خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲ دی 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
[آقای تام راتلاینه]، نخستوزیر اتیوپی آمد. در جلسه رسمی، تشریفات و تعارفات بود. تقاضای جلسه خصوصی کرد و دربارة سیاستشان در ارتباط با مصر و عربستان و مسأله سومالی و عدم مخالفت با دخالت آمریکاییها توضیح داد و تقاضای کمک کرد. با فروش نفت نسیه و مصالح ساختمانی نسیه موافقت کردم.
[آقای خالق آتایف]، وزیرامورخارجه ترکمنستان آمد. مذاکرات معمولی و تشریفاتی بود. پسر و دختری هنرمند با پدرشان آمدند؛ تشویقشان کردم. عفت هم بود و به خواست او وقت داده بودم.
شورای عالی اداری جلسه داشت. برای تسریع در کار اجراییات و تخلفات رانندگی و قسمتی از طرح واگذاری کارهای اجرایی جهادسازندگی به بخش خصوصی، مصوبات داشتیم. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. لایحه شوراهای روستا و شهر و لایحه تخلفات اداری تصویب شد.
سال ۱۳۷۲
با اینکه دیشب دیرتر از معمول خوابیدم، پیش از اذان صبح بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. اخبار رادیوهای [صدای] آمریکا و [بیبیسی] انگلیس و ایران را گرفتم. برنامههای امروزم را خواندم و اطلاعات دربارة آنها برای سخنرانیها بهدست آوردم.
ساعت هفتونیم صبح به سوی منطقه لفور از توابع شیرگاه سوادکوه پرواز کردیم. در راه آقای فلاح، معاون منابع طبیعی وزارت جهاد سازندگی، توضیحات خوبی دربارة جنگلها داد. در فضای باز یک کارخانه ریسندگی [خزرریس] در ارتفاعات جنگل و کنار رودخانه سنبلرود فرود آمدیم. روستاییان اجتماع پُرشکوهی داشتند. از کارخانه بازدید کردم. خطوط تولید مدرن و کامپیوتری دارد و نخ درجه یک از پنبه و الیاف مصنوعی تولید میکند. هنوز بخشی از خطوط آن راه نیافتاده است. مصاحبهای انجام دادم.[۱]
در جمع روستاییان، فرماندار سوادکوه و مدیر امور جنگلها، گزارشهای خوبی دادند. سه هزار و چهارصد روستای کوچک با نیم میلیون جمعیت در جنگلها متفرقاند که اکثرشان بیسواد هستند؛ با پنج میلیون رأس دام که مرتباً جنگلها را تخریب میکنند. اکنون برنامههای جهادسازندگی که سود بیشتری برایشان دارد، آنها را مشتاق کرده که روستاها و گاوداریهایشان را تجمیع کنند و از جنگلها استفاده صحیح بشود. دربارة سیاست محرومیتزدایی و حفاظت از جنگلها برایشان صحبت کردم؛[۲] خیلی پُرشورند و در تقدیم شهدا در دفاع مقدس، مقام اول را در استان دارند.
از آنجا به شهر نور پرواز کردیم. مهندس [سید محمد] غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، در راه توضیح میداد. مردم نور در ساحل دریا و در فضای باز مقابل دانشگاه، اجتماع بسیار عظیم و پُرشوری داشتند. نظم خوبی هم بود. امام جمعه خیرمقدم گفت و بچهها سرود خوبی اجرا کردند. من هم صحبت مفصلی نمودم.[۳]
سپس به دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس، که در کاخ تمیشان تأسیس شده است، رفتیم. اینجا را اشرف پهلوی در ساحل خزر با هشتصدهکتار زمین مرغوب احداث کرده بوده و اخیراً از بنیاد مستضعفان گرفتهایم. گزارش وضع را دادند و نیازها را گفتند. در جمع اساتید و دانشجویان صحبت کوتاهی کردم[۴] و از ساختمانها و فضا بازدید کردم. کاخ اصلی در کنار دریا، در معرض خطر پیشرفت آب دریاست که با کمک من، حفاظهای سنگی برایش درست شده است.
