خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۹ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
در خانه بودم. وقت بیشتر به مطالعه و استراحت و دیدار با بستگان گذشت که برای دیدار عفت میآمدند؛ از سفر عمره برگشته است.
آقای [محسن] رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران]، برای رفع مشکل گرفتن فرآورده نفتی از عراق و دادن به افغانستان که شرکت پیشگامان قرارداد بسته است، استمداد کرد.
سال ۱۳۷۲
معاونان سیاسی استانداران آمدند. [آقای علیمحمد بشارتی]، وزیر کشور گزارش داد. من صحبت تحلیلی سیاسی- اقتصادی، در جهت تقویت روحیه و رفع شبهات برایشان کردم.[۱] آقایان [غلامرضا] آقازاده و [احمد] رهگذر، [مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی] آمدند. گزارش صنایع پتروشیمی، توافق با وزارت نیرو در مورد آب پتروشیمی تبریز و همچنین وضعیت پتروشیمی اراک را دادند؛ بناست آخر هفته افتتاح کنیم. سپس در مورد اوپک و اعتبارات و برنامههای نفت صحبت شد. وزیر نفت، معتقد است سعودیها حساب شده کارشکنی میکنند و توافق در مورد دبیرکل اوپک را هم نقض کردهاند.
عصر [آقای یحیی آلاسحاق]، وزیر بازرگانی آمد. در مورد مدیریت احتمالی بخش واردات وزارت صحبت کردیم. خواست که برای ماندن یک مرکز تهیه و توزیع کالا و نیز دادن سیاست مدیریت ارزهای صادرات غیرنفتی کمک کنیم. وزارتخانههای تولیدی خواستهاند که مخصوص واردات نیازهای تولید باشد.
آقای [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادی رئیس جمهور] آمد؛ همان خبر دیشب آقای موسویان، [سفیر ایران در آلمان] را داد. در مورد پیشنهاد سرمایهگذاری یک شرکت آمریکایی، برای ساخت نیروگاه در ایران پرسید.
شب شورای عالی امنیت جلسه داشت. در مورد تجاوز هواپیماهای ترکیه به خاک ایران و نوع سلاح ارسالی به جمهوری آذربایجان در مقابل ارامنه مذاکره شد. وزیر امورخارجه ترکیه با دکتر ولایتی تلفنی صحبت کرده و عذرخواهی نموده است. قرار شده، برای تحقیق تیم بفرستند. شب در دفترم ماندم.
سال ۱۳۷۳
درگزارشها ادامه جنگ چچن مهم است. امروز عقد ازدواج یکی از کارکنان دفتر را بستم. [آقای انور سیفاللهخان]، وزیر نفت و منابع طبیعی پاکستان آمد. نامه [آقای احمد لغاری]، رییسجمهور را آورده بود. دربارة انتقال گاز ایران به پاکستان و نیز اجازه عبور خط لوله گاز قطر صحبت شد.
آقای [سید جواد آلعلی] شاهرودی[۱]، از علمای کویت، همراه آقایان شافی و فردوسیپور و دامادش آمدند. برای تکمیل بیمارستانی که در ایران میسازند، استمداد کردند. خیلی طول کشیده و نیمهکاره است. گفتند هشتصد میلیون تومان هزینه کردهاند و هنوز چند میلیارد تومان برای تکمیل و تجهیزش نیاز دارند. گفتم هزینههای ریالی را ما میدهیم و هزینههای ارزی را آنها بدهند.
ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. برنامه کار آقای [عبدالعلی علی] عسکری، مدیرعامل فروشگاههای زنجیرهای [رفاه] را تصویب کردیم. گروه دوم کالاها را مشخص کردیم که مشمول تعزیرات بشوند. کارخانهها با ضوابط سازمان حمایت از
مصرفکنندگان، قیمت مصرفکننده را تعیین میکنند. قرار شد از نیمه فروردین ۱۳۷۴ اجرا شود. اجازه دادیم که دادگاههای تعزیرات به گزارشهای متفرقه هم رسیدگی کنند؛ قبلاً فقط به گزارشهای سازمان تعزیرات ترتیب اثر میدادند.
عصر آقای [صفرمراد] نیازُف، رییسجمهور ترکمنستان، در رأس هیأتی بزرگ، شامل اکثر وزرایش آمدند. بعد از استقبال رسمی و سان و مصاحبه، به سوی سعدآباد حرکت کردیم. در راه تا سعدآباد، ابتدا مراتب رضایت دوشنبه، [پایتخت تاجیکستان]، از سیاستهای ایران و آمادگی یلتسین و نخستوزیرش برای سفر به ایران را ابلاغ کرد. دربارة وضع چچن گفت که روسیه مصمم است، [جوهر] دودایف، [رهبر چچنها] را سرکوب کند و پیروزیاش نزدیک است و اگر کوتاه بیاید، فدراسیون روسیه از هم میپاشد و رفراندوم را برای وقتکشی مطرح میکنند.
بعد از نماز مغرب، در همان سعدآباد مذاکره خصوصی داشتیم. با اینکه برای اجرای طرح لوله گاز مصمم است، هنوز موافقت کامل ترکیه را ندارد و وضع منابع مالی هم هنوز روشن نیست. دربارة مسائل زیادی صحبت کردیم.
در مورد کندی پیشرفت مسائل فیمابین گفت، تحت فشار کشورهای اُزبکستان و قزاقستان است، ولی توسعه را پیگیری میکنند. خبر داد که روسها برای صدور گاز ترکمنستان به اوکراین کارشکنی میکنند، ولی خودشان سالیانه شش میلیارد مترمکعب میبرند و ده میلیارد مترمکعب دیگر هم میخواهند. به جلسه رسمی رفتم. صحبتها تشریفاتی و تأکید بر توسعه همکاری بود.
