«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.
سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در الجزایر در گزارشی محرمانه به تاریخ چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۷۵ به موضوع پیوستن گروههای مسلح جدید به جبهه نجات اسلامی پرداخته است.
به گزارش «انتخاب»؛ متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، در زیر آمده است:
موضوع سند: گروههای مسلح جدید به جبهه نجات اسلامی میپیوندند
طبقه