به سمت شهر آمل پرواز کردیم. در فضای سپاه فرود آمدیم. مردم در خیابانها استقبال بسیار پُرشکوهی نمودند و در ورزشگاه بزرگ شهر، اجتماع کم نظیری داشتند. فشار جمعیت و احساسات زیاد، مانع صحبت منظم و طولانی بود. سرود خوبی اجرا کردند. امام جمعه و دکتر [علی] لاریجانی، وزیر [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی] خیرمقدم گفتند. من هم صحبت کوتاهی کردم.[۵]
ناهار را در سپاه خوردیم. بعد از نماز و کمی استراحت، به محل سد انحرافی هزارسنگر در پنج کیلومتری جنوب آمل، روی رودخانه هراز رفتیم. مهندسان توضیح دادند. انبوه مردم منطقه حضور داشتند. مسأله اختلاف آمل و بابل در مورد گرفتن سهمی از آب برای شیرینکردن آبشور منطقه مجاور را طرح کردند.
به طرف شهر بابل پرواز کردیم. در مسیر کمی خوابیدم. کنار مصلی و دانشگاه فرود آمدیم. به احساسات مردم جواب دادم. در مصلی، انبوه جمعیت آنچنان فشرده و پُرشور بود که اجرای مراسم را مشکل کرده بود. هم سرود و هم قرآن و هم خیرمقدم آقای [شیخ هادی] روحانی و هم صحبت من[۶]، همراه با همهمه و غوغای مردم تحت فشار بود.
برای بازدید از طرح مهم مرغ لاین، به سوی منطقه بابلکنار حرکت کردیم. در مسیر، ازدحام عجیب مردم، خیلی معطلمان کرد و باعث وحشت محافظان شده بود. شب رسیدیم. توضیحات دادند. چهارصدو پنجاه میلیون قطعه جوجه یکروزه لاین، اجداد و مادر تولید میکنند و کشور را از واردات جوجه یکروزه بینیاز میسازند. ایران ششمین کشور دارای این تکنولوژی و آماده صادرات است. علاوه بر استقلال در این صنعت مهم و مادر، صرفهجویی زیاد ارزی هم دارد. محل طرح، هزار و صد هکتار است که در زمان شاه برای صید و پرورش قرقاول دربار ساخته شده بود. برای بازدید از سالن مرغ لاین حمام گرفتیم و لباس عوض کردیم که محیط آلوده نشود. از مرغها و خزانه نگهداری تخممرغها و آزمایشگاهها بازدید کردیم. مهندسان خوب توضیحات دادند. مصاحبهای کردم.[۷]
برای افتتاح حدود سی طرح توسعه تلفن در استان، به مرکز مخابرات مازندران رفتیم. هر ماه شصتهزار خط تلفن به استان اضافه میکند. آقای غرضی و آقای صنعتی توضیحات دادند و من صحبت تشویقآمیز نمودم.[۸]
با خستگی، دیروقت با یک ساعت و نیم تأخیر به مدرسه علمیه رسیدیم. علما و طلاب جمع بودند. میهمان آقای روحانی، نماینده ولیفقیه بودیم. آقای روحانی خیرمقدم گفت و ستایش فراوان از ما و دولت کرد. نیازها توسط فرماندار طرح شد. من هم صحبت مفصل در توضیح سیاستهای کلی و خط مشیهای برنامه پنجساله و خدمات مهم زیربنایی نمودم.[۹] شام خوردیم و با تعدادی از طلاب دی
دار داشتم.
به محل سپاه آمدیم. مردم تا نزدیک ساعت دوازده شب، هنوز هم در خیابان ازدحام داشتند. خاطرات را نوشتم و خوابیدم. از وزارت امورخارجه، در مورد گروهی در روسیه که جمعی را گروگان گرفته و هلیکوپتری بهدست آوردهاند که به ایران بیایند، پرسیدند؛ گفتم با روسیه هماهنگ شود. مدیرکل اطلاعات در راه بابلکنار، گزارشی دربارة برنامه منافقین برای اختلال در برنامه سفر من و بازداشتشدن آنها و به هم خوردن برنامه اجرایی آنها داد.
سال ۱۳۷۳
امروز در منزل بودم. بیشتر وقتم به مطالعه تاریخ دوران صفویها در ارتباط با اروپا و عثمانیها گذشت. ظهر بخشی از بچهها جمع بودند. همشیره فاطمه هم که اخیراً از نوق آمده، احوال والده و همشیرهها را گفت.
