منطقه تهران روی 5 گسل لرزهخیز قرار دارد که در بین آنها گسل «شمالتهران» خطرناکترین گسل است .گسل مشا نیز از توان لرزهخیزی بالایی برخوردار است که چنانچه فعال شود زلزلهای به بزرگای 7.5 ریشتر ایجاد خواهد شد.از طرفی اخیرا در اطراف تهران و در استان مرکزی زلزله های خفیفی رخ می دهد. در همین زمینه با مهدی زارع معاون پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی گفت وگویی را انجام داده ایم.
وی می گوید: در هر حال برای وقوع زلزله
بزرگی در تهران، گسل شمال تهران یک چشمه احتمالی مهم خواهد بود اما
اینطور نیست که سایر ساختمانهای دیگر که روی گسل نیستند آسیب نبینند.
گفت وگوی خبرآنلاین با معاون پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی را می خوانید:
همانطور که می دانید اخیرا زلزله های پراکنده ای در کشور ثبت شده است.آیا این می تواند نشانه وقوع زلزله بزرگ و خطرناکی باشد؟
اینکه
شما می گویید زلزله های زیادی رخ داده دلیلش این است که که تعداد
دستگاههای ثبت زلزله نگاری بیشتر شده است برای همین امکان ثبت زلزله هایی
که قبلا وجود نداشت الان فراهم شده است. زلزلههای اخیر که بهصورت گروهی
در اطراف استان مرکزی اتفاق افتاد در گذشته نیز سابقه داشته است. بهطور
نمونه در نورآباد، دهلران، ممسنی و مسجدسلیمان مواردی شبیه به این
فعالیتهای اخیر را داشتهایم که زلزلههای کوچک (زیر 3ریشتر) رخ داده
است.تا امروز هجده روز است که 50 زلزله پی در پی در اطراف اراک اتفاق می
افتد.
بنابراین زلزله متوسط و بزرگ نمیتواند خبر از زلزلهای بزرگ در
هر منطقه بدهد، بهطور مثال زلزلهای که اخیرا در نیشابور با قدرت 2/5ریشتر
اتفاق افتاد هم میتواند پیشدرآمد زلزلهای بزرگ تلقی شود و هم نه.
سادهتر بگویم که ارزیابی واقعی زلزله کار خیلی سختی است. این همزمانی
فعالیتها گسلها در مناطق مختلف ایران در گذشته هم اتفاق افتاده است و جای
نگرانی وجود ندارد که ما اکنون منتظر رخداد خاصی باشیم.
ممکن است در دامنه زاگرس زلزله خطرناکی اتفاق بیفتد؟
در
کل فعالیت زلزلهخیزی گستره زاگرس نسبت به جاهای دیگر کشور چشمگیرتر است.
در مناطق دیگر بحث زلزله ممکن است در برههای از زمان مطرح شود اما در پهنه
زاگرس گسلها همیشه فعال هستند. بهعلت برخورد صفحه عربستان به ایران در
زاگرس بحث شکستی مطرح است. آمار گذشته نشان میدهد در بوشهر فعالیتهای
منجر به زمینلرزه به دفعات وجود داشته اما اینکه زلزله مهیبی رخ دهد بعید
است. در مجموع بهعلت پدیده خردشدگی و گسلهای زیاد با طول کوتاه در این
منطقه زلزلههای متوسط و متوسط رو به پایین رخ میدهد. مشخصه بارز
زلزلههای زاگرس همین است که تعدادشان زیاد است اما بزرگیشان کمتر از
6ریشتر است و بهندرت زلزله 6ریشتر در این گستره رخ میدهد.
برمبنای چه استدلال کارشناسی باید زلزلههای تهران را بررسی و سپس به یک نتیجه درست رسید؟
به
نظر من اگر میخواهیم به عنوان مثال زلزله سال 1830 میلادی که در تهران
اتفاق افتاده را بررسی کنیم آن را باید با زلزلههای قبلی همان پهنه گسل
مشا بررسی و مقایسه کنیم و به عنوان مثال بگوییم که زلزله 1830 میلادی
تهران از جمله زلزلههایی بوده است که به عنوان مثال 800 سال پیش از آن هم
زلزلهای مشابه روی همان پهنه گسل مشا رخ داده است. اما اینکه این زلزله
دوباره اتفاق بیفتد امری است که باید برمبنای مطالعات زمینشناختی،
ژئوفیزیک و آماری دقیق صورت گیرد و هنوز مطالعات دقیقی در این مورد صورت
نگرفته است.
وقتی درباره مناطق زلزله خیز تهران
کارشناسان اظهار نظر می کنند شمال تهران را به حدی در معرض خطر می دانند که
معتقدند این بخش از تهران باید به فضای سبز تبدیل شود آیا واقعا چنین
است؟
الان که دیگر کار از کار گذشته است به طوری که آپارتمان
دراین قسمت از تهران به متر مربعی 10 میلیون تومان هم رسیده است ! اما اگر
امکانی برای ساماندهی فضاهای موجود باشد، بله، توصیه من هم همین است که تا
حد امکان روی پهنه گسل را به فضای سبز و به طور کلی غیرمسکونی اختصاص
دهیم. اما اقدام عقلانی این بود که از ابتدا مانع از تراکم جمعیت روی این
گسل خطرناک میشدیم. در هر حال برای وقوع زلزله بزرگی در تهران، گسل شمال
تهران یک چشمه احتمالی مهم خواهد بود اما اینطور نیست که سایر
ساختمانهای دیگر که روی گسل نیستند آسیب نبینند.
45232