سرویس سیاسی «انتخاب»: حسن رحیمپور ازغدی روز گذشته اظهاراتی را بر زبان میراند که در آن به صورت ضمنی مذاکرات چند سال اخیر دولت ایران با آمریکا و دیگر کشورهای غربی را به عنوان خیانت معرفی می کرد. او در بخشی از سخنان خود عنوان میکند: «ما نمیگوییم این افرادی که امروز دم از مذاکره و صلح میزنند، همانند همان جاسوسانی هستند که در اسناد لانه جاسوسی ذکر شدهاند، اما خط فکری این افراد همان خط است.»
رحیم پورازغدی در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند و می گوید: «کسی با کلمه مذاکره و اصل آن ذاتاً مشکلی ندارد، بستگی دارد چه کسی با چهکسی و بر سرِ چهچیزی و چگونه مذاکره کند. آدم قوی و ملی میتواند مذاکره کند؛ اما آدم ضعیف و منفعل و ذلیل نمیتواند مذاکره کند، چرا که چنین آدمی نمایندۀ ملت ضعیف است.» او در بخشی دیگر از گفتههای خود، برجام را تجریهای همراه با صدمات اقتصادی میداند اما نتیجه آن برای نسل جوان بیاعتمادی به آمریکا است.» این اظهارات مناقشه برانگیز عضو شورای نمایندگان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، طیفی از توجهات را به خود جلب کرده و در همین راستا، «انتخاب» در گفتگو با سید جلال ساداتیان دیپلمات سابق کشورمان و تحلیلگر مسائل بینالمللی، اظهارات رحیمپور ازغدی را مورد بررسی قرار داده است.
ساداتیان در ارزیابی خود از اظهارات حسن رحیمپور ازغدی، برای باور است که هر سخنی که از جانب هر شخصی با مواضع خاص ایراد شود، جایز نیست حتما به آن پاسخ داد. شاید تریبون در اختیار امثال آقای رحیمپور ازغدی باشد اما طرح ادعاهای که او بر زبان رانده، نیازمند اسناد و مدارک است. اینکه افرادی که اهل مذاکره هستند، پیرو خط همان جاسوسانی باشند که اول انقلاب حضور داشتند، نیازمند ادله بوده و باید در یک دادگاه قضایی به اثبات برسد.»
این دیپلمات سابق کشورمان، در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «سخنان رحیمپور ازغدی در تعیین معیاری دوگانه برای اینکه چه کسی باید مذاکره کند و چه کسی مذاکره نکند، نیازمند توجه به این مساله است که در سالهای بعد از انقلاب در ایران حکومتی تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و در قالب قانون اساسی تفکیک قوا انجام شده است. در قالب تفکیک قوا دولت مسول اجرایی است و وقتی شخصی به عنوان وزیر امور خارجه در مجلس تایید صلاحیت میگیرد و او نیز گزارشات را به بالاترین مقام کشور یعنی مقام معظم رهبری ارائه کرده و مورد تایید قرار گرفته، نشان میدهد مصالحی در راستای مسائل کشور انجام شده است. مذاکرات هم بر مبنای همین مصالح و برای رفع اشکالات کشور انجام شده و روند را به نفع ایران و ضرر ایالات متحده آمریکا تغییر داده است.»
وی افزود: «شعارهای رحیمپور ازغدی را نمیتوان در مقام یک نظر شخصی ارزیابی کرد، بلکه یک جریانی مدتی است که با وجود تمامی دستاوردهای دیپلماسی کشورمان، چنین حملاتی را علیه شخص وزیر امور خارجه مطرح میکنند. در حقیقت، تقسیمبندی سلیقهای میان خادم و خائن و محکوم کردن شخص وزیر امور خارجه به صورت غیر مستقیم در شرایطی است که همهگان به توانمندی، صداقت دینی و علمی او باور دارند. اکنون میتوان گفت نتیجه و برآیند حضور یک شخص مسلط بر مناسبات بینالملل در برابر 6 کشور قدرتمند جهان برجام بوده که واقعا اگر برای ایران نتایج مثبتی نداشت، هیچگاه آمریکا از آن خارج نمیشد.»
سفیر سابق ایران در لندن، در بخشی دیگر از اظهارات خود تصریح کرد: «اینکه کسی در وضعیت کنونی با در دست داشتن تریبون، بیاید دولت را به دلیل سیاستهایش در عرصه دیپلماسی منکوب کند، دغدغهای برای منافع ملی کشور نیست. مساله اصلی آنها این است که خود مذاکرات را انجام دهند و بعد از پایان کار دولت کنونی، به اصلاح جریان خادم نزدیک به آنها بیاید با آمریکا و دیگر قدرتها مذاکره کند. آنها میگویند این دولت و وزیر خارجه نباید مذاکره کنند و مذاکره متعلق به ما است و دستاوردش باید برای ما باشد.»
وی افزود: «در مقطع کنونی دولت مشخص است و نه آقای رحیمپور ازغدی و نه هیچ شخص و جریان دیگری حق تعیین تکلیف ندارد و در این جایگاه نیستند که تعیین کنند چه کسی باید مذاکره کند. اگر در آینده این طیف دولت را در دست گرفتند، میتوانند نسخه بنویسند. در حقیقت، بیشتر حرفهایی که آنها مطرح میکنند ظاهرا تبلیغات زودهنگام انتخاباتی است که انطباقی با واقعیت مسائل و مصالح سیاسی کشور ندارد.»
ما بعد از این مذاکره بیشتر از چهل سال قبل تحریم شدیم. کشورهای اروپایی نیز در بیشترشدن تحریمها در تلاش هستند و هدفشان این است که ایران را وادار کنند به غلط کردن بیفتد و از رسیدن به اهدافش بازبماند. میتوان گفت برجام یک دوره برای تجربه بود که ایران صدمات اقتصادی زیادی در آن دید و تنها نکته مثبتی که داشت این بود که نسل جوان الان متوجه شده است که نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد و دیگر تا پنجاه سال آینده نسل جوان متوجه این بیاعتمادی شد.