محمد مصطفى العمرانی در رای الیوم نوشت: با وجود تشدید تنشها بین تهران و واشنگتن، تلاشهای زیادی از سوی دولت سوئیس و شخصیتهای آمریکایی و ایرانی انجام شد تا روز شنبه، ۷ دسامبر، توافقی برای تبادل زندانی ها، بین دو کشور ایران و آمریکا صورت گیرد. قطعا این توافق میتواند راه را به روی مذاکرات گستردهتر و مستقیمی بین ایران و ایالات متحده در کوتاه مدت بگشاید. توافق مذکور درهای بسته زیادی را باز کرده و امیدها را برای ادامه گفتگوها و لو به صورت تدریجی و جزئی، زنده میکند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: بدون شک ترامپ از توافقی که برای تبادل زندانیها صورت گرفت، به شکل تبلیغاتی استفاده نموده و تلاش کرد در برابر افکار عمومی اینگونه به نظر برسد که برای بازگردان شهروندان آمریکایی به وطنشان، تمام سعی خود را میکند. اما دستاوردهای ایران از این توافق، به مراتب بیشتر بود.
چرا تهران دعوتهای ترامپ برای مذاکره را نپذیرفت؟
پس از خروج ترامپ از برجام، سران نظام ایران اعتماد خود به او را از دست دادند؛ به همین دلیل با وجود دعوتهای مکرر رئیس جمهور امریکا برای مذاکره، ایرانیها با این مساله مخالفت نموده و دو شرط برای مذاکرات مستقیم با واشنگتن مطرح کردند که مربوط به بازگشت واشنگتن به توافق هستهای و برطرف شدن تحریمها علیه ایران بود و بعید است که واشنگتن این شروط را بپذیرد؛ اما اقداماتی را برای تلطیف فضا انجام میدهد تا اندکی از فشار و شدت تحریمها کاسته شود.
ایران اقدامی نمیکند، مگر اینکه بداند به وسیله آن، از جوانب مختلف، سودی نصیبش میشود؛ لذا، ثمره آزادی زندانی آمریکایی، تنها آزاد شدن مسعود سلیمانی، نبود، بلکه همانطور که در یک روزنامه ایرانی به این مطلب اشاره شده است، در ضمن این توافق، دولت آمریکا به ژاپن، چراغ سبز توافقهای اقتصادی با ایران را نشان داده است، از این رو، حسن روحانی طی هفتههای آینده برای انجام این توافقها، به ژاپن سفر خواهد کرد.
ایران که از مخشکلات شدیدی در اقتصاد خود، در نتیجه تحریمهای آمریکا رنج میبرد، نیاز مبرمی به توافقهایی دارد که باب بازار ژاپن را به روی آن بگشاید و این مهم، به لطف توافق تبادل زندانی ها، با ایالات متحده، محقق شد؛ آنچه که میتواند دولتهای دیگر را نیز تشویق به معاملات اقتصادی با ایران کند.
در ضمن توافقهای صورت گرفته، آمریکا با پرداخت عواید سابق واردات نفت ایران از سوی ژاپن، موافقت نموده است، که میزان آن به ۲۰ میلیارد دلار میرسد.
قطعا هر دو کشور ایران و آمریکا برای مبادله باقی زندانیها نیز تمایل دارند، تا این اقدام، شروعی برای انجام مذاکرات بین آنها باشد و این تمایل را میتوانیم در ضمن پیامهای تشکری ببینیم که از سوی مسئولان دو کشور، ردّ و بدل شد.
اما موفقیت تلاشهای دو کشور برای ورود به راه گفتگو، که راهی پر از خار و مین و مانع است، در گرو میزان جدیت دولت آمریکا، برای به نتیجه رسیدن این تلاشها و کاستن آن از شدت تحریمها علیه ایران است. این در حالی است که ترامپ در هر صورت نمیتواند فشارهای اسرائیل را نادیده گرفته و اموال سعودی را از دست بدهد؛ از این رو، به یکباره در مورد ایران ریسک نمیکند؛ بلکه به تدریج امتیازاتی را به ان میدهد که منجر به کاهش تحریمها و آزاد شدن بازارهایی برای نفت این کشور شود؛ به نحوی که ایران بتواند از اموال بلوکه شده خود در بانکها استفاده کند. علاوه بر این، موفقیت تلاشها، به میزان نرمش ایران و جدیت آن در ارائه امتیازهایی در برخی پروندهها در منطقه، تحرکات واسطهها و تلاشهای آنها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات، نیز بستگی دارد.
همانطور که میزبانی ژاپن از حسن روحانی در بیستم دسامبر جاری و موفقیت رئیس جمهور ایران در بازپس گیری ۲۰ میلیارد دلار از اموال بلوکه شده این کشور در بانکهای ژاپن، میتواند این اعتماد را به سران ایرانی برگرداند که مذاکره با طرف آمریکایی، فواید زیادی داشته و روحانی را تشویق میکند تا دیگر مسئولان نظام را برای نشان دادن نرمش بیشتر در راستای تحقق منافع کشور، راضی کند.
رسیدن واشنگتن و تهران به مذاکرات مستقیم، همچنان مسیری طولانی را پیش روی خود دارد، اما گامها به حرکت درآمده است، این گامها به کجا خواهد رسید؟ آیا دچار لغزش میشود؟ یا به مسیر خود ادامه میدهد؟ آیا این گامها به پایان راه میرسد و تمام موانع را از سر راه بر میدارد؟
پاسخ تمام این سوالات در روزها و ماههای آینده مشخص خواهد شد.
مترجم:مریم نصرالهی