«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.
سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در ریاض در گزارشی محرمانه به تاریخ سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۷۷ به توضیحاتی درباره اسامه بن لادن پرداخته است.
به گزارش «انتخاب»؛ متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، در زیر آمده است:
موضوع سند: عربستان سعودی: اسامه بن لادن
طبقه بندی: سری
سه شنبه ۸:۳۷ دقیقه ۱۳ اکتبر ۱۹۹۸
از: سفارت آمریکا در ریاض
به: وزیر امورخارجه
۱. اطلاعات زیر درباره اسامه بن لادن، تروریست سابقا سعودی، که اطلاعاتی را هم از کنسولگریهای ما در ظهران و جده در خود دارد، به سوالات کلیدی در تلگراف A. پاسخ میدهد.
الف. رهبران اسلامی مورد تقدیر اسامه بن لادن
بن لادن در یک خانواده مسلمان وهابی بنیادگرا بزرگ شده است. در جوانی تحت تاثیر محمد بن صالح العثمان، یک مبلغ نوسلفی بنیادگرا قرار داشت که امام مسجد اعظم اونیظه و عضو شورای علمای عالی بود. او در سالهایی که در افغانستان اقامت داشت، با اعضای جهاد اسلامی مصر و جماعت اسلامی ارتباط برقرار کرد، گروههایی که تحت تاثیر سید قطب، متفکر اخوان المسلمین بودند. بعد از بازگشت از افغانستان، بن لادن تحت تاثیر مبلغان «جنبش روشنگری» سعودی بخصوص سفار الحوالی و سلمان العواد قرار گرفت، هرچند به دلیل زندگی در خارج از عربستان از سال ۱۹۹۱، تماس مستقیم چندانی با آنها نداشت. این مبلغان نیز مانند محمد ابن عبدالوهاب علاقه شدیدی به آموزههای ابن طیمیه، متفکر حنبلی دارند که به دلیل تفسیر لفظی قرآن و مخالفت با نوآوری و نیز به این باور معروف است که مسیحیان و یهودیان کتابهای مقدس خود را تحریف کرده اند. بن لادن معمولا از ابن طیمیمه نقل قول میکند مخصوصا وقتی به توضیح نیزا برای مبارزه با شرک در اسلام میرسد.
در مارس ۱۹۹۷ و در مصاحبه با یک روزنامه نگاه پاکستانی که از کمپ او در افغانستان دیدن کرده بود، بن لادن در پاسخ به این سوال که شخصیت محبوب شما در دنیای امروز کیست، گفته بود «شیخ سلمان الاوحد ایده آل من است». سلمان الاوحد که فعلا زندانی و ظاهرا بیمار است، میگوید که امت اسلامی در حال حاضر در بحران بوده و نیازمند آن است که همه مسلمانان سلاح دست گرفته و برای نجات آن تلاش کنند. او در نواری که در سال ۱۹۹۵ به بیرون از زندان قاچاق شده بود گفت: «امروز صراحتا به همه، به دوست و دشمن میگویم ... جهان اسلام در حال تغییر به یک کارخانه است، کارخانهای شلوغ برای آماده کردن رزمندگان است. کسانی که بر اساس ایمان خواهند جنگید. کسانی که برای بقای خود مجبور به جنگیدن خواهند بود ... این مرگ است که حیات میبخشد، بله، جهان برای الله، سرنوشت محتوم این امت است. در غیر این صورت منسوخ خواهند شد. اگر امت جهاد را کنار گذاشته و آن را نادیده بگیرد، الله با خوار کردن آنها در میان دیگران، آنها را تنبیه خواهند کرد. همانطور که پیامبر گفته بود: اگر جهاد را وابگذارید، و به کشت گیاهان قناعت کنید، آنگاه الله شما را در میان امتها خوار خواهد کرد و شما نخواهید توانست از آن حالت خارج شوید مگر آنکه به مذهب خود برگشته و خواهان جهاد بخاطر خدا شوید.
اخیرا بن لادن همچنین درباره یک سخنرانی توسط امام سابق مسجد النبی در مدینه، شیخ علی عبدالرحمن الحصیف هم به خوبی صحبت کرده است. در فوریه ۱۹۹۸ و هم زمان با سفر رفسنجانی به عربستان، او به شیعیان حمله کرده و اعلام کرده بود که هیچ همکاری میان مسلمانان با یهودیان، مسیحیان و دیگر «مشرکان» وجود نخواهد داشت و از حضور نیروهای آمریکایی در منطقه هم انتقاد کرده بود.
