سرویس تاریخ «انتخاب»: روز سهشنبه ۴ آذر ۱۳۵۹ محمد کچویی، از اعضای موتلفه و رئیس وقت زندان اوین، طی یک مصاحبه مطبوعاتی در حضور خبرنگاران درباره وجود شکنجه و تعدد زندانها سخن گفت. وی در این مصاحبه به ادعایی که از جانب برخی گروههای سیاسی در مورد زندان اوین و وجود شکنجه در بازجوییهای آن مطرح شده بود نیز پاسخ گفت و اعمال شکنجه در بازجوییها را تکذیب کرد. مشروح این سخنان را که در روزنامه صبح آزادگان مورخ چهارشنبه ۵ آذر ۵۹ منتشر شد در پی میخوانید:
اجازه بدهید قبل از آنکه در مورد شکنجه توضیح دهم، در رابطه با مسئولیتی که از ابتدای انقلاب تاکنون قبول و عمل کردهایم، سخن بگویم؛ به هر حال از اوایل نارساییها و مشکلاتی وجود داشته و، چون این کار را به عنوانی از مردم پذیرفته بودیم، عمل کردیم و انتظار داشتیم روزی ما را محاکمه کنند که چرا ما تاکنون در مورد مجرمین و جنایتکاران رژیم گذشته و ضدانقلابیون بعد از انقلاب مسامحه کردهایم، ولی هماکنون میبینیم مسئله خلاف انتظار واقع میشود و به کارهایی که کردهایم اینگونه اعتراض میشود! انتظار نداشتیم، از ما تشکر شود، چون برای خدا کار کرده و امام امت قدر کارهای ما را میداند و این برای ما کافی است. نه تنها ما بلکه پس از انقلاب، نهادهای انقلابی را زیاد کوبیدهاند. بعضی از مسئولین از تمام امور اطلاع دارند، ولی به خاطر حفظ وجهه سکوت کردهاند.
در ابتدا مسئله شکنجه از طرف گروههای مخالف رژیم جمهوری اسلامی موضعگیری و مطرح میگردید و ما هم پاسخ میدادیم، ولی اکنون درمییابیم که مخالفان جمهوری اسلامی خوب جوسازی کرده و پشت مقامات مملکتی سنگر کرده و با همراهی آنان مطالب را مطرح میکنند. اعتراضکنندگان کافی است به گزارش صلیب سرخ هم کمی توجه کنند و گزارش آنها را هم حتی برای خود بخوانند. صلیب سرخ تاکنون سه بار زندانیان را ملاقات کردهاند و امروز نیز با آنها در زندان دیدار داشتند. گزارشاتی که در آن از وضع زندان و زندانیان تعریف شده است، در حالی که ما انتظار تعریف آنان را نداشتیم. مسئله شکنجه با توجه به تعریفی که دارد، صد درصد تکذیب میشود. هرگاه متهمی را دستگیر کنند و سپس به سوالات بازجو پاسخ نگفته یا منکر اتهام شود و با ضرب و شتم خواهان اعتراف شوند، این عمل را شکنجه گویند. ولی با توجه به این تعریف، آن چیزی را که گروهها مطرح کرده، درگیری ایجاد میکنند و فریاد میزنند که شکنجه وجود دارد، چیز دیگری است. دادستان انقلاب پخش نشریات گروهها و سازمانهای منحرف و ضد جمهوری اسلامی را ممنوع اعلام کرده است، ولی وقتی ماموران کمیتهها و پاسداران که ضابط دادگستری میباشند، گروهی را در حین پخش نشریات در حین ارتکاب جرم دستگیر میکنند، آن گروه جار و جنجال راه انداخته و با مامور نمیروند. مامور پس از چند تذکر وارد عمل شده و با زور او را میبرد. وقتی چنین شد فریاد میزنند که شکنجه وجود دارد! مانند سعادتی [از اعضای سازمان مجاهدین خلق]که هنگام دستگیری شروع به دویدن و فرار میکند، لذا او را زده و به زمین میافتد سپس میگوید که من شکنجه شدهام. وقتی که هم به زندان میآیند به خلافکاریهای سازماندهیشده دست میزنند بعضی از اشخاص در حالی که مدت یک ماه از دستگیریشان میگذرد نام خود را فاش نمیکنند، در صورتی که با یک فشار کوچک اسامی خود را خواهند گفت و در حقیقت زندانیان شکنجه روحی زیادی به ما میدهند و از آنکه وقت بازجویان را با جوابهای بیسروته بگیرند، خوشحال میشوند و از مخالف جز این نمیتوان انتظار داشت و بدین علت حاکم شرع تاکنون چندین بار استعفا داده است که امام استعفا را نپذیرفتهاند.
در اینجا مردم حق مواخذه دارند، زیرا ممکن است شخص دستگیرشده از عوامل صد درصد دشمن بوده و هزار نوع وسیله در خانه داشته باشد. اینان با طرح مسئله شکنجه که به خوبی درباره آن تبلیغ کردهاند، مسئولین مملکتی را تحت تاثیر قرار دادهاند که این مطالب را بگویند و باعث دلسردی افراد صادقی که قبل و بعد از انقلاب کوشش کردهاند، بشوند.
آنها به احکام حکام شرع نیز شکنجه میگویند و حکام شرع بنا بر صلاحدید حکم تنبیه میدهند و هیچگاه بدون بهانه حکمی صادر نمیکنند. در حقیقت آنان ما را که مسئول زندان هستیم شکنجه میدهند. افرادی که عامل گروهها هستند یک سری صحبتهای دیکتهشده را گفته و حاضر نیستند منطقی عمل کنند. والدینشان به زندان مراجعه میکنند، ولی اسم فرزند خود را نمیگویند، سپس جلوی زندان اوین شلوغ میکنند و وقتی بازداشت میشوند فریاد میزنند که شکنجه شدیم.
