arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۷۹۷۱
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۰۰ - ۲۵ آذر ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، شنبه، ۲۴ آذر ۱۳۵۲

شاه راجع به دانشگاه‌ها فرمودند: «واقعا هیچ دل‌سوزی در کشور ما نیست. چرا این‌ها [گفت و شنود]با بچه‌ها برقرار نمی‌کنند؟» فرمودند: «اصولا همه کار‌ها را برای ادای تکلیف انجام می‌دهیم، نه انجام وظیفه ملی و اخلاقی. حتی در نظامیان هم همین‌طور است و من از این حیث نگران هستم که وضع این کشور چه خواهد شد؟»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، شنبه، ۲۴ آذر ۱۳۵۲

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح... درست چند دقیقه قبل از تشریف‌فرمایی شاهنشاه به کاخ جهان‌نما رسیدم و فوری احضار شدم. عرض کردم: «رادیو مسکو به ما ایراد کرده است که چرا گفته‌ایم ما در استخراج نفت خودمان تقلیل نخواهیم داد و چرا گفته‌ایم که نفت نباید از طرف اعراب کم بشود و آیا این مسئله بر خلاف دوستی ما و اعراب نیست؟ بعد هم رادیو مسکو باز قرارداد ۱۹۲۱ را به رخ ما کشیده و تفسیر کرده است، برای چه؟» فرمودند: «در قسمت اول، سفیر شوروی که پریروز پیش من آمد، هم صحبت می‌کرد. من گفتم ممکن است برخلاف میل ظاهری اعراب گفته باشیم، ولی دل‌شان با ماست و سفیر خندید. اما شما جواب آن‌ها را بدون آن‌که حمله کرده باشید، بدهید...»
راجع به دانشگاه‌ها فرمودند: «واقعا هیچ دل‌سوزی در کشور ما نیست. چرا این‌ها [گفت و شنود]با بچه‌ها برقرار نمی‌کنند؟» فرمودند: «اصولا همه کار‌ها را برای ادای تکلیف انجام می‌دهیم، نه انجام وظیفه ملی و اخلاقی. حتی در نظامیان هم همین‌طور است و من از این حیث نگران هستم که وضع این کشور چه خواهد شد؟» من عرض کردم که: «به هر حال مسئولیت این امر هم با شاهنشاه است که همه کار برای این مردم و این کشور فرموده‌اید؛ و این کار فوق‌العاده ظریفی است که با تحکم هم نمی‌شود. خیلی جهات باید رعایت گردد.» فرمودند: «به هر حال باید بشود و باید در این خصوص به تفصیل صحبت بکنیم...»
بعد مرخص شدم. به کار‌های جاری رسیدم. من‌جمله کمیسیون مربوط به [امنیت]شاهنشاه در مسافرت سوئیس و سنگال و کنیا، که خیلی مسائل را با دقت رسیدگی کردم.
بعد دکتر فلاح را پذیرفتم که از شرفیابی برگشته بود. می‌گفت: «به شاهنشاه عرض کردم که به هر صورت نفتی را که ما به این قیمت‌های گزاف فروخته‌ایم، فقط ۷ درصد کل استخراج و فروش ماست. بقیه را به این قیمت نمی‌توانیم به فروش برسانیم. یعنی در حقیقت دنیا این‌قدر پول ندارد که بدهد. چون بقیه را به کنسرسیوم سابق می‌دهیم که قیمت آن از روی این فروش‌ها تعیین می‌شود و به هر حال حالا بیش از چهار دلار نیست. یعنی [قیمت اعلام‌شده]سابق که ۶ ر. ۱ دلار بود، حالا ۴ دلار شده است. برای این‌که باز شاهنشاه [رهبری]دنیا را داشته باشند، راه منطقی این است که بگوییم ما نفت را به دنیا به قیمتی خواهیم فروخت که آن‌ها سایر سوخت‌ها را بتوانند به نسبت آن قیمت فراهم کنند.» به نظر من هم مسئله درست است، به‌خصوص که واقعا دنیا این همه پول ندارد و بعد انفلاسیون [تورم]شرق! ولی به هر حال قابل مطالعه است. شاهنشاه [به فلاح]امر فرمودند: برود در انگلستان و فرانسه و آمریکا، در این زمینه مطالعه و مذاکره کند و روز ۲۱ دسامبر در اوپک اظهاراتی در این زمینه خواهند فرمود.
بعدازظهر به استقبال شهبانو رفتم که از بهکده جذامیان خراسان مراجعت فرمودند. خوشحال بودند. سر شام رفتم، مطلب مهمی نبود. فرمودند: «صبح اسکی می‌روم، شرفیابی‌ها بعدازظهر باشد...»

نظرات بینندگان