سرویس تاریخ «انتخاب»: شاید بارها و بارها درباره چگونگی ورود امام را به ایران با پرواز تاریخی ۵۷ شنیده باشیم، اما آنچه خواندنش خالی از لطف نیست جزئیات این سفر تاریخی است، جزئیاتی که هرکدام برای تحلیل تاریخ آن دوران ابزاری هرچند کوچک، اما بس سودمندند. در ادامه جزئیات پرواز امام از پاریس به تهران و حواشی آن را به روایت روزنامه کیهان، مورخ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۵۷، میخوانید؛ گفتنی روتیتر و برخی میانتیترها توسط «انتخاب» زده شده است:
مقداری از خاک فرانسه به امام خمینی هدیه داده شد
حضرت آیتالله خمینی دیشب [شامگاه چهارشنبه ۱۱ بهمن ۵۷] در ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه به وقت پاریس محل اقامت خود را در نوفل لوشاتو ترک کردند و در حالی که مقداری از خاک فرانسه را که توسط اهالی نوفل لوشاتو به ایشان هدیه شده بود همراه داشتند به طرف فرودگاه حرکت کردند.
هنگام عزیمت حضرت آیتالله، رئیس ژاندارمری منطقه به دیدار ایشان آمد و اظهار امیدواری کرد که فرانسویها میهماننوازیهای لازم را در مورد ایشان به عمل آورده باشند.
حضرت آیتالله نیز در فرودگاه «شارل دوگل» پاریس از میهماننوازی مردم فرانسه تشکر کردند. در فرودگاه «شارل دوگل» تعداد زیادی از ایرانیان مقیم فرانسه گرد آمده بودند و شعار میدادند.
هواپیما تنها ۲۰۰ سرنشین داشت
هواپیمایی که به حضرت آیتالله و همراهان اختصاص یافته بود اگرچه یک جمبوجت بود، تنها ۲۰۰ سرنشین داشت. هواپیمایی ارفرانس در این مورد اعلام کرد که، چون ممکن است به هواپیما اجازه فرود داده نشود، هواپیما به اندازه معمول سرنشین نداشت و در عوض هواپیما برای بازگشت به فرانسه بنزین ذخیره کرده بود.
گفتگو با قطبزاده در هواپیما
صادق قطبزاده در هواپیما در گفتگویی با خبرنگار کیهان گفت: «حضرت آیتالله فرمایشات اصلی خود را در بهشتزهرا قرائت خواهند کرد و ایشان برای مدتی کوتاه در تهران خواهند بود.» قطبزاده افزود: «حضرت آیتالله به علت خطر بزرگی که احتمال داشت ایشان را تهدید کند نمیخواستند کسی به خاطر ایشان ریسک کند. به همین جهت از ما خواستند به همه اعلام کنیم که ریسک نکرده و جان خود را به خطر نیندازیم. ایشان تصور میکنند در این سفر چهار امکان وجود دارد که عبارتاند از: کشته شدن، تعقیب، در خانه تحت نظر بودن یا آزاد با مردم زندگی کردن. من برای همه این امکانات آماده هستم.» از قطبزاده پرسیده شد: «آیا میتوان در یک کشور دو حکومت و دو دولت داشت؟» او گفت: «ما به عکسالعمل دولت بختیار اهمیت نمیدهیم. زیرا از نظر ما او قانونی نیست. دولتی از نظر ما قانونی است که خمینی معرفی کند.» وی در این مصاحبه گفت: که: «رفراندوم به زودی برگزار خواهد شد و تا رسیدن به پیروزی کامل، اعتصابات ادامه خواهد یافت.»
امام خمینی در کف هواپیما روی دو پتو با آرامش خوابید
خبرگزاریها – یک خانم مهماندار هواپیمایی که آیتالله خمینی را به تهران آورد گفت: امام فاصله پاریس تا تهران را در کف هواپیما خوابیده بود. به گفته این مهماندار اندکی بعد از سوار شدن به هواپیما در فرودگاه شارل دوگل پاریس وی به طبقه بالای هواپیما رفت، نمازش را خواند و بعد روی دو پتو خوابید. دستیارانش در طبقه پایین ماندند و فقط خدمه و افرادی که در کابین کار داشتند از پلکان رفت و آمد میکردند. مهماندار هواپیما گفت: «یک بار که از کنار وی عبور کردم آرام به خواب فرو رفته بود و بار دیگر که برگشتم هنوز در خواب بود.»
