به نوشته روزنامه فرامنطقهای القدس العربی، مجتهد نوشت، اطلاعاتی که منتشر کرده نتیجهگیریها یا تحلیلهای غیرمستقیم نیستند بلکه حقایقی مبتنی بر اخبار درز یافته و مشاهدات و اطلاعات مستقیم از دفتر خصوصی بن سلمان و دفتر کنونی و سابق پدرش ملک سلمان بن عبدالعزیز هستند.
او در سلسله توییتهایی نوشته است: بن سلمان هیچ اطلاع فرهنگی و هیچ شناخت قابل توجهی در این زمینه ندارد و اگر درباره فرهنگ عمومی در زمینههای تاریخ، جغرافی، سیاست اقتصاد، دین و حقوق و قانون از او آزمون گرفته شود بیش از ۱۰۰، ۱۵ امتیاز میگیرد اما او برخی اصطلاحات و اطلاعاتی محدود دارد که برای ادعای داشتن اطلاعات در این زمینه به کمکش میآیند، برخی تصور میکردند او لااقل درکی از اقتصاد دارد اما به رغم سطحی بودن فرهنگ و شناخت کمش دیدگاه مفصلی درباره اقتصاد دارد به دلیل اینکه همواره زیر سایه پدرش و شخصیتهای نزدیک به پدرش بوده کسانی که نقشی مستقیم و غیرمستقیم در شکلگیری شخصیت و ذهینت او داشتهاند مشخصا این افراد عثمان العمیر، عبدالرحمان الراشد و ترکی الحمد هستند پدرش به کینه گوش به فرمان بودن به رغم خوشروییشان در ظاهر واقف بود و به او گوشزد میکرد که خطرناکترین چیز برای حکومت آل سعود گوش به فرمان بودن است.
وی میافزاید: تفاوتهایی بین فهد، سلطان و نایف به رغم ظلم و فسادی که درباره آنها معروف است، وجود دارد آنها اندک اعتقاد معنوی داشتند و به این باور داشتند که نیاز به حاکمیت دین وجود دارد اما سلمان به رغم دورویی و ظاهرسازی خود در برابر بزرگان روحیه خشکی داشت. سلمان در مجالس خصوصی در برابر پسرش میگفت: این خوشرویی نسبت به فرمانبرداری خیلی زود رنگ میبازد و هرگز به دین به عنوان جایگاهی در کشور توجه نمیشود و نمایندگی اجرای دین تمام خواهد شد و تمام ممنوعیتهای اجتماعی لغو میشوند. سلمان از ملک عبدالله بیش از سلطان و نایف خوشش میآمد به رغم اینکه آنها برداران او بودند زیرا او (ملک عبدالله) از آنها نسبت به دین جسورتر بود. سلمان با بزرگان قبایل و علما با دورویی براساس شرایطی اقتضا میکرد، عمل میکرد زیرا شرایط اقتضا میکرد اما کسانی که به آنها اطمینان و نزدیکی بیشتری داشت و اجازه میداد بر فرزندانش تاثیر بگذارند عثمان العمیر و عبدالرحمان الراشد و ترکی الحمد و غیره بودند که به دشمنی با دین و کنار گذاشتن هویت اسلامی عربی خود شهره بودند.
بن سلمان در چنین جوی یعنی مخالفت با دین و اخلاقیات و ارزشها و بیتوجهی به هویت عربی و اسلامی رشد کرد او در نزد یک مشت بیدین شاگردی کرد علاوه بر اینکه فضای کفرآمیز و سستی در تربیت که پدرش فراهم کرده بود و از او درباره کارهایش بازخواستی نمیکرد همه عواملی شدند که شخصیت مسخ گونه او را شکل دادند.
این فعال توییتری میآورد: به گفته برخی افراد متدینی که توانستند خود را به او نزدیک کنند در حالیکه او از متدین بودن آنها بیاطلاع بود مشاهده کردند که او حتی از ذکر نام خدا ناراحت میشد او زمانی که تمایلات دینی اطرافیانش را بفهمد آنها را از اتافش بیرون میاندازد مگر برخی استثناءات اندکی که توجیهات خاصی برایشان دارد.
مجتهد همچنین میگوید: به دلیل تربیتی که در مکتب العمیر و الراشد و الحمد دیده بود و در مجالس خصوصی خود میگوید، نه فقط فعالیت جنبش الصحوه بلکه اسلام خطر است او علنی میگوید و از آن افراد بیدین آموخته که متون قرآن و سنت همه خطرناک هستند چرا که حتی اگر اسلام سیاسی نابود شود کورسویی زیر خاکستر باقی خواهد ماند که روزی مردم علیه قدرت بلند شوند.
مجتهد اشاره میکند، نزدیکان بن سلمان به نقل از او میگویند، جریان ورودی که او در حال حاضر آن را به خدمت گرفته هرگز از سختگیری او در آسایش نخواهند بود و این بعد از بینیاز شدن او از آنهاست زیرا مبلغان جریان بزرگ داشتن حدیث صحیح و احترام به علمای سلف را برعهده دارند، او کسانی که حدیث را بزرگ میشمارند و علمای سلف را احترام بگذارند برای آینده مفید نمیداند، اهانت به اصول دین و به سخره گرفتن اهل دین و ارتباط دین به تروریسم که در مقالات و توییتهای افراد معروف ظاهر میشوند همگی به دستور شخصی او هستند آنها از مصونیت کامل برخوردارند.
وی میگوید: بازداشت برخی از علما و مبلغان و حبس خانگی آنها و اعمال فشار بر برخی از علما به دلیل اعلام فتاوی و موافقی که خیانت توصیف میکند، با هدف پیش بردن جنگ علیه دین و محرومیت جامعه از آن است.