پرفسور یان دونالد استاد روانشناسی در دانشگاه لیورپول که تحقیقاتش بر روی عوامل رفتاری در مقاومت ضد میکروبی، و حوزه اجتماعی و محیط زیستی است، در رشته توییتی به بررسی استراتژی دولت انگلیس برای کنترل کرونا پرداخته و معتقد است رویکرد دولت بوریس جانسون، این است که تعداد بیشتری از افراد (بهخصوص در گروههایی که ریسک مرگشان کمتر است) به کرونا مبتلا می شوند تا کل جمعیت زودتر نسبت به این بیماری ایمن شود.
به گزارش سرویس خواندنیهای «انتخاب»، توییتهای پرفسور دونالد در ادامه آمده است:
۱/ استراتژی دولت در مورد کرونا نسبت به سایر کشورها، بهبودیافته است و به صورت بالقوه بسیار مؤثر است. اما از سوی دیگر، خطرناک است و مبتنی بر برخی از فرضیات است. این فرضیات باید صحیح باشند و تدابیری که اتخاذ میشود باید هنگام اجرا قابلیت عملی داشته باشند.
۲/ این توییتها بر اساس این است که تصور من از چرایی و آنچه دولت دارد انجام میدهد، صحیح است. ممکن است اشتباه کنم و اگر اشتباه هم از آب در بیاید، تعجب نمیکنم، ولی در حال هرحال، از نظر من...
۳/ فرض اولیه انگلیس درباره شیوع (و ابتلای) کرونا، این است که تعداد زیادی از جمعیت به ناچار و با وجود هر کاری که انجام میدهند، آلوده میشوند. این رقم حتی تا ۸۰ ٪ جمعیت برآورد شده است؛ بنابراین با توجه به این که نمیتوانید جلوی آن (شیوع و ابتلای کرونا) را بگیرید، بنابراین بهتر است آن را مدیریت کنید.
۴/ مدل ایتالیایی درمان، به دنبال متوقف کردن کرونا است. اما بریتانیا به دنبال کرونا است. درواقع هدف انگلیس این است؛ افرادی که (بهخصوص در گروههایی که ریسک مرگشان کمتر است) به کرونا مبتلا شوند و هر چقدر تعدادشان بیشتر باشد بهتر است، به دلیل اینکه سیستم ایمنی قوی تری دارند و نمیتوانند کرونا را به سایرین منتقل کنند؛ بنابراین هر چه تعداد این افراد بیشتر باشد، خطر شیوع (و ابتلا) کمتر است.
۵/ این مصونیت جمعی است. براساس این ایده، در حال حاضر دولت میخواهد افراد به اندازه ظرفیت بیمارستانها کرونایی شوند. در واقع، آنها میخواهند میزان شیوع (و ابتلا) را کاهش دهند، نه متوقف. در حالت ایده آل، آنها میزان شیوع (و ابتلا به) بیماری را متوزان میکنند؛ بنابراین تعداد بیمارانی که وارد بیمارستان میشوند و تعدادی که آنجا را ترک میکنند مساوی میشود.
۶/ ایجاد توزان امر خطرناکی است. تمام مدتی که بیماران تحت درمان قرار میگیرند، بیمارانی با علائم خفیف بهبود مییابند و در نتیجه روز به رو به تعداد افراد ایمنی که نمیتوانند دیگران را آلوده کنند افزوده میشود. آنها همچنین میتوانند به سر کار خود برگردند و امور زندگی را به صورت عادی ادامه دهند.
۷/ این روش میتواند به صورت دقیق جریان شیوع (و ابتلا به) کرونا را نسبت به منابع درمانی موجود، مدیریت کند. دادههای مربوط به میزان ابتلا باید دقیق باشد و همچنین گامهایی که اتخاذ میکنند، باید جواب دهد چراکه موعدش که فرا برسد، اینها باید همگی درست از آب درآمده و اجرا شوند، وگرنه سیستم درمانی فلج میشود.
