن خود تمرین میکنید، ببینند. قبلاً فضاهای خصوصی آموزشی وجود داشت. اما اکنون شرایط عوض شده و ممکن است دیگران حتی درباره فرشی که تازه خریدهاید، گربه خانگی شما و حتی فنجان قهوه شکستهای که فراموش کردهاید قبل از روشن کردن وب کم خود، تمیزش کنید، قضاوت کنند. در واقع، فضاهای خصوصی خانه شما به سرعت در حال تبدیل شدن به فضاهای عمومی هستند.
دعوت از افراد غریبه به شکل مجازی در آپارتمان من (و به نوبه خود، دیدن اجمالی آپارتمان آنها) همزمان خجالت آور و جذاب است. گربههای من، مجذوب حرکت مردم در لپ تاپ من هستند. در پایان کلاس، همه ما حیوانات خانگی خود را جلوی دوربینها بلند کردیم تا آنها بتوانند یکدیگر را ملاقات کنند. با این وجود چیزهایی تهاجمیتر نیز وجود داشت مثلا من کشف کردم زنی که گوشهای از باشگاه ما ورزش میکرد، آپارتمان خود را چگونه تزئین میکند و چه سلیقهای دارد. گاهی این شرایط به من این احساس را میداد که در حال جاسوسی هستم.دعوت از افراد غریبه به شکل مجازی در آپارتمان من (و به نوبه خود، دیدن اجمالی آپارتمان آنها) همزمان خجالت آور و جذاب است.
گرچه زندگی دیجیتال و امروزی این انتقال را برای من آسان کرده است و زندگی من به شکل شهودی کم و بیش دیجیتالی است، اما یان شرایط برای قدیمی ترها و نسلهای گذشته سخت محسوب میشود. ممکن است انها به راحتی ما به اسکایپ متصل نشوند. (فقط پدر و مادر خود را امتحان کنید و متوجه میشوید منظور من چیست).
در حالی که نسل جدید برای استفاده از فناوری سازگار شدهاند تا همه چیز را از ورزش تا کار از خانه و حتی پاتوقهای اجتماعی مانند مهمانیهای تولد را به علت شیوع کرونا از خانه برگزار کنند اما این انتقال برای افرادی که دهها سال را صرفاً در محور زندگی اجتماعی خود گذراندهاند اصلا ساده نیست. آنها به ساعتهای بازی گلف و وقت گذراندن با یکدیگر پس از ساعت کاری عادت دارند.
اساسا برای نسل جدید تماشای زندگی دیگران به شکل زندگی تقریباً طبیعی است. تماشای سایر افراد به همین ترتیب بخش بزرگی از فرهنگ ما است، خواه در Twitch یا تیک توک. با این وجود نوعی که زندگی خود را با دیگران به اشتراک میگذاریم متفاوت شده است. درواقع این شرایط متفاوت از نوع صمیمیتی است که پیش از عالم گیری در شبکههای اجتماعی رایجتر بود. بلاگرها از بخشهای دلخواه زندگی خود ویدئو میدادند و اینفلوئنسرها نیز در اینستاگرام ساعتها صرف تنظیم نور و زاویه مناسب فیلمهای خود میکردند.
اما ویدئوهای افراد عادی که فقط میخواهند از طریق فضای مجازی درباره یک بحران بهداشتی گفتگو و تبادل نظر کنند کاملا متفاوت است. آنها از جزئیات کمتری در ویدئوهای خود استفاده میکنند. گاهی از کادر خارج میشوند، زوایا را رعایت نمیکنند و حتی گاهی همکاران و هم اتاقیهای آنها در زمینه تصویر با لباسهای راحتی خود عبور میکنند تا مثلا یک کاسه غلات از آشپزخانه بردارند.
من اکنون در روز چهارم قرنطینه هستم و به غیر از پسرم و پیک ارسال مواد غذایی با هیچ انسانی در زندگی واقعی ارتباط برقرار نمیکنم، بنابراین از احساس عادی بودن که کلاس هایم به ارمغان آوردهاند، سپاسگزارم، حتی اگر این به معنای دعوت همکلاسی هایم اتاق نشیمن من را میبینند. اتاقی که حتی ناپدری من هم آن را ندیده است. اما ادامه این روند به نوعی یک راه اساسی برای ادامه حمایت از مشاغل در جوامع ما است، زیرا آنها در تلاش هستند تا رکود ناشی از بسته شدن اجباری را تحت تأثیر قرار دهند.
روز دوشنبه، رئیس جمهور ایالات متحده حتی دستور داد تا تجمع بیش از ۱۰ نفر برای کند کردن شیوع تشکیل نشود. در نتیجه، گسترش فضاهای عمومی در اماکن خصوصی نیز با توجه به هفتههای طولانی قرنطینه، در حال رشد است. دانش آموزان از برنامههایی مانند زوم برای شرکت در کلاسهای مجازی روی میزهای ناهار خوری خانوادگی خود استفاده میکنند. حمام شما با استفاده از تماس راه دور به طور گستردهای میتواند به مطب پزشک تبدیل شود. در صورت نیاز به مکالمه حضوری، راهرو آرام خانه من اتاق ملاقات تبدیل شده است. ما اکنون در آستانه یک دوری گزینی اجتماعی طولانی هستیم و تنهایی نیز میتواند خطرناک باشد؛ بنابراین اگر نمیتوانیم به دفاتر و کافی شاپها، سالنهای بدنسازی و ... برویم، آنها را وارد خانههای خود میکنیم. حتی با وجود غریبهها و این بهترین کاری است که اکنون میتوان انجام داد.
یک مرد هندی که موفق نشده بود یک تلفن هوشمند برای دخترش بخرد به علت ناکامی دخترش برای حضور در کلاسهای آنلاین خودکشی کرد. این موضوع به شدت در رسانههای هندی جنجالی شد.