خواب آرام امام ظاهرا نشان میدهد که وی بیمی از احتمال افزایش برخوردهای خونین بین نیروهای نظامی و هوادارانش به دنبال ورودش به تهران به خود راه نداده است. همچنین از نگرانیهای دستیارانش، قطبزاده، که گفته است «احتمال دارد هواپیما را سرنگون کنند و امام را به تهران راه ندهند» در او اثری دیده نمیشود. قطبزاده در توضیح نگرانیهای خود گفت: «خمینی قبل از حرکت به اصحابش در دهکده نزدیک پاریس گفت: در این پرواز خطر عظیمی میبیند و میل ندارد کسی از جمله روزنامهنگاران، خودش را به خاطر وی به خطر اندازد.»
هواپیما چه ساعتی در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست؟
هواپیمای حامل آیتالله العظمی خمینی در ساعت ۸ و ۲۵ دقیقه برای بار دوم روی باند فرودگاه مهرآباد مانور کرد و خلبان باند را از فاصله نزدیکی بازدید نموده و دور شد.
سرانجام در ساعت ۹ و ۳ دقیقه هواپیمای حامل آیتالله خمینی به روی باند فرودگاه به زمین نشست و پس از ۵ دقیقه که به آهستگی در روی باند حرکت میکرد، در قلب فرودگاه مهرآباد آرام گرفت.
چه کسانی پای پلکان هواپیمای امام ایستاده بودند؟
پای پلکان هواپیما ۸ تن از اعضای جبهه ملی ایران ایستاده بودند. در ساعت ۹ و ۱۵ دقیقه درِ هواپیما باز شد و حاج احمد خمینی، پسر آیتالله خمینی، اولین نفری بود که از در بیرون آمد.
در ساعت ۹ و ۲۱ دقیقه آیتالله طالقانی به اتفاق پسر آقا وارد هواپیما شدند. قبل از خروج آیتالله العظمی خمینی بیش از ۱۰۰ خبرنگار و فیلمبردار از هواپیما خارج شدند.
در ساعت ۹ و ۳۵ دقیقه آیتالله خمینی در حالی که توسط مهمانداران «ارفرانس» همراهی میشد، در روی پلکان هواپیما دیده شد و طنین فریاد «الله اکبر» محوطه فرودگاه را پر کرد.
آیتالله خمینی هنگام پیاده شدن میگریست
همراه حضرت آیتالله خمینی، بنیصدر، دکتر یزدی، صادق قطبزاده به تهران بازگشتند. بنیصدر و قطبزاده مدت طولانی در آغوش آیتالله طالقانی گریه کردند، آیتالله خمینی نیز هنگام پیاده شدن میگریست. هنگامی که حضرت آیتالله از پلکان هواپیما پایین آمدند جنب و جوش وسیعی در میان خبرنگاران و مستقبلان درگرفت. امام خمینی با یک بنز به سالن فرودگاه که مستقبلین در آنجا منتظر ایشان بودند رفت.
داریوش فروهر به تنهایی از هواپیما پیاده شد و هنگام عبور از جلوی صف صدها خبرنگار و فیلمبردار، به شدت مورد استقبال قرار گرفت.
روی پلاکاردهای مستقبلین چه نوشته شده بود؟
مراسم استقبال رسمی از امام خمینی در سالن جدید و تازهساز فرودگاه مهرآباد به عمل آمد و در سرتاسر سالن به جز چند تابلوی پارچهای که مضمون بعضی از آنها به شرح زیر است، هیچگونه تشریفاتی به چشم نمیخورد: «اراده توانای آن رهبر بزرگ نظام طاغوتی رژیم را درهم شکسته، نظام توحیدی را جایگزین خواهند نمود»، «ای رهبر و مرجع بزرگ،ای ابراهیم زمان که بتها را درهم شکستی، به خاک گلگون ایران خوش آمدی»، «نقش شهیدان راه حق را در نهضت اسلامی ملت در آستانه پیروزی اجر مینهیم» و بالاخره «مبارزات ملت ایران تحت رهبری امام خمینی تا شکست کامل استبداد و استثمار و برقراری جمهوری اسلامی ادامه دارد».
کدام گروهها در فرودگاه از امام خمینی استقبال کردند؟
در سالن فرودگاه قسمتهای کوچکی آماده شده بود که نمایندگان گروههای مختلف اجتماعی به این ترتیب از امام خمینی استقبال کردند: روحانیون، برادران اهل تسنن، اقلیتهای مذهبی، احزاب و جمعیتهای مذهبی، استادان دانشگاه، قضات و حقوقدانان حقوق و شرع، دانشجویان، پزشکان و مهندسین، سندیکای مشترک صنایع نفت، دهقانان، کارگران، معلمان، بازرگانان، اصناف و نمایندگان وسایل ارتباط جمعی.