۸/ مدارس: بچهها به طور کلی مریضی حاد (کرونایی) پیدا نمیکنند، بنابراین دولت از آنها به عنوان ناقل بیماری که دیگران را آلوده میکنند استفاده میکند تا میزان شیوع را افزایش دهد؛ بنابراین وقتی قرار است میزان شیوع (و ابتلا) کاهش پیدا کند، تعطیلی مدارس اعلام خواهد شد. گرچه به لحاظ سیاسی چنین امری (در نظر گرفتن کودکان به عنوان ابزاری برای مبتلا کردن جامعه) و اعلام آن، خطرناک است.
۹/ در مورد رویدادهای بزرگ نیز به همین ترتیب است. وقتی میخواهید میزان شیوع (و ابتلا) را کاهش دهید، رویدادها را متوقف میکنید. این بدان معناست که مدارس و ... برای یک دوره کوتاهتر بسته میشوند و به طور کلی اختلال در یک دوره کوتاهتر و با هدف افزایش جمعیت مصون رخ میدهد.
۱۰/ بعد از گذشت مدتی، بیشتر مردم مصون هستند و افرادی که به صورت حاد دچار کرونا بوده اند، معالجه شده و کشور تا مقاوم شده است. این وضعیت و هدفی است که دولت به دنبال دستیابی به آن است.
۱۱/ اما یک مسئله مهم در طی این فرایند، محافظت از کسانی است که ویروس برای آنها کشنده است. هنوز اقدامات کاملی که برای محافظت از این افراد تعیین شده باشد، مشخص نیست. فرض بر این است که بتوانند میزان شیوع (و ابتلا) را کنترل کنند و پس از آن دیگر مردم هر کاری دوست داشته باشند، میتوانند انجام دهند.
۱۲/ استراتژی ایتالیاییها (و دیگران) متوقف کردن هرچه بیشتر شیوع و ابتلا است. این ایدهای جذاب است، اما پس از آن چه؟ ماهها محدودیت (قرنطینه) قابل اجرا نیست؛ و باید محدودیتها در نهایت کاهش پیدا کند. همین امر هم به ظهور مجدد بیماری و شیوع آن منجر خواهد شد.
۱۳/ سپس نرخ ابتلا دوباره صعودی میشود؛ بنابراین مجبورند هر بار که نرخ میزان ابتلا و شیوع، افزایش مییابد، محدودیتها را دوباره اعمال کنند. این یک الگوی پایدار نیست و برای رسیدن به هدف یک جمعیت عمدتاً مصون با ریسک پایین ابتلا، زمان زیادی طول میکشد.
۱۴/ درحالیکه دولت انگلیس برای دستیابی به توزان و تعادل بین بستریها و شیوع (و ابتلا) تلاش میکند، اقدامات بیشتری برای بهبود اوضاع انجام میشود. شاید به همین دلیل است که در حال حاضر تعداد کمی کلیپ و فیلم برای تشویق مردم به ماندن در خانه وجود دارد و منتشر شده است. مقامات بهداشتی در حال طی کردن یک مسیر دشوار، اما احتمالاً معقول هستند.
۱۵/ این احتمالاً بهترین استراتژی است، اما دولت انگلیس باید با وضوح بیشتری توضیح دهد.
سیستم درمانی انگلیس خیلی خوشنام نیست، با ظرفیت محدود و کمبودهای بسیار .
ایران ظرفیت درمانی مناسب برای حافظت از قشر در معرض خطر را ندارد. (بند ١١)
بهعلاوه، استدلال بند ١٣ هم کامل نیست؛ چرا که بهتأخیرانداختن این بیماری، حداقل سه مزیت دارد:
١. ساخت واکسن و داروی قابل اطمینان، نیاز به زمان دارد.
٢. احتمال دارد در فصل گرما، شیوع این بیماری کمتر شود.
