دیپلماسی ایرانی: یک مسئول عالیرتبه در یکی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که دیداری خصوصی با او داشتم، گفت که تهدیدهای ایران بسیار جدی است و رهبران کشورهای خلیج فارس آنها را کاملا جدی میگیرند، آن هم نه در کوتاه مدت بلکه در طولانی مدت.
تحریمهای اقتصادی علیه ایران تاثیرات سلبی بر اقتصاد این کشور گذشته و این در حالی است که هنوز ماه ژوئن زمان آغاز اعمال تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران فرا نرسیده است. کارشناسان اقتصادی که وضعیت اقتصادی ایران را از نزدیک پیگیری میکنند، میگویند که ارزش ریال، واحد پولی ایران ظرف دو ماه گذشته نزدیک به 60 درصد کاهش یافته در حالی که قیمت بسیاری از کالاهای اساسی به شدت افزایش یافته و حتی در مواردی دو برابر شده است. ایران در وضعیت فعلی مجبور شده است که در تعامل با کشورهای دیگر معاملات پایاپای را در پیش بگیرد بدین ترتیب که مثلا در قبال صادرات نفت گندم وارد کند و این به دلیل است که بانک مرکزی ایران مورد تحریم قرار گرفته است. نگرانی و خشم از اعمال این تحریمها را به خوبی در اظهارات مقامهای ایرانی میتوان دید از هشدار علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران که به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نسبت به هر گونه همکاری با غرب برای اعمال تحریمها علیه ایران هشدار داده تا دیگر مقامهای ایرانی از جمله مرتضی تمدن، استاندار تهران که نسبت به هر گونه سوء استفاده از فشارهای غرب برای به هم ریختن بازی سیاسی داخلی با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس هشدار داده است.
تهدیدهای ایران علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس اتفاق تازهای نیست. اما هیچ گاه به این در جه نرسیده بوده که آقای لاریجانی، علی شمخانی، وزیر اسبق دفاع و فرماندهان سپاه به این شدت کشورهای این منطقه را تهدید کنند و مثلا یکی از فرماندهان سپاه بگوید در صورت افزایش تهدیدها علیه ایران، تهران میتواند کشتیها و پایگاههای نظامی امریکا در کشورهای خلیج فارس را هدف قرار دهد که در حقیقت به این معنا است ایران مستقیما کشورهای عربی این منطقه را هدف قرار خواهد داد. ولی چندان هم بعید نیست که این تهدیدها جنبه عملی نداشته نباشد و بیشتر ترساندن کشورهای عربی این حوزه برای جلوگیری از ورود به عرصه مبارزه با ایران از جمله در سوریه مد نظر باشد. به ویژه که این کشورها اعلام کردهاند و عملا هم دست به کار شدهاند که از جریانهای مخالف نظام اسد حمایت مالی و تسلیحاتی کنند. شبکه خبری العربیه که وابسته به عربستان سعودی است، روز جمعه سندی را منتشر کرد که به طور دقیق جزئیات چگونگی ارسال اسلحه و مهمات از طریق عراق به مخالفان نظام اسد را نشان میداد.
ایران سلاحهای بسیاری در اختیار دارد که میتواند آنها را علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس به کار گیرد. کاربرد برخی از این سلاحها را که البته نظامی نیستند بلکه بیشتر معنوی و حضور غیر مستقیم است در کویت و بحرین دیدیم، یک درجه از این کمتر را در منطقه الشرقیه یعنی در منطقه احساء در عربستان سعودی نیز مشاهد کردیم. گرایشهای ایران دوستی در میان مردم این مناطق بسیار بالای است. این جدای از هزاران موشک پیشرفته در حجم و اندازههای مختلفی است که ایران در اختیار دارد و میتواند هر وقت که اراده کند شهرهای پیشرفته و شکوفا شده کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و چاههای نفتی آنها را کاملا ویران کند.