سال ۱۳۷۴
صبحانهرا با همشیرهها فاطمه، طاهره و صدیقه -که بهخاطر مراسم فوتوالده اینجا هستند- خوردیم. قرار شد آنها برای عزاداری و پذیرایی کسانیکه برای تسلیت میآیند، بمانند. اخویها هم در منزل خود نشستند. من به دفترم رفتم. پیشاز ظهر به کارهایجاری پرداختم و بعد از ظهر را به ملاقات تسلیتدهندگان گذراندم. [آقای استفان تودی]، سفیر جدید مجارستان، برای تقدیم استوارنامه آمد؛ فارسی همکمی بلد است.
کشاورزان نمونه آمدند. دکتر[عیسی]کلانتری، [وزیر کشاورزی]، از پیشرفتهای کشاورزی در برنامه اول توسعه تاکنون گزارش دادکه خیلی قابلتحسین است. وضع کشاورزها به خاطر اصلاح قیمت محصولات، تحتتأثیر سیاستهای تعدیل، خوب شده و
با کمکهای دولت برای خرید تضمینی و دادن وام ارزان و مهار آبها و ایجاد صنایع تبدیلی و تهیه بذر و کود و سم و ابزار کشاورزی در داخل، اولویت سطح بالایی به کشاورزی داده شده است. به شش نفر از کشاورزان نمونه لوحتقدیر دادم و به [آقای جمال پورامراللهی]، مدیرکل کشاورزی استان خراسان، نشان درجه سه لیاقت و مدیریت دادم. سخنرانی مفصلی در توضیح خدمات دولت نمودم و بر استفاده از سیاست و حمایت دولت در توسعه آبیاری تحتفشار و توسعه کشت نخلستان و زیتون و نیشکر و دانههای روغنی تأکید کردم[۱].
عصر جمع زیادی از مدیران و شخصیتها، برای تسلیت آمدند. شب به خانه آمدم. بستگان جمعاند. قرار سفر به رفسنجان و نوق، برای شب هفت حاجیه والده را گذاشتیم. بیبیجمیله، همسر مرحوم کلانتری و بقیه اعضای خانوادهشان آمده بودند؛ دخترخاله من است. او به یادم آورد که پدر والده ما، حاج محمدرضا، به دست اشرار شهید شده و در آن موقع، والده ما یکساله بوده و یتیم بزرگ شده است. آقای [سیدمحمدنقی] شاهرخی، نماینده رهبری در بنگلادش هم آمده بود و از اثرات زیاد سفر من به آنجا گفت.
سال ۱۳۷۵
در مراسم برگزاری اولین کنفرانس پژوهش فرهنگی شرکت کردم و پس از استماع گزارش آقای [مصطفی] میرسلیم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] و آقای [احمد] مسجد جامعی، [معاون فرهنگی وزیر ارشاد]، در اهمیت تحقیقات در امور دینی صحبت کردم[۱] و جوایز دوازده نفر از صاحبان آثار ممتاز فرهنگی را دادم.[۲] [آقای نیکلای لکشویلی]، نخست وزیر گرجستان و همراهان آمدند. مذاکرات تشریفاتی بود و مبنی بر رضایت از سطح روابط و توسعه همکاری ها و اظهار نگرانی از اعمال نفوذ روسیه در آنجا و مشکلات ناشی از فتنه آبخازیا.[۳]
آقای [یوگنی] پریماکف، وزیر امورخارجه روسیه آمد. نامه آقای [بوریس] یلتسین، رئیس جمهور روسیه را آوردکه نوشته بود، همکاری بیشتر دو کشور خیلی مهم است و باید به مسائل افغانستان و تاجیکستان و خزر توجه شود. من هم از کم تحرکی روسیه در افغانستان و خزرگفتم و از سیاستشان در قرهباغ پرسیدم و از توافق دولت و مخالفان در تاجیکستان که امروز بناست امضا بشود، ابراز رضایت کردم. او هم توجیهی برای کم تحرکی داشت؛ احتیاط در مورد افغانستان، به خاطر تجارب گذشته و پرهیز از جریحهدار شدن کشورهای اطراف خزر و گفت، آقای یلتسین امروز برای اولین بار پس از مریضی، در کاخ کرملین مستقر شده است. بر اهمیت همکاری ایران و روس تأکید شد.
عصر شورای اقتصاد، جلسه با چند مصوبه داشت. سپس شورای عالی مناطق آزاد [تجاری]، هیأت مدیره های مناطق کیش ، قشم و چابهار را تعیین کرد؛ با کمی تغییر[۴]. در گزارشهای داخلی و خارجی هنوز هم مسائل مربوط به سفرم به ترکیه گرم است.