٣. مدیریت یک بیماری تدریجی، سادهتر است از یک بیماری همهگیر و ناگهانی.
۱- تئوری توطئه توهم نیست و چون شناخت کافی از ماهیت ویروس دارند نگرانی از مدیریت آن و حتی استفاده از ضد آن هم در صورت لزوم به کمک خواهد آمد.
۲- چون توانایی و کنترل آن در حد و اندازه کشوری مثل چین برای آنها مقدور نیست و اظهار این ناتوانی برای سیستم انگلستان تبعات متعدد به خصوص در کنترل افکار عمومی دارد، پس با این راهبرد خیال همه رو راحت کردن که راه گریز ندارید جز این
۳- فرضیات پورفسور درسته و در آینده همه باید راه اونا رو برن که البته در این صورت سیستم ما هم خیلی دور از این چارچوب و خارج از قواعد آن بازی نکرده
یک واقعیت در اینجا قطعیت داره و اونم عدم قطعیت در برابر آینده است.
ضمنا اگر این روش خوب بود در چین انجام میشد در ایتالیا قرنطینه کلی کشور چند روزی است اجرات میود برای دیدن نتایجش باید حداقل دو هفته صبر کرد.
در حال حاضر شهر کودونیو که مرکز بیماری در ایتالیا بوده بعد از قرنطینه هیچ بیمار جدید نداشته است.
این حقیقت که در نهایت اگه واکسن موثر یا داروی لازم پیدا نشه احتمالا ۷۰ درصد مردم دنیا به این ویروس مبتلا میشن قابل کتمان نیست. ولی کند کردن اپیدمی این ویروس هم فرصت ساخت دارو، واکسن و پیشرفت روشهای حمایتی رو میده و هم سیستم درمانی میتونه با اون بهتر مقابله کنه. نه مثل الان که همه بیمارستانهای کشورهایی مثل ایران و ایتالیا پر شده از بیماران کرونایی و داروهایی که داره براش مصرف میشه کم یاب شده و احتمالا بعد عید هم بیماران ایدز و لوپوس زیادی مشکل پیدا میکنن.
آنچه که تا امروز مشهور بوده کرونا در بعضی کشورها نرخ رشد بالایی داشته و در بعضی نرخ رشد بسیار پایین در چین میزان مرگ و میر ۲ درصد داشته ولی تا امروز در ایران حدود ۴ درصد بوده که گمان می رود این ویروس برای ژن نژادی خاص طراحی شده باشد، مسئله بعدی که نگران کننده تر است، میزان بسیار بالای جانبازان شیمیایی در ایران هست، آیا انگلیس و فرانسه و... جانباز شیمیایی دارند که نگران مشکل ریوی آن ها باشند؟
بنظرم مدل ایران با هیچ کجای دنیا قابل مقایسه نیست.
اکثر موارد کرونا حتی موارد شدید بستری شده در بیمارستان تستینگ قابل اعتمادی ندارن در صورتی ندارن. افرادی که در معرض قرار گرفتن تا زمانی که علامت دار نشن هم تست نمیشن
مرگ و میر کرونا تو ایران تا الان تفاوت خاصی با بقیه دنیا نداشته.
من به عنوان پزشکی که دارم تو بیمارستان این بیماران رو میبینم بهتون اطمینان میدم کرونا تو ایران همون رفتاری رو داره که تو بقیه دنیا داشته و این نظریات نژادی صحیح نیستن.
بهتره از اون ملکه پیر استعمار شروع کنن!هههه
الحق که انگلیسید
تئوریسن ضعف دولت ها
شاید هم میخواهید عدم قرنطینه در کشور خودمونو توجیه کنید...
دوما این پروژه تلفات جبران ناپذیری داره و هر انسان بالای 12 سال اینو متوجه میشه...