آیا بن لادن خود را یک رهبر دینی میداند؟
هرچند فقط خود بن لادن میتواند به این سوال پاسخ دهد، اما بر اساس سخنانش به نظر میرسد که بن لادن خودش را یک متفکر مذهبی یا امام نمیداند. او خودش را یک مجاهد کاملا مذهبی و معتقد میداند که برای دفاع از امت اسلامی در برابر شرک میجنگد، خطری که به اعتقاد او توسط آمریکا، اسراییل، و دیگر متحدان ایجاد شده است.
مدارج مذهبی
اسامه بن لادن هیچ مدرک اسلامی معمولی ندارد. میتوان گفت: او مطالعات رسمی اسلامی را در هیچ نهاد مذهبی و یا تحت هیچ متفکر اسلامی مستقلی انجام نداده است. البته او مردی بسیار معتقد است که بیشتر به عمل علاقه دارد تا به تفکر. تا جایی که ما میدانیم (البته نمیتوانیم میان پیروانش نظرسنجی کنیم) پیروانش او را نه یک رهبر مذهبی که یک مبارز اسلامی میدانند که جنگ برای دفاع از امت اسلامی را رهبری میکند. حتی بسیاری از سعودیها که او را گمراه میدانند، پایبندی مذهبی او را قبول دارند، بسیاری که از درخواست او برای خشونت ناراضی هستند، واکنش او به سیاستهای آمریکا، مخصوصا حمایت از اسراییل را «غیرقابل تردید میدانند».
آیا اسامه بن لادن خود را رهبر کل و یا تنها رهبر یکی از جنبشهای اسلامی جهان میداند؟
بن لادن در سخنانی که برای مخاطب غربی گفته شده، کاملا تاکید دارد که با وجود انزوا در افغانستان، او بخشی از یک جنبش اسلامی بین المللی است.
اهداف اسلامه بن لادن:
اهداف بیان شده بن لادن خارج کردن نیروهای امریکایی از عربستان و تمامی کشورهای مسلمان است. ورای این هدف، در مارس ۱۹۹۷ بن لادن به یک خبرنگار پاکستانی گفته بود که مسلمانان نیاز به رهبری دارند که بتواند آنها را متحد کرده و دولتی را ایجاد کند که حاکمیت خلیفهای برقرار کند. حاکمیت خلیفهای از افغانستان آغاز خواهد شد. شامل بانکداری بدون ربا خواهد بود. حاکمیت الله تاسیس خواهد شد. تمرکز ثروت در دست عدهای معدود، اسلامی نیست». او اشاره نمیکند که چه کسی صلاحیت خلیفه شدن را دارد یا چطور این جنبش از افغانستان به بقیه جهان اسلام منتشر خواهد شد. صحبتهای علنی بن لادن بیشتر ماهیت توصیهای دارد تا دستوری. او به عنوان مبارزی صحبت میکند که از حامیانش میخواهد تا علیه آمریکا و دیگر دشمنان اسلام به پا خیزند و یک انقلابی نیست که برای ایجاد یک کشور اسلامی برنامه داشته باشد. مثلا کاملا مشخص نیست که آیا او به دنبال سرنگونی کامل پادشاهی عربستان است یا خیر. او پادشاه و دیگر اعضای آل سعود را به خیانت متهم کرده، اما در عین حال میگوید بسیاری از شاهزادگان در این نگرانی عمومی شریک هستند و بصورت خصوصی این مخالفت را با اتفاقات داخل کشور در زمینه ترور، فساد، و سرکوب بیان میکنند؛ که میتواند اشاره تلویحی به این باشد که یکی از آنها میتواند صلاحیت حکومت داشته باشد. علاقه بن لادن به اخراج یهودیان، مسیحیان و دیگر کافران از سرزمینهای اسلامی نشان میدهد او باور دارد که وقتی آنها بروند، همه مشکلات امت اسلامی از بین خواهد رفت.
وزیر دفاع از بن زاید درباره نفوذ ایران در عراق پرسید. بن زاید پاسخ داد که ایران همه را نگران میکند. ایران با پیش بینی سقوط صدام از فرصت استفاده کرد تا اعتماد و وفاداری نیروهای شیعه را به دست آورد. هرچند اماراتیها با انتخاب یک رییس جمهور شیعه مخالف نیستند، اما نگران ظهور یک شخصیت شیعه قدرتمند هستند.