بر سر میز شام هم صحبتهای زیادی داشتیم؛ از وضع بد اخلاقی روسیه و دیگر همسایگانش گفت و از بعضی از تجار ایرانی که از فواحش روسی در ترکمنستان کامجویی میکنند، شکایت کرد و گفت برخورد خواهد شد. از برنامههای ضداخلاقی تلویزیون روسیه و ترکیه شکایت داشت و گفت آنها را محدود کردهاند و گفت دستور داده است، مدیران کشور از ماه رمضان، سه روز روزه بگیرند!! و مردم ترکمنستان رفته رفته به سوی وضع خوب اخلاقی پیش میروند و با فحشا در آنجا سخت مبارزه میشود. در اُزبکستان هم گروهی از مسلمانان، با برنامههای تلویزیونی ترکیه به مبارزه برخواستهاند و هنوز مردمش، ظرفیت استقبال از برنامههای اخلاقی تلویزیون ایران را ندارند.
سال ۱۳۷۴
[آقای بوبکرای شگنه]، وزیر امورخارجه گامبیا آمد. نامه [آقای یحیی جامع] رییسجمهورش را آورده بود. اخیراً این گروه با کودتا سرکار آمده است. نظامیان جوان و مسلماناند؛ بیشباهت به گروه نظامی انقلابی لیبی نیستند. خیلی حرف زد و بیشتر در توضیح اهداف کودتا و نقاط ضعف رژیم سابق و کارشکنیهای سازمان ملل و دول غربی و از ما برای رفع مشکلاتشان استمداد کرد. جزوهای هم همراه نامه رییسجمهورشان برای توضیح همین مطالب است. وعده کمک دادم، به این صورت که گروهیکارشناس بفرستیم و با استفاده از منابع خودشان، مثلاً با استفاده از منابع غنی شیلاتشان و نظایر آن، مشکلاتشان را حلکنیم.
[آقایان سیدفتاح مرتضوی و سیداحمد نصری]، نمایندگان قزوین و [آقای هادی باریکبین]، امامجمعه آمدند. برای استانشدن قزوین استمداد کردند؛ وعده دادم که بعد از انتخابات، لایحهاش را به مجلس میدهم. برای رفتن سفری به قزوین اصرار داشتند. آقای [محمدحسن] جمشیدی، نماینده بهشهر آمد. کلی از اهمیت سیاستهای سازندگی و اقتصادی من گفت و برای سرعت ساخت سدگیلور استمداد کرد؛ بناست به زودی کلنگ آن زده شود. سد مهمی برای توسعه کشاورزی است.
اخوی محمد آمد. برای مراسم امروز چهلم والده در قم، قرار شد که من نروم. فشار زیادی از سوی علمای قم است که من بروم، اما کار زیاد و خستگی، مانع است. افطار فاطی و بچهها آمدند. به خاطر ترافیک سنگین، نتوانستهاند برای سفر قم، به موقع از شهر خارج
شوند.
دکتر روحانی، افطار میهمانم بود. دربارة شرایط جاری و انتخابات و نقاط ضعف و قوت وضع موجود، مذاکره با آلمان و طرح محدودیت شنود و ... صحبت کردیم. قبل از افطار، آقای [هلموت]کُهل، صدراعظم آلمان، تلفنی تماس گرفت. خواست دو نماینده از سوی او و من برای مسایل جاری و منطقهای مذاکره کنند و تکیه روی مسأله [رون آراد]، خلبان مفقود اسراییل و صلح خاورمیانه باشد. من هم از همکاریهای آلمان و مواضع جدید اروپا علیه سیاست تحریم آمریکا قدردانی کردم. به خانه آمدم. عفت و فائزه از قم برگشتند. از برگزاری مراسم چهلم والده تعریف کردند.
سال ۱۳۷۵
[آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزی و مدیران کشت و صنعت نیشکر خوزستان، با گزارش پیشرفت کار، آمدند و برای انجام تعهد بانکها و تأمین اجتماعی برای پرداخت ارز و ریال استمداد کردند. اولین کارخانه شکر در سال ۱۳۷۷ به بهرهبرداری خواهد رسید.
[آقای زبیر محمدصالح]، معاون اول رییسجمهور سودان آمد. گزارش وضع جدید کشورش را داد. از مرز اریتره و اتیوپی، به سودان حمله شده و حدود ۳۰ کیلومتر، در خاک سودان پیشرفت داشتهاند. میگویند، سربازان اتیوپی و اریتره هستند، ولی آنها میگویند معارضان سودانی هستند. سودان با تبلیغات خوبی، مردم را بسیج کرده و در جلب حمایت بعضی از کشورهای عربی و اسلامی هم موفق بوده است. نامه ژنرال عمرالبشیر را آورد و کمک نفتی و تسلیحاتی خواست. قرار شد، کارشناسان دو کشور، در نوع و کیفیت کمک و طرز بازپرداخت آنها، مذاکره کنند. میگفتند، عراق هم آمادگی دارد، با تحویل نفت به ایران، در کمک شریک شود؛ ولی مشکل منع سازمان ملل [= تحریمهای شورای امنیت و برنامه نفت در برابر غذا] است.
ستاد مبارزه با مواد مخدر، جلسه با چند مصوبه داشت؛ منجمله تصویب بودجه سال ۱۳۷۶ به مبلغ ۱۳۹ میلیارد ریال. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم. افطار جمعی از طلاب سابق مدرسه حقانی که امروز پُستهای مهم فرهنگی و قضایی و امنیتی را به عهده دارند، میهمانم بودند. بعد از افطار، دربارة مسائل فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، برایشان صحبت کردم.[۱]