در عمل خواهید دید
چینیها اول میخواستند چنین کاری کنن اما بررسی شبیه سازی با رایانه نشون داده که نادرسته و موجب همه گیری کنترل نشده میشه
اگر سیاستمدارانِ جو زده جهان معنی دقیق Herd Immunity را می دانستند ، از گسترش موارد خفیف بیماری جلوگیری نمی کردند. زمانی که گسترش بیماری در اقلیت جمعیتی به میزان معینی برسد ، سایرین نسبت به ویروس ایمنی پیدا می کنند. این میزان مصونیت اگر جهانی شود به eradication (یعنی محو کلی بیماری در اقلام وسیع) می انجامد. به این سیستم Protection of those without immunity گفته می شود.
از منظر تکامل ، بدنهای ما به بدن اجداد عصر حجری مان بسیار نزدیک است و مدرن شدن پدیده ای جدید شمرده می شود . رژیم غذایی پیشامدرن -Paleo Diet -با بدن ما سازگارتر و قرار گرفتن در محیط کمی آلوده باعث مصونیت است(فی المثل اسید سیالیک موجود در مدفوع حیوانات مزرعه ، باعث مقاومت بدن مزرعه داران آمیش و آلپ و جلوگیری از آسم و آلرژی در کودکان شده است) . این بدن دارای دو نوع سیستم دفاعی ست ، عمومی و اختصاصی. تب کردن باعث گرم شدن بدن و مرگ پاتوژنهاست،اسید کلریدریک معده باکتریهای مهاجم را می کشد، موکوس حلق و بینی پاتوژنها را به بیرون (به صورت عطسه و سرفه و استفراغ) ، یا به محیط اسیدی معده پرتاب می کند. سلولهای تی و بی هم مسئولِ یادگیریِ اطلاعاتِ ژنتیکیِ ترکیبِ پروتوئینیِ جدارِ پاتوژن هستند. لنفوسیتهای تی و بی به تدریج عمل می کنند و به تدریج آداپته می شوند . یعنی آنتی بادی می سازند و نقشه ژنتیکی پاتوژنهای جدید را به یاد می سپارند ، تا دفعه بعد با آن مقابله کنند .پزشکان محترم با تجویز داروهای سرکوب کننده ایمنی بدن (مانند دکسامتازون و کورتون) ، یا خشک کننده مخاط و تب بر یا آنتی ترومبوز مغزی و ریوی مانند آنتی هیستامین یا سدیم هپارین ، یا ضد اسیدهای معده (مانند شربت منیزیم)، این امکانات طبیعی را از بدن می گیرند.
من مخالف طب جدید یا طرفدار طب سنتی نیستم، اما بنابه تخصص فرعی ام (فلسفه علم و شناخت شناسی) ، اعتماد بیش از حد به یافته های تغییر پذیر علم مدرن و چشم پوشی بر میراث صدها میلیون ساله تکاملی بشر اولیه تا به امروز را خطا می دانم. این خطایی بود که در اوایل دهه نود میلادی و با ورود بیش از حد آنتی بیوتیک به سبد مصرفی مردمان مرتکب شدیم و پس از دو دهه سیستم پروبیوتیک را جایگزین آن ساختیم . چرا ؟! چون با این "پارادایم شیفت" اساسی (اصطلاحِ کوهن، فیلسوفِ علم قرن بیستم) ، همه یافته های قدیم را باطل اعلام کردیم. در دوران قرون وسطی (1000 سال) اگر کسی مخالف ارسطو و بطلمیوس صحبت می کرد ، ضد علم شمرده می شد . تا جایی که دین هم پشت علم را گرفت و کلیسا بر تفکرات هزار و اندی ساله غلط پا فشرد. اصحاب دکارت هم با نیوتون و طرفداران نیوتون با انیشتین و دوستداران انیشتین با استرینگ تئوری همین کار را می کنند. تعصب علمی از تحجر دینی بدتر است.