خیرمقدم یک دانشجو به امام در هنگام ورود
پس از ورود حضرت آیتالله خمینی به سالن فرودگاه مهرآباد صدای صلوات سالن را پر کرد. پس از آن آیاتی از کلامالله مجید قرائت شد. وسپس یک دانشجو ورود رهبر انقلاب ملت را شادباش گفت. متن سخنان وی به قرار زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
قول جاءالحق و زهقالباطل. انالباطل کان زهوقا علی ان حزبالله هم الغالبون.ای روح خدا وای ابراهیم بتشکن اسلام!ای بنده پاکباز حق وای جان عزیز ملت ایران!
اجازه میخواهم از جانب فرد فرد ملت ایران به عرض برسانم که «رواق منظر چشم من آشیانه توست». ملت ایران چه چیزی از جان عزیزتر دارد که نثار مقدم فرخنده رهبر فداکار و روشنبینش نماید و چه ثنایی بالاتر از این سراغ دارد که او را بنده پاکباز حق بخواند.ای بنده پاکباز خدا،ای مسلمان محمدی،ای شیعه صادق،ای آیت خدا!
ملت ایران در شخصیت شما و از تجربه زندگی شما بالاخص در پانزده سال اخیر زعامت امت که به شما سپرده شد مصداق عینی وعده خدا به رزمندگان و پویندگان راهش را مشهود میکند که «اگر به یاری خدا بشتابید به یاری شما میشتابد و شما را ثابتقدم نگه میدارد»، «و هرکسی از آن خدا باشد، خدا از آن اوست».
هجرت شما از وطن عزیز در ۱۴ سال پیش تحت فشار و اجبار سمبلهای استبداد و استعمار یادآور هجرت جد مکرمتان رسول خدا و یاران بزرگوار اوست که به گناه خواستاری جامعه توحیدی از شهر و دیار خود رانده شدند – الذین اخرجو من دیارهم بغیر حق الی ان یقولو ربنا الله – و بازگشت امروزتان یادآور فتح مبین و عظیم مکه است که سمبلهای زر و زور و بتهای فلزی و گوشتی یکی پس از دیگری از مقر حکمرانی به زیر آورده شدند و حکومت خدایی جایگزین حکومت طاغوتی گردید. لقد صدق الله رسوله الرویا بالحق لتد خلن المسجد الحرام انشاءالله امنین.
ملت ایران جان بر کف در انتظار فرمان رهبر عظیمالشأن خویش است و با برقراری جامعه توحیدی، جامعهای که در آن، انسان از قید بندگی انسان آزاد باشد، بهرهکشی انسان از انسان ملغی گردد، از ناهمواریها و نابرابریهای مصنوعی اثر نماند، بتهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی یکسره سرنگون گردند، مساوات، برابری و برادری به معنای واقعی کلمه برقرار شود، آثار استبداد دو هزار و پانصدساله و استعمار چهارصد ساله محو گردد و در یک کلمه بندگی از آن خدا و حکومت، حکومت الهی باشد از پای نخواهد نشست.
جای چندین هزار شهید، شهید ۱۵ ساله اخیر که حرکت انقلاب مقدس اسلامی ما را با خون خود سرعت بخشیدند، خالی است که بازگشت مظفرانه رهبر خود و شکوفههای به ثمر رسیده نهال انقلاب را به چشم خود ببینند. اگر امروز در میان ما نیستند ارواح پاکشان ناظر و شاهد خواهد بود.
السلام و علیک و علیالارواح التی حلت بفنائک و رحمتالله و برکاته. برقرار باد جامعه توحیدی و جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی.
