سرویس فرهنگ و هنر «انتخاب» / محمد گوهربین: نشست های خبری فیلم های جشنواره فجر 38 تاکنون حواشی متعددی داشته اما نکته قابل تامل در میان شماری از آنها، کم تحملی برخی سینماگران و البته اصرار تعدادی از خبرنگاران برای طرح نظراتی بی ربط به فیلم و جشنواره بوده.
ابراهیم حاتمی کیا که امسال با فیلم «خروج» وارد جشنواره شده، در نشست خبری این فیلم، در واکنش به برخی منتقدانش، نقدهای آنها را «بی حیایی» خواند و الفاظی مانند «به توچه ربطی داره؟» را نیز ضمیمه پاسخ هایش به نقدهای مطرح شده از او کرد. او همچنین گفت که این منتقدانش هستند که ابتدا «تنش» می سازند و بعد فیلمسازان را وادار به واکنش می کنند. این اظهارات در حالی است که حاتمی کیا خود دو سال پیش در جشنواره، زمین و زمان را به باد انتقاد گرفت و در واقع خود او بود که برخورد اول با منتقدانش را رقم زد.
برخلاف آنچه حاتمی کیا گفته، بحث بر سر یک فیلم و قبول داشتن یا نداشتن آن نیست؛ چه آنکه اساسا خاصیت نقد فیلم همین است که عده ای از برخی ویژگی های یک فیلم دفاع می کنند و برخی انتقاد. آنچه باعث شده تا فضای جشنواره تا حدی به حاشیه کشیده شود، نحوه برخورد شماری از سینماگران با برخی سوالات و در واقع کم تحملی آنهاست؛ هرچند در برخی موارد با سوالات بعضا بی ربطی مواجه می شوند.
به جز حاتمی کیا، جروبحث باران کوثری و خبرنگار در نشست خبری فیلم «کشتارگاه» نیز نمونه ای از این موضوع است. به عنوان مثالی دیگر می توان از نشست فیلم «آتابای» یاد کرد. پرسش های غیرقابل باور یک خبرنگار کاری کرد که این نشست به یکی از پرتنش ترین و جنجالی ترین رویدادهای جشنواره تاکنون تبدیل شود.
او ابتدا با کنایه ای که خالی از توهین نبود، از نیکی کریمی پرسید که چند فیلم دیگر باید بسازد تا متوجه شود او بازیگر است نه کارگردان. سوال بعدی او اما از این هم عجیب تر بود. این خبرنگار به این موضوع که چرا زبان فیلم، ترکی است و نه فارسی، اعتراض داشت و می گفت چرا باید «مخاطب ایرانی» این فیلم را با زیرنویس تماشا کند. این سوالات به قدری عجیب بود که شماری از مخاطبان این نشیست باور نمی کردند چنین پرسش هایی در یک نشست رسمی در جشنواره فیلم فجر مطرح شده است.
هر دو سوال را نیکی کریمی تلاش کرد تا با متانت پاسخ دهد؛ هرچند پاسخ کوتاه و در واقع عبور او از کنار سوال اول که با تمسخر توانایی کارگردانی نیکی کریمی را به چالش می کشید، به مذاق خبرنگار سوال کننده خوش نیامد و او اصرار داشت که روی این سوال خود – که منطقا پاسخ خاصی هم نداشت – مانورهای فراوانی بدهد.
سوال دوم او اما نشست را به چالش کشاند و آن هم زمانی بود که هادی حجازی فر به عنوان نویسنده «آتابای» راسا عزم پاسخگویی به او را کرد و افکار خبرنگار سوال کننده را «فاشیستی» دانست. این جدل تند میان حجازی فر و خبرنگار، دقایقی به طول انجامید و حتی دخالت محمود گبرلو به عنوان مجری هم نتوانست آبی بر آتش باشد؛ جدلی که در آن، نه حجازی فر آرامشی داشت که بتواند بدون جملات تند و حملات مداوم پاسخی منطقی به خبرنگار بدهد و نه معلوم بود خبرنگار، چرا به جای سوالات فنی و سینمایی چنین بحث هایی را مطرح کرده.
ماجرا به همین جا هم ختم نمی شود؛ نشست خبری فیلم «مردن در آب مطهر» هم حواشی عجیبی داشت. در این نشست، یک خبرنگار به طرز عجیبی اصرار داشت که مسیحیت یکی از دو فرقه منتسب به حضرت عیسی مسیح است! اینکه فردی در جشنواره فیلم فجر اصرار کند که دین مسیحیت و موضوعاتی از این دست را زیر سوال ببرد آن هم بی آنکه کوچکترین ربطی به نقد فیلم و سوالات فنی داشته باشد، را چگونه می توان باور کرد؟ آن هم در شرایطی که هیچ توضیحی حتی واکنش همکاران خبرنگارش هم او را از ادامه اظهاراتش منصرف نمی کرد.
به کجا رسیده ایم که نه سینماگر ما از حجازی فر تا حاتمی کیا تحمل یک نقد کوچک را دارد و نه خبرنگار ما می داند چگونه بدون توهین سوال خود را مطرح کند؟