منطق شما زمانی جواب میده که موارد خفیف بیماری اون رو به بقیه منتقل تکنن. در واقع ایمنی اصلا زمانی مفهوم پیدا میکنه که بدن فرد جلوی تکثیر و انتقال عامل پاتوژن به دیگران رو بگیره.
اما تو این مورد مبتلا شدن افرادی که آسیب پذیری کمی دارن هیچ کمکی به اون هایی که آسیب پذیرن نمیکنه. بلکه به علت این که این افراد به سادگی شناسایی نمیشن تعداد افراد بیشتری رو مبتلا میکنن و بالطبع شانس ابتلا افراد آسیب پذیر هم بیشتر میشه.
زمانی ایمنی جمعی ارزش داره که در لحظه صفر شروع اپیدمی تعداد زیادی از جمعیت ایمن باشن. به این معنی که پاتوژن در بدن اون ها تکثیر پیدا نکنه و نتونه به دیگر افراد سرایت کنه.
رها کردن یک پاتوژن جدید با چنین قدرت سرایتی باعث مرگ و میر گسترده تو گروه های آسیب پذیر میشه.
بله به علت ابتلای تعداد زیادی از افراد شاید فصل سرد سال بعد ایمنی جمعی نسبت به کرونا وجود داشته باشه. ولی امسال تعداد افراد زیادی قربانی میشن و از اون طرف با پر شدن ظرفیت سیستم بهداشتی درمانی مورتالیتی و موربیدیتی بقیه بیماری ها هم به علت عدم امکان رسیدگی به اون ها افزایش چشم گیری پیدا میکنه.
لطفا وقتی از اصول اپیدمیولوژی سر در نمیارین نظریات فلسفی رو وارد نکنین. فلسفه رو نگه دارین برای کلاس های درس دانشگاه ها و میزگردهای موقع شکم سیری. در این موارد جدی علومی که در این زمینه تخصص دارن باید حاکم بشن.
دقیقا مشکل ۱۰۰۰ سال پیش همین حرفای بی پشتوانه ای بودن که پشت اسامی قشنگی مثل فلسفه مخفی میشدن و جلوی روش های علمی رو میگرفتن.
اگر قصد رد یافته های علمی جدید رو دارین باید با سند و مدرک علمی و قابل آزمایش حرفتون رو اثبات کنین و نه صرفا یه سری نتیجه گیری بر اساس فکر کردن.
در ضمن روش مطالعاتی واحدی برای دانشمندان وجود ندارد. فیزیکدانهای نظری ، اهل تجربه نیستند. همچنانکه تئوری نسبیت انیشتین در آزمایشگاه به دست نیامد ، ولو در آزمایشات مختلف مورد راستی آزمایی قرار گرفت. بیکن (پدر علم جدید ) مخالف استفاده از ریاضی و دکارت (بنیانگذار هندسه تحلیلی) از طرفداران قیاس منطقی و مخالف تجربه آزمایشگاهی بود. بیکن اصولاً حقوقدان بود ، نه دانشمند به معنی امروزی. از این نظر اصطلاح قوانین طبیعی (نچرال لا) را برای روابط بین پدیده ها وضع کرد. همچنانکه امروزه وحدت نظری در بین پزشکان وجود ندارد. خانم دکتر مهرناز اسدی در برنامه فرمول یک شنبه شب ، از بی فایده بودن قرنطینه و لزوم بلکه حُسنِ ابتلای اکثریت (از جمله علی ضیاء) به کرونا سخن می گوید و همزمان با آن دکتر دیگری که سمت ریاست کمیته بحران کرونا در تهران را به عهده دارد ، از وحشی شدن ویروس سخن به میان می آورد. دو نفر ، با دو برداشت مختلف ، در دو برنامه زنده ، در دو شبکه !
امیدوارم مبانی معرفتی علم مدرن جزو مقدسات نباشد و اختلاف دیدگاه دو دانشمند ، باعث تکفیر یکی توسط دیگری نگردد!