یک مسئول عالیرتبه در یکی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که دیداری خصوصی با او داشتم، گفت که تهدیدهای ایران بسیار جدی است و رهبران کشورهای خلیج فارس آنها را کاملا جدی میگیرند، آن هم نه در کوتاه مدت بلکه در طولانی مدت. او همچنین گفت: ایرانیها میتوانند تاسیسات زیربنایی و اقتصادی کشورهای عربی خلیج فارس را که نزدیک به 90 درصد نیازهای حیاتی آنها را تامین میکنند، در کنار شهرها و پایگاههای امریکایی هدف بگیرند و کاملا ویران کنند. این مقام ارشد عربی تاکید میکند، روز دومی که منطقه شاهد آغاز جنگ ایران و امریکا باشد این درگیری فورا به یک درگیری عربی – ایرانی تبدیل خواهد شد و این جنگ میتواند دههها ادامه یابد و منطقه خلیج فارس میدان اصلی نبرد و در عین حال قربانی اصلی آن باشد.
به محض این که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، اعراب حاشیه خلیج فارس از صدور انقلاب ایران به خاک کشورشان به شدت ترسیدند. این کشورها به دلیل وجود عراق قوی از سرپوش عربی – قومی نهایت استفاده را کردند و به واسطه مصر توانستند حمایت غربیها را نیز جلب کنند. ولی اکنون همه چیز تغییر کرده است. عراق به طور کامل تحت نفوذ ایران است و مصر نیز در وضعیت بیثباتی به سر میبرد و دوران انتقالی را سپری میکند. ایالات متحده نیز دیگر آن نفوذ سابق را به دلیل وقوع انقلابهای عربی و سقوط هستههای اصلی قدرت در منطقه که به آن نزدیکی کامل داشتند، ندارد. به همین دلیل در حال حاضر کشورهای عربی منطقه خلیج فارس میبینند که نه تنها سرپوش عربی – قومی ندارند بلکه کشورهای غربی نیز فقط برای تسلط بر اموال و نفتشان وارد درگیری منطقهای شدهاند. درگیریای که یک طرف آن چین، روسیه و ایران است و طرف دیگر آن ایالات متده امریکا، اروپا و دیگر کشورهای این منطقه است. شریان سیاسی و اقتصادی کشورهای عرب این منطقه نفت آنها است و برای همین به هیچ وجه کوتاهی یا مجادلهای بر سر آن را نمیپذیرند. کشورهای عربی خوب میدانند که اگر روزی بنا باشد ایران از قوه نظامی خود استفاده کند برای آنها چیزی جز ویرانه باقی نخواهد ماند. آنها از ضعف خود به خوبی آگاهند و میدانند در دورانی که کشور عربیای نیست که به زیر چتر حمایتی آن روند بهتر است در برابر قدرت بزرگ منطقهای چون ایران جانب احتیاط را رعایت کنند.
این درست است که ایالات متحده امریکا ناوهای پیشرفته، ناوهای هواپیمابر، موشکهای دوربرد پاتریوت و ضد موشک در اختیار دارد و در صورت بروز هر گونه تنش فیزیکی آنها را برای حمایت از کشورهای خلیج فارس استفاده خواهد کرد ولی کشورهای عربی این حوزه نباید فراموش کنند که اگر بخواهند علیه ایرانیها وارد عمل شوند، خشم و نفرت ایرانیها دامن آنها را به بدترین شکل ممکن خواهد گرفت به ویژه این که ایران کشور همسایه آنها است و در صورتی که این نفرت همه ملت ایران را بگیرد راه گریزی برای در امان ماندن از خشم و نفرت آنها نیست. تصور کنید 72 میلیون نفر با اقتصادی شکوفا بخواهند از اعرابی که کل جمعیتشان به اندازه نصف جمعیت ایران هم نمیرسد کینه به دل بگیرند. از این رو کشورهای عربی بدانند هیچ چارهای ندارند جز این که بحران ایران را با گفتوگو و راههای سیاسی و دیپلماتیک حل و فصل کنند و به فکر گسترش روابط با آن باشند.