ویلیام سپوساتو در فارین پالیسی نوشت: شینزو آبه امسال به رکورد طولانی ترین دوران نخست وزیری در ژاپن دست پیدا کرد. اما این موضوع نباید او را از چالش های پیش رو غافل کند. عواملی همچون رشد اقتصادی پایین، عدم تحقق وعده های انتخاباتی و یک رسوایی سیاسی کوچک باعث کاهش سطح محبوبیت او در بین مردم ژاپن شده اند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: آبه بین سال های 2006 تا 2007 به طور موقت رهبری کشور را بر عهده داشت. به همین خاطر بعد از آنکه دوباره در سال 2012 وارد دفتر نخست وزیری شد، هیچ کس پیش بینی نمیکرد که برای مدتی طولانی در این پست باقی بماند. همه تصور می کردند او به جمع رهبران ناموفقی بپیوندد که نتوانسته بودند اقتصاد ژاپن را 15 سال بعد از بحران اقتصادی 1992 احیا کنند. اما حزب شینزه آبه در حال حاضر دارای اکثریت مطلق در پارلمان کشور است. آبه برای دو سال دیگر به عنوان رهبر حزب خود انجام وظیفه خواهد کرد. او مطابق با قوانین حزب در سپتامبر سال 2021 باید از قدرت کناره گیری کند.
آبه در طول دوران رهبری خود به دستاوردهای مهمی دست پیدا کرده است. او کشورش را به یکی از قدرت های مهم در صحنه جهانی تبدیل کرد. به طور ویژه، ژاپن در دوران نخست وزیر آبه به تجارت آزاد روی آورد. او محدودیت های اعمال شده بر واردات توسط دولت های سابق برای محافظت از تولید کننده های نوپا و لابی قدرتمند کشاورزی را لغو کرد. در سال 2017 بعد از آنکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا کشورش را از پیمان تجاری ترانس پاسیفیک خارج کرد، آبه توانست از فروپاشی این پیمان جلوگیری کند. پیمان ترانس پاسیفیک برای جلوگیری از سلطه چین بر منطقه آسیا و شروع عصر جدیدی در تجارت آزاد مذاکره شده بود. او همچنین یک توافق تجاری دوجانبه با اتحادیه اروپا را تکمیل کرد.
اما شینزو آبه بر خلاف بسیاری از رهبرهای موفق دارای شخصیت کاریزماتیکی نیست. در عوض، بسیاری از تحلیلگران دلیل اصلی حاکمیت بلند مدت او را فقدان رقبای جدی در صحنه سیاسی کشور می دانند. شینزو آبه در طول هفت سال گذشته یک دولت مسئولیت پذیر با برنامه های مشخص را هدایت کرده است و بیشتر بر روی مسائلی تمرکز کرد که برای رآی دهندگان اهمیت دارند. از همه مهم تر، او موفق شد که همه رقبای سیاسی خود را در حاشیه نگه دارد.
آبه همچنین فرد مصلحت جویی محسوب می شود و هیچ وقت منافع شخصی خود را بر منافع ملی ترجیح نداده است. برای مثال می توان به بازدید اخیر رئیس جمهور آمریکا اشاره کرد. نخست وزیر ژاپن با هدایا و جشن های سنتی از رهبر آمریکا پذیرایی کرد و بارها همتای آمریکایی خود را مورد تعریف و تمجید قرار داد. آمریکا و ژاپن در ماه سپتامبر به توافق تجاری جامعی دست پیدا کردند که بر اساس آن کشاورزان آمریکایی دسترسی بیشتری به بازار ژاپن پیدا می کنند. دولت ترامپ نیز در عوض از تصمیم خود برای اعمال تعرفه بر خودروهای ژاپن منصرف شد.
باید ببینیم که روابط دوستانه شینزو آبه با رئیس جمهور آمریکا تا چه اندازه به پیشبرد منافع کشورش کمک خواهد کرد. دولت آمریکا اخیرا از ژاپن درخواست کرده است که هزینه حضور سربازان آمریکایی در پایگاه نظامی خود در توکیو را جبران کند. در هر صورت آبه فرد ریسک پذیری است. نباید فراموش کنیم که صنعت خودرو در حال حاضر بیست درصد از کل صادرات ژاپن به آمریکا را به خود اختصاص می دهد. اعمال تعرفه به خودروهای ژاپنی میتواند ضربه بزرگی به شرکت های بزرگ همچون تویوتا وارد کند.
