کارشناس مسائل افغانستان معتقد است، آمریکایی‌ها با داعش در خاورمیانه به یک توافق رسیدند و آن این‌که ین گروه در افغانستان مستقر شود اما به این شرط که کنش‌هایش با منافع آمریکا ناهمخوانی نداشته باشد. در واقع، آمریکا قصد دارد از طریق نوعی مصالحه و معامله با گروههای خلافت‌گرای سنی فعالیت آن‌ها را از ضدیت بر علیه خود دور کند اما در قبال رقبا سکوت پیشه کند.
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان در ارتباط با اظهارات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا پیرامون احتمال در دست گرفتن قدرت در کابل از سوی طالبان بعد از خروج نیروهای نظامیان آمریکا به خبرنگار «انتخاب» گفت: «اظهارات ترامپ نشان می‌دهد که معامله‌ای چندجانبه در پشت پرده در دوحه انجام گرفته که یک طرف آن طالبان و طرف دیگر آمریکا است و در طرف‌های دیگر بازیگران همچون پاکستان، عربستان و امارات حضور دارند. بر اساس این توافق بخشی محرمانه وجود دارد که تا کنون هیچ کسی از ان اطلاع ندارد.»
وی افزود: «ظاهر امر نشان می‌دهد که که زالمای خلیل‌زاد موفق شده طالبان را راضی کند که با قدرت نظامی تا زمانی که آمریکا در افغانستان حضور داشته باشد، بتوانند قدرت را در کابل در اختیار بگیرند و امارت اسلامی خود را احیا کنند. در واقع، طالبان نیز پذیرفته که رسیدن به خواسته‌های آن‌ها راه‌حل نظامی ندارد اما راه‌حل سیاسی دارد. این‌که طالبان پایان دادن به نظامی‌گری را رد قبال گرفتن یک سری امتیازات پشت پرده پذیرفته است. به نظر می‌رسد این امتیاز عبارت است از این‌که آمریکایی‌ها در روند امور سیاسی افغانستان دخالت نکنند و در مرحله اول آن‌ها شریک در قدرت شوند و در مراحل بعدی حتی از طریق انتخابات نیز باشد، قدرت را به نفع خود قبضه کنند و امارت اسلامی موردنظر خود را مجددا تشکیل دهند.»
این کارشناس مسائل افغانستان در ادامه تصریح کرد: «آن‌چه که اکنون دونالد ترامپ پیرامون هزینه کردن 19 ساله آمریکا در افغانستان، کشته شدن نیروهای نظامی این کشور و حمایت دو دهه‌ای از دولت کابل مطرح می‌کند، به نوعی زمینه‌سازی برای بازگشت طالبان به قدرت از طریق غیر نظامی است. در سطحی دیگر توافق شده که آمریکایی‌ها حداقل دو پایگاه مهم را در اختیار آمریکایی‌ها قرار بدهند. به نظر می‌رسد طالبان نیز این امر را پذیرفته است.»
ملازهی در بخشی دیگر از اظهارات خود پیرامون امکان بهره‌برداری مجدد آمریکا از طالبان و نیروهای اسلام‌گرای رادیکال همانند دهه 1970 و 1980 اظهار داشت: «طالبان و تفکر دیگر گروههای رادیکال اهل سنت همانند داعش یا القاعده، بر مبنای «خلافت‌گرایی» است. اکنون بعد از نابودی خلافت شام (خاورمیانه‌ای) به نظر می‌رسد در پی فعال شدن بخش خراسانی خلافت هستند. این حوزه از منطقه قفقاز یعنی مسلمانان چچن و داغستان شروع می‌شود و به منطقه آسیای مرکزی، ایالت سین کیانگ چین، افغانستان، پاکستان بنگلادش، هندوستان و حتی بخش‌هایی از ایران گسترش پیدا می‌کند.»
این کارشناس مسائل افغانستان در ادامه تصریح کرد: «به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها با داعش در خاورمیانه به یک توافق رسیدند و آن این‌که ین گروه در افغانستان مستقر شود اما به این شرط که کنش‌هایش با منافع آمریکا ناهمخوانی نداشته باشد. در واقع، آمریکا قصد دارد از طریق نوعی مصالحه و معامله با گروههای خلافت‌گرای سنی فعالیت آن‌ها را از ضدیت بر علیه خود دور کند اما در قبال رقبا سکوت پیشه کند. بدین معنی که آن‌ها می‌توانند با روسیه، چین و ایران به عنوان رقبای واشنگتن را مورد هدف قرار دهند. هر چند در این ارتباط هیچ‌گونه سندی که قابل اتکا باشد وجود ندارد اما از رفتار دونالد ترامپ می‌توان این‌گونه برداشت کرد که توافق با طالبان در مسیر تبدیل شدن افغانستان به پایگاهی برای دشمنی با رقبای آمریکا است. اگر در این راستا آمریکا از گروههای اسلامی حمایت مستقیم نکند، حداقل در برابر دشمنی آن‌ها با کشورهایی همچون چین و روسیه سکوت خواهد کرد.»
متن در بسیاری جاها مبهم است ، دقیق تنظیم نشد است. به عوان مثال:
در سطحی دیگر توافق شده که آمریکایی‌ها حداقل دو پایگاه مهم را در اختیار آمریکایی‌ها قرار بدهند. !!!!
ظاهر امر نشان می‌دهد که که زالمای خلیل‌زاد موفق شده طالبان را راضی کند که با قدرت نظامی!!! تا زمانی که آمریکا در افغانستان حضور داشته باشد، بتوانند قدرت را در کابل در اختیار بگیرند و امارت اسلامی خود را احیا کنند. در واقع، طالبان نیز پذیرفته که رسیدن به خواسته‌های آن‌ها راه‌حل نظامی ندارد!!! اما راه‌حل سیاسی دارد.