البته ویروس، از هر نوعی که باشه، وقتی از لایه اول مبتلایانش به لایه دوم انسانها منتقل میشه ضعیفتر میشه و همینطور هر چه به لایههای دیگه سرایت کنه ضعیف و ضعیفتر میشه تا اینکه کاملا بلااثر میشه، این قاعدهی کلی هست که اگر چنین نبود، نسل بشر هزاران سال پیش منقرض میشد.
ولی در خصوص ویروس کرونا نمیشه به این قطعیت چنین ریسک بزرگی که انگلیس در پیش گرفته رو مرتکب شد؛ چون اولا سرعت انتقال این ویروس فوق العاده بالاست و دوم اینکه هنوز معلوم نیست دقیقا چند نوع ویروس کرونا وجود داره، حدأقل تا اینجاش که مشخص شده ژنوم ویروس کرونایی که در چین بههم رسیده، با ژنوم ویروس کرونایی که در ایران و ایتالیا هست متفاوته؛ و این خیلی عجیبه! قاعدتا وقتی کشور چین منشأ انتشار هست باید ژنوم ویروسی تمام جاهایی که آلوده این ویروس شدند هم دقیقا مطابق با ژنوم ویروس چینی باشه نه اینکه متفاوت از اون!
ضمن اینکه کرونا کویید19 وقتی به بدنی میرسه، یا طرف رو از پا میندازه یا نمیندازه، ولی در هر دو صورت، شخص مبتلا، عامل انتقال به سایرین میشه؛ و این میتونه به یک فاکتور غیرقابل کنترل تبدیل بشه که مسلما افراد زیادی رو از پا میندازه، افرادی از میان تمام اقشار جامعه که بعضا در پستها و موقعیتهای حساس انجام وظیفه میکنند که دارای تجربه و علم بالایی در رشته یا تکنیکهای خاص هستند که مرگشون بعضا جبرانناپذیر هست؛ لذا روش انگلیس عاقلانه به نظر نمیرسه.
نتیجه اینکه روش مطمئنتر و کمریسکتر، همون خودقرنطینگی انسانی هست که طبق اون، مراودات انسانی و اجتماعی باید به پایینترین سطح ممکن برسه تا زمان کافی برای ساختن واکسن این ویروس فراهم بشه.
زندگی پر استرس و تغذیه نامناسب ایرانی ها که باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن میشه
امکانات کم بیمارستانی که باعث مرگ و میر بالا خواهد شد
از این گرگ پیر هرچی بگی بر میاد ، ...
دوستم همین دیروز تعریف میکرد که همسرش که سالها دارای بیماری زمینه ای تنفسی هستش بلافاصله از روزی که زمزمه کرونا تو اروپا پیچیده توسط دولت و توی یک مرکز بسیار مجهز منتقل شده و قرنطینه شده . ظاهراً برای بیمارانی هم کرونا مثبت شدن مراکزی کاملا خارج از محیطهای درمانی موجود آماده شده
برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت، ضعیف پامال است
البته با این تئوری ممکنه ملکه و خود جانسون هم فدای کرونا بشند!!
هنوز در ایران خیلی از مسئولین دم از خدا و انسانیت میزنند نمیتوانند ناتوان ها رو فدای این منفعت طلبی کثیف کنند.
در ضمن افراد مسن در کشورهای اروپایی تنها زندگی میکنند اما در ایران یا با خانواده زندگی میکنند و یا رفتامد زیادی با فرزندان و نوه هاشون دارند. این سیاست کثیفی است.
مطلقا چنین چیزی در انگلیس اجرایی نشده، همه جا تعطیله و دولت تقریبا همه چیرو تعطیل کرده،حتی لیگ انگلیس برای اولین بار بعد جام جهانی تعطیل شده.
چقدر ترسو هستین،متاسغم برای خودم.