سخنان امام در فرودگاه
پس از خیرمقدم آیتالله خمینی طی سخنانی گفت:
«من از عواطف طبقات مختلف مردم تشکر میکنم و بار ملت ایران به دوش من بار گرانی است که نمیتوانم جبران کنم. من از طبقه روحانیون که در این قضایای گذشته جانفشانی کردند، تحمل زحمت کردند، از طبقه دانشجویان که در این مسائل مصایب دیدند، از طبقه بازرگانان و کسبه که در زحمت واقع شدند، از جوانان بازار و دانشگاه و مدارس علمی که در این مسائل خون دادند، از اساتید دانشگاه، از قضات دادگستری، از همه طبقات، از کارمندان، از کارگران، از دهقانان، از همه طبقات ملت تشکر میکنم. آن زحمتهای فوقالعادهای بود که با وحدت کلمه پیروز شدید. البته در قدم اول، پیروزی شما الان یک قدم است و اینکه خائن اصلی را که محمدرضا نام دارد، از صحنه کنار بردهاید که اگرچه گفته میشود در خارج از کشور به دست و پا افتاده است و حالا هم که اربابها دست رد بر سینه او زدهاند و او را راه نمیدهند، متوسل شده است به همجنسان خودش و این خیال خامی است که بعد از ۵۰ سال خیانتهای او و سلسلهاش و بعد از سی و چند سال جنایات این شخص خائن این مملکت ما را به عقب راند، مملکت ما را استثمار کرد، زراعت ما را به باد فنا داد، مملکت را ویران کرد. همچنین ارتش را تابع ارتش و مستشاران غیر کرده و پیروزی مال وقتی است که دست تمام این اجانب کوتاه شود؛ و تمام ریشههای رژیم سلطنتی از این مرز و بوم بیرون برود. این چیزهایی که اخیرا واقع میشود، دست و پا میزنند که عمال این اجانب شاه سابق را برگردانند و یا رژیم دیگری و یا رژیم سلطنتی را حفظ کنند، باید بدانند گذشته است. دست و پایی بیش نیست و چنانکه تسلیم ملت نشوید، ملت شما را به جای خودش مینشاند. ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم. پیروزی به واسطه وحدت کلمه مسلمین بوده است. وحدت کلمه، اقلیتهای مذهبی و وحدت طبقه روحانی و سیاسی. همه این رمز را میفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است. آن را از دست ندهیم و خدای نخواسته شیاطین بین صفوف شما تفرقه نیندازند. من از همه شما تشکر میکنم و از خدای تبارک قطع دست اجانب و ایادی وابسته به آنان را خواستارم...»
ورود اتومبیل حامل امام خمینی به میدان آزادی
بر اثر ازدحام جمعیت برنامه دیدار آیتالله از گروههای مختلف به هم خورد و پس از لحظاتی که بیانات ایشان تمام شد، حضرت آیتالله از درِ غربی سالن خارج شد و با اتومبیل «بلیزر» مخصوص به طرف مسیر تعیینشده حرکت کرد. انتخاب بلیزر برای این بود که همه مستقبلین بتوانند آیتالله العظمی را ببینند.
ساعت ۱۱ و ۱۵ دقیقه خبرنگار ما گزارش داد که اتومبیل حامل امام خمینی خیابان فرودگاه را طی کرد و وارد میدان آزادی شد. اتومبیل حامل امام خمینی پس از طی یک دور میدان در میان ابراز احساسات شدید مشتاقان خود وارد خیابان آیزنهاور [آزادی کنونی]شد.
چند تن از مستقبلین از هوش رفتند
خبرنگار کیهان میافزاید که در این میان دختری حالش به هم خورد و به وسیله برانکارد به داخل اتومبیل اورژانس حمل شد تا به بیمارستان انتقال یابد. چند زن و دختر نیز در انبوه جمعیت حالشان به هم خورده که به وسیله آمبولانسهای اورژانس و شیر و خورشید مستقر در طول مسیر به مراکز درمانی انتقال یافتند.
ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه اتومبیل حامل آیتالله خمینی از خیابان آیزنهاور [آزادی کنونی]گذشت و به سوی دانشگاه تهران حرکت کرد.
به هنگام عبور امام خمینی هزاران نفر که در کنار خیابانها گرد آمده بودند، بر مسیر امام گلهای سرخ فرو میریختند. خیابانها یکسره در گل و گلاب و شعارهای سوزنده انقلابی غرق بود. دو کامیون پیشاپیش اتومبیل امام خمینی حرکت میکردند. سرنشینان این دو کامیون صدها خبرنگار خبرگزاریهای جهان بودند.
خبرنگاران کیهان مینویسند: «اتومبیل آیتالله که ۵ نفر برای حفاظت از جان امام روی سقف آن نشسته بودند از میان دریای جمعیت میگذشت. دریای وسیع مردم از شوق و اشک توفانی بود. دستها فضا را میشکافت، از سینهها شعار و درود بیرون میریخت. جمعی میخندید، گروهی میگریست. دست در دست حلقه میشد. در نگاهها آفتاب مهربانی و بر دهانها رودهای سرود جاری بود. بانگ الله اکبر خیابانها را درمینوردید. شعار درود بر خمینی مثل نسیم در هوا جاری بود. این خلق بود که به رهبر خود درود میفرستاد. این خلق از میدانهای خون و آتش، شهید و حماسه گذشته بود و اکنون در بهار آزادی میخندید، میگریست و فریاد میزد.»
ساعت ۱۱ و ۴۰ دقیقه اتومبیل حامل امام خمینی از مقابل دانشگاه عبور کرد، ولی برخلاف تصمیم قبلی امام در مقابل دانشگاه سخنرانی نکرد.
گزارش خبرنگاران کیهان حاکی است: «در مقابل دانشگاه بر اثر ازدحام مردم ۵ نفر بیهوش شدند.»