آبه از همین رویکرد مصلحت طلبانه برای پیشبرد اهداف داخلی خود استفاده کرده است. او قبلا به عنوان فرد راست گرای افراطی شناخته میشد که به دنبال بازگرداندن ژاپن به دوران باشکوه گذشته است. اما آبه بعد از ورود به دفتر نخست وزیری بر روی اولویت اصلی خود یعنی اقتصاد کشور تمرکز کرد. سیاست های او در سال های گذشته شامل تحریک مالی، اصلاحات ساختاری و تسهیل کمی بوده اند.
اما در شرایط کنونی میراث اقتصادی او در خطر قرار دارد. آبه در حال حاضر تمایلی برای تحریک رشد اقتصادی نشان نمی دهد. ژاپن اقتصادی توسعه یافته دارد، اما جمعیت این کشور در حال کاهش است. به همین خاطر کارشناسان اقتصادی انتظارات بالایی در مورد افزایش رشد اقتصادی این کشور ندارد. آبه در سال 2017 موفق شده بود که نرخ رشد را تا دو درصد افزایش دهد. اما مطابق با پیش بینی صندوق بین المللی پول، تخمین زده می شود که رشد اقتصادی ژاپن در سال آینده فقط .5 درصد باشد. تنش های تجاری بین چین و آمریکا به کاهش رشد اقتصادی همه کشورهای دنیا از جمله ژاپن کمک کرده است. علاوه براین، افزایش مالیات بر ارزش افزوده نیز باعث تضعیف تقاضای داخلی در ژاپن شد. ژاپن همچنین در طول یک سال گذشته با بلایای طبیعی زیادی از جمله قوی ترین توفان ها در تاریخ خود دست و پنجه نرم کرده است.
اما منتقدان شینزو آبه معتقدند که او هیچ وقت اهمیتی برای اقتصاد ژاپن قائل نبوده است. در عوض، از نگاه آن ها هدف واقعی آبه پاره کردن قانون اساسی ژاپن در دوره بعد از جنگ جهانی دوم و بازگرداندن شکوه گذشته کشورش در دوران امپراطوری بوده است. نوبوسوکی کیشی، پدربزرگ شینزو آبه به عنوان یکی از شخصیت های مهم ژاپن در دوران پیش از جنگ جهانی دوم محسوب میشد. او بعد از پایان جنگ به دلیل مشارکت در جنایات جنگی سه سال توسط اشغالگران آمریکایی زندانی شده بود. کیشی بعد از آزاد شدن دوباره به صحنه سیاسی ژاپن بازگشت و بین سال های 1957 تا 1960 به عنوان نخست وزیر ژاپن انجام وظیفه کرد.
کیشی در دوران رهبری خود خواستار تغییر قانون اساسی جدید ژاپن در دوره بعد از جنگ جهانی دوم شده بود. قانون اساسی جدید ژاپن توسط نیروهای اشغالگر آمریکایی تدوین شده بود. به طور ویژه، بند نهم قانون اساسی ژاپن را ملزم کرده بود که همه نیروهای نظامی خود را منحل کند. کیشی معتقد بود که کشورش باید ارتش خود را دوباره بازسازی کند. تغییر قانون اساسی یکی از اولویت های اصلی حزب لیبرال ژاپن بوده است. اما این ایده
در طول چند دهه گذشته به جایی نرسید. مردم ژاپن نیز علاقه چندانی به این موضوع نشان نداده اند.
آبه حتی پیش از ورود به دفت نخستر وزیری قول داده بود که طرح اصلاح قانون اساسی را اجرا کند. اما در حال حاضر تغییرات محدودی را پیشنهاد کرده است که بر اساس آن ها دولت میتواند یک نیروی نظامی دفاعی برای ژاپن تشکیل دهد.