پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح در منزل عده زیادی از بلوچها، بیرجندیها و مینابیها را پذیرفتم. فعلا هفته [ای]یک روز را به اینها اختصاص دادهام. همه هم خوب و قابل تحمل هستند؛ و این تهرانیهای ماجراجو را دیگر به آن صورت شترگاوپلنگ که دیوانهام میکردند و صبح هفتاد هشتاد نفر در راهروهای منزل من میبودند، نمیپذیرم.
باری شرفیاب شدم. عرایض مفصلی عرض کردم. از جمله درباره دانشگاههای پهلوی و آریامهر و بوعلی و رضاشاه کبیر که «این یکنواخت شدن تشکیلات مالی و استخدامی آنها با دانشگاههای دولتی که دولت در تبصره بودجه گذاشته، به کلی سطح این دانشگاهها را پایین میآورد و من وظیفه دارم این نکته را به عرض مبارک برسانم که در شورای اقتصاد عصر امروز در نظر مبارک باشد.» فرمودند: «مگر قبلا این مطلب را به دولت ننوشتهای؟» عرض کردم: «چرا، نوشتهام، ولی ممکن است یک نوعی کار را بپیچانند.» فرمودند: «توجه خواهم داشت.» همچنین عرض کردم: «امر فرمایید بودجه عمرانی جزیره کیش را بدهند که کار ما لنگ است.» فرمودند: «آن را هم دستور خواهم داد.»
ملک حسین نامه [ای]نوشته بود که میخواهد به ایران بیاید و از اینجا به خاور دور و استرالیا برود، امر فرمودند: «بیاید و جواب گرمی به نامه او تهیه کنید، چون نامه او بسیار گرم است.» گزارش هلمز را تقدیم کردم. [..]گزارشی در پیشرفت امر مبارزه با بیسوادی در سوسنگرد توسط دستگاه [محمد]بهمنبگی به عرض رساندم (بهمنبگی اهل شیراز است که تحصیلات عشایری را به بهترین نحو راه انداخته شرح خدمات او را سابقا نوشتهام). فوقالعاده باعث خوشوقتی شاهنشاه شد. فرمودند: «در جراید تلویزیون بگویید.»
بعد مرخص شدم به کارهای جاری رسیدم. به نخستوزیر وقت داده بودم، به دفترم آمد. در همین خصوص مبارزه با فساد با آن شدت و صورت که تف سربالاست یک ساعتی با من صحبت و از من کمک خواست که به عرض شاهنشاه برسانم. گفتم: «شما که عقیده نداشتید، چرا به این شدت شروع کردید؟» گفت: «به خدا فحش خوردم، وقتی عرض کردم، فرمودند: باید بشود. من هم اطاعت کردم. حالا تو کمک کن و در موقع مقتضی به عرض برسان.» گفتم: «چون خودم هم همین عقیده را دارم، البته به عرض میرسانم.»
بعدازظهر تمام کار کردم. امشب را با دختر خانم ایرانی به بطالت کامل خواهم گذراند. انشاءالله!
صبح چند خبر خارجی را هم عرض کردم، منجمله مقالات تند لوموند را علیه اعدامهای اخیر [تیرباران ۴ تن از مجاهدین خلق در ۳۰ دی و ۹ تن دیگر در ۴ بهمن همان سال - انتخاب]. فرمودند: «اهمیت ندارد.» عرض کردم: «پرِس ما در اروپا و آمریکا دارد خراب میشود.» فرمودند: «به جهنم، ما که نمیتوانیم اسیر جرایدی باشیم که خودشان نمیدانند چه میخواهند. این پدرسوخته که میگوید قاتل را، آن هم قاتلی که تروریست است، اعدام نکنید، آخر چه منطقی دارد؟ ما هم باید این مزخرفات را گوش کنیم؟ خیلی عجیب است.»