هدف از گفتن این سخنان و ضعف نهادهای انقلابی مانند دادستانی چیز دیگری نیست جز تضعیف انقلاب.
دقت کنید که از ابتدای انقلاب تاکنون چه کسانی به اعمال دادستانی اعتراض کردهاند و چرا این مسائل را مطرح میکنند؟ افرادی که حسابشده کار میکنند و گردنکلفت هستند یک سری افراد دارند که در مواقع ضروری از آنان استفاده کنند.
در زمان آقای بازرگان تا زمانی که هویدا و کابینه او زندان بودند اعتراض میشد، ولی در مردم تاثیری نداشت و هویدا و کابینهاش به جزای کوچک خود در دنیا رسیدند. بعد از آن نیز هرگاه اعتراض شد راجع به یک زندانی مستضعف مجرم نبوده بلکه در مورد زندانیان گردنکلفت و ردهبالا که عامل اصلی جنایت بودند، بود. وقتی حکام شرع دادگاه صنف سرمایهداری را که اجناس زیادی احتکار نموده یا گرانفروشی کرده گوشمالی میکنند و زندانی میشود اعتراض میکنند، یا هرگاه باقری [سرلشکر امیربهمن باقری فرمانده سابق نیروی هوایی و رئیس وقت سازمان هواپیمایی کشور]دستگیر میشود اعتراض میکنند که حتی چند بار آزاد شد، ولی خود متوجه شدند که آزادی حق او نیست. اگر باقری هماکنون فرمانده بود این نیروهوایی که برتری دارد بسیار ضعیف بود. حتی دخالتهای مستدل و کتبی در احکام حاکم شرع وجود دارد و حتی کار به جایی میرسد که کسانی مانند فرخرو پارسا که مصداق یک مفسد فیالارض است و محکوم به اعدام میشود دخالت کرده و میگویند اعدام نکنید و یا اینکه حکم را نمیگذارند که اجرا شود. در یکی از این موارد حاکم شرع اعتراض کرده و به نزد امام رفتند امام گفت: شما قاضی هستید و صلاحیت دارید و یک بار ساعت ۱۱ شب چند نفر فرستادند که مانع از اجرای حکم شوند و بالاخره حاکم شرع توجهی به آن دخالت ننمود. همیشه اعتراضات در زمانهایی انجام میگیرد که به منافع افرادی ضربه وارد شده لذا در پس چهره مسئولین مخفی میشوند.
حال ما را با ساواک همدین و همردیف میکنند. ما در برابر مخالفان رژیم جمهوری اسلامی مسامحه کردیم و مردم حق دارند ما را محاکمه کنند و ما آمده هستیم، ما علیوار عمل نکردیم، اگر علیوار عمل میکردیم به توصیهها گوش نمیدادیم. حضرت علی (ع) احکام را اجرا میکرد و سپس برای آنها گریه میکرد.
تاکنون حتی یک بار هم برای یک زندانی ضعیف نامه و تلفن توصیه از مسئولین نیامده است. برای افراد مهم داد و بیداد درمیآید. چرا باید راننده تاکسی شایعهپراکن را بگیرند، ولی وقتی کسی را که در این کشور دارای مقامی بوده دستگیر میکنند که عمل او وسعتی بیشتر از تاکسیران دارد، اعتراض میکنند.
یک بار از پاسبانها و سربازانی که در گذشته کار خلاف کردهاند و محکوم شدهاند دفاع شده است؟ اما [همایون] جابر انصاری [وزیر مسکن و شهرسازی کابینه هویدا] را آزاد میکنند و هیچ کسی نمیگوید چرا او را آزاد میکنید. پس از تذکراتی که به حاکم شرع میدهیم، از آزادی وی جلوگیری میشود، ولی اشخاصی نظیر فروهر شروع به داد و فریاد کرده آنقدر فشار میآورند تا آزاد گردید.
رفتار پاسداران [با زندانیان]بسیار خوب است و تاکنون چهل هزار نفر از پاسداران کمیته تصفیه شدهاند و هماکنون پاسدار زندانی زیاد داریم، ولی کسانی که عملا خلاف پاسداران را میگویند ارادههای باطلی دارند.
سپاه حکم رسمی از دادستانی برای جلب افراد دارد که روزانه پنج الی شش نفر را دستگیر کرده و از دادستانی کسب اجازه میکند که در بازجویی چه تصمیمی گرفته شود و متهم پس از چند روز در زندان موقت به زندان اوین فرستاده میشوند زندان قصر نیز یکسری زندان برای جرایم مختلف دارد که به شهربانی و دادگاههای انقلاب تعلق دارد و هر زندان هم باید در مرتبه خودش باشد؛ قاچاقچی، ضدانقلاب، دزد...
در مورد رسیدگی تاخیراتی انجام میگیرد که امید است به زودی رفع گردد؛ چهار زندانی داریم که ۲۲ ماه است محاکمه نشدهاند، ولی آنان در حدی نبودهاند که به زودی آزاد شوند. [...].
[پخشکنندههای روزنامههای ممنوعه] خود نمیخواهند آزاد شوند و اگر تعهد دهند، میتوانند آزاد شوند. تعهد این است که تا تشکیل دادگاه عمل خلاف انجام ندهند. آنها حاضر به قبول این تعهد نیز نیستند.