سرویس تاریخ «انتخاب»: عصر یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۵۸، چهارده روز پس از تسخیر سفارت آمریکا، دانشجویان پیرو خط امام سه گروگان آمریکایی سفارت آمریکا را به دستور امام خمینی آزاد کردند، دو تن از این گروگانهای آزادشده مردانی سیاهپوست و یک تن زن بودند. صبح دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۵۸، حجتالاسلام سید احمد خمینی همراه با سه گروگان آزادشده آمریکایی در فرودگاه مهرآباد حضور یافت و قبل از پرواز هواپیمای حامل گروگانها در مصاحبهای با خبرنگاران رسانههای گروهی شرکت کرد. او گفت که بنا به دعوت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و بنیصدر، سرپرست وقت وزارت خارجه، همراه گروگانهای آزدشده به فرودگاه رفته تا «وقتی که گروگانها آزاد میشوند با آنها باشم که مطمئن بشوند که در راه قضیهای اتفاق نمیافتد.» متن این مصاحبه که عینا در روزنامه اطلاعات مورخ سهشنبه ۲۹ آبان ۵۸ منتشر شد، به شرح زیر است:
این دعوت را یک بار دیگر دانشجویان از شما کرده بودند، چرا اولین دعوت را فقط از شما کردند؟
والله این را باید از خودشان پرسید که چرا از من دعوت کردند، لابد به مناسبت آشنایی که با هم داریم بوده است.
یعنی یک رابطه قبلی وجود داشته؟
رابطه قبلی به اینکه این برادرها را من میشناختم، اما اینکه من از این قضیه قبلا مطلع بودم که میخواهند به سفارت بروند، نه من هرگز مطلع نبودم.
چه اتفاقی میافتد اگر آمریکا شاه را به ما پس ندهد؟
اگر آمریکا به ما شاه را پس ندهد بنا به دستور امام ما اینها را نگه میداریم و محاکمه میکنیم و رابطه به همین صورت باقی میماند و فعلا هیچ تغییری پیدا نمیکند و فشار افکار عمومی و به طور کلی برگشت افکار عمومی آمریکا موجب میشود که آمریکا نتواند این کار را بکند.
اگر آمریکا شاه را پس ندهد فکر میکنید که روابطی که الان داریم به چه صورت درمیآید؟
رابطه ایران و آمریکا بستگی دارد به اینکه ببینیم تا چه حدودی این رابطه به نفع ملت ماست. امام در اعلامیهای که برای عدم قبول آن دو نفر نماینده ویژه کارتر دادند در آنجا نوشته بودند که رابطه بین ایران و آمریکا تنها موقعی میتواند برقرار باشد که شاه را به ما برگردانند و در غیر این صورت هرگز ما رابطهای برقرار نخواهیم کرد و از طرفی ما با آنها تنها در بعضی از مواردی که به نفع ملت ایران باشد مذاکره میکنیم.
آمریکا تا حالا تقریبا همه اسلحههایش را به کار برده است و فکر نمیکنم اسلحه دیگری برای به کار بردن داشته باشد، تنها اسلحهای که ممکن است وجود داشته باشد این است که روابطش را با ما قطع بکند، قبل از اینکه ما قطع کنیم. آیا وقتی روابطش را با ما قطع کرد آن موقع چه اتفاقی میافتد؟ آیا خودبهخود شاه را به ما پس نخواهد داد و ما با گروگانها چه میکنیم؟
در آن موقع ما به فرمان امام همانطور که فرمودند: گروگانها را در اینجا محاکمه میکنیم و آنچه که محاکم ما قضاوت بکنند طبق همان عمل میکنیم.
آیا به هر صورت شما معتقد هستید که کلیه قراردادهای ایران و آمریکا باید قطع شود؟
به طور کلی بعضی از قراردادها که به نفع ما باشد مانعی ندارد که آن قراردادها باشد، اما قراردادهایی که به ضرر ما هست حتما باید قطع شوند و قطع میشود.
کلا نظرتان راجع به شورای انقلاب، ترکیب و روشی که الان دارد به کار میبرد چیست؟
شورای انقلاب همانطوری که در پیام امام به شورای انقلاب هست یکی از کارهایش تصفیه ادارات است. من معتقدم شورا باید به این فکر بیفتد که اگر احیانا افرادی در شورا هستند که بر خلاف خط امام حرکت کرده و یا میکنند بهتر این است که اول خود شورا تصفیه بشود.
فکر میکنید که این وضعیت ما با آمریکا و اینکه آنها تبلیغاتشان را به شدت علیه ما راه انداختهاند و تمام وسایل تبلیغاتشان را فقط به این جهت و به این سمت سوق دادهاند به یکسری تبلیغات باطل گرچه تبلیغات بر باطل دوامی نمیتواند داشته باشد فکر نمیکنید که افکار عمومی آمریکا یواش یواش شروع به برگشت میکند و فکر نمیکنید که این وضع ما چقدر ادامه پیدا میکند، یعنی ما چقدر گروگانها را نگه میداریم؟
والله نگهداری گروگانها همانطوری که برادران پیرو خط امام گفتند بستگی دارد به خواست ملت که آن خواست را هم امام اعلام میکند و این اظهار نظر من نمیتواند هیچگونه مثمرثمری باشد.
با اینکه در اسلام انسان بر اساس رنگ بالاتر و برتر نیست و فقط برتری در اسلام بر اساس تقوا است چطور شما سیاهپوستها و زنها را انتخاب کرده و آزاد کردید؟
در زمانی که دولت آمریکا ما را محکوم کرده، در زمانی که دولتهای اروپایی بالاتفاق ما را محکوم کردند و زمانی که متاسفانه اکثر وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی در تونس ما را محکوم کردند و در زمانی که تبلیغات غرب دربست و یا صدی نود در اختیار صهیونیستها و سرمایهداران جهانخوار است و توانستهاند به وسیله این تبلیغات افکار عمومی آمریکا و اروپا و سایر نقاط را علیه ما برگردانند، در زمانی که رجال سیاسی و دینی، رجال سیاسی و این کشورهای اروپایی و آمریکا یا ساکتاند و یا، چون گذشته همیشه به نفع ابرقدرتها حرف میزنند و یا برای آزادی گروگانها و یا واسطه بین کارتر و امام میشوند، گروگانهایی که خیلی از آنها جاسوس هستند، درست در چنین زمانی ما میبینیم ناقوس بیش از پنج هزار کلیسا به صدا درمیآید، کلیسایی که کشیسهایشان رنگشان مشکی است. این سیاهپوستان با اینکه در متن جامعه خود آمریکا هستند، اما میبینیم که ما را تایید کردند و تنها اینها در جهان هستند که به مناسبت فشارهایی که از دولت آمریکا دیدهاند و به مناسب اینکه آمریکا زیر چکمه خودش اینها را له کرده و به مناسبت خط مشی سیاسیای که داشتند تنها این عده هستند که یار مظلومان شدند و در جهان ما را تایید و دولت آمریکا را محکوم کردند. از دو جهت: یکی از جهت اینکه چرا شاه را نگهداشتهاید؟ و یکی از جهت اینکه چرا روشش را نسبت به ما بعد از نگهداری شاه بدین صورت کرده. آیا در چنین زمانی ما برای قدردانی از این کشیشها که نماینده صدها هزار سیاهپوست هستند نمیبایست برای قدردانی از آنها سیاهپوستان را آزاد میکردیم؟ آیا ما نمیبایست به جهان اعلام میکردیم که سیاهپوستان در نظر ما از احترام خاصی برخوردارند نه تنها به خاطر موضع سیاسیای که دارند و این را باید بدانند که آزادی سیاهپوستان در اینجا را نباید فقط به حساب خود آنهایی که در سفارت هستند و یا در چهارچوب سفارت یا به طور کلی در جریانی که در ایران اتفاق افتاده بررسی کرد، بلکه این به عنوان پشتیبانی از خط مبارزاتی سیاهپوستان در جهان است. ما در آمریکا و در سایر نقاط دو خط بیشتر نداریم: خطی که ظالمان پیش میگیرند و خطی که آن عدهای که در مقابل ظالمان قد علم کردهاند و موضع گرفتهاند پیش میگیرند. ما میبایست با آزادی سیاهپوستان اعلام میکردیم که پشتیبان خط مبارزاتی سیاهپوستان هستیم. به طور کلی تنها این کشیشهای سیاهپوست بودند که زنگها را به صدا درآورند. برای پشتیبانی از سیاهپوستان چه در آمریکا و چه در آفریقا دست به یک چنین کاری زدیم. فکر میکنم قصه سیاهپوستان روشن شد و، اما از طرف دیگر همانطور که گفتم تبلیغات وسیع صهیونیستها و سرمایهداران جهانخوار علیه جمهوری اسلامی ما و علیه خود ما به حدی رسیده که ما میبینیم در روزنامههایشان زنی را به درخت بستند و شلاقی به دست امام دادند که زن را شلاق میزند، آیا چنین است؟ ما برای خنثی کردن این تبلیغات ناچار میباید زنها را انتخاب میکردیم و آنها را آزاد میکردیم و به دنیا اعلام میکردیم که اسلام و مردم ما و مسلمانان طرفدار زن هستند و زنان در اسلام از حقوق ویژهای برخوردارند. به طور کلی آزادی زنان هرگز به این خاطر نیست که اینها یک جنس ضعیفی هستند یا ما بخواهیم برخوردی عاطفی با آنها بکنیم نه اینجور نیست، بلکه الان که افکار عمومی دنیا متوجه ما شده، ما برای اینکه تبلیغات بزرگ صهیونیستها را خنثی کنیم زنان و سیاهپوستان را که جاسوس نبودند به این دلیل آزاد کردیم.
امام در دستورشان به دانشجویان دقیقا گفتند که آنهایی که جاسوسیشان اثبات نشده. ظاهر قضیه این است که این سفارتخانه نبوده یا دقیقا یک جاسوسخانه بوده، منتها مشاغل مختلفی برای جاسوسی وجود دارد، کسانی که مستقیما جاسوسی میکنند و کسانی که خدمات میکنند برای آنکه جاسوسان بتوانند کارشان را بکنند آیا مفهوم این جمله و اینکه این نوع انتخاب و بررسیهایی که برادران دانشجویمان در این جاسوسخانه میکنند بر این اساس است که آنهایی که خدماتچی بودند و مستقیما در جاسوسخانه دخالت نداشتند انتخاب بشوند یا فقط بر اساس اینکه هنوز آنقدر مدارک به دست نیاوردهاند که اثبات بکنند اینها جاسوس هستند؟
ببینید آنجا یک سفارتخانه عادی نبود، اعمال اینها در موقعی که بچهها وارد سفارتخانه میشوند و نوع دستگاههایی که آنجا بوده نشان میدهد که این مرکز فعالیت سیا در خاورمیانه بوده بدین معنا که دستگاههای بزرگی که شاید میلیونها تومان قیمتش باشد کسی آمده بود آنجا میگفت: بعضی از این دستگاهها شاید تا حدود سیصد – چهارصد میلیون تومان قیمتش هست، چگونه میتواند یک سفارتخانه دارای یک چنین دستگاههایی باشد و، اما اینکه افرادی که آزاد میشوند بنا بر فرمان امام تنها آن عدهای هستند که جاسوسی آنها محرز نیست و جاسوس نیستند و الا مدارکی است که نشان میدهد بعضی از اینها رسما عضو سیا هستند و در آینده نشان خواهیم داد که از چه نوع حرکاتی این سفارتخانه در اینجا برخوردار بوده و چه نوع کارهایی را میکرده است. مدارک به دست آمده نشان میدهد که سفارت در خرابکاریهای کردستان و خوزستان و تعطیل مدارس و اینکه چه کارهایی باید بکنند تا مدارس تعطیل بشود و نیز نوع تظاهراتی که برای دفاع از «آیندگان»، «پیغام امروز»، «تهران مصور» و چند روزنامه دیگر انجام شد همه اینها نشان میدهد که چه افرادی با اینها ارتباط داشتند و اینها برای پیاده کردن نقش خودشان چه فعالیتهایی میکردند لذا ما یقین داریم که اینجا تنها یک سفارتخانه نبود و اینهایی هم که الان آزاد شدند اینها جاسوس نیستند و آن افرادی که تا عصر آزاد میشوند که شاید تعدادشان به ۱۰ نفر برسد آنها هم پروندههایشان رسیدگی میشود.
علی مطهری نماینده تهران در مجلس دهم گفت: بسیاری از این مشکلاتی که ما امروز داریم ناشی از اشتباهات گذشته ماست. یک کارهای غیر ضروری انجام دادیم. تسخیر سفارت امریکا واقعاً چه ضرورتی داشت که تا به امروز گرفتار این موضوع باشیم؟ بخشی از تحریمها ناشی از همان است. چه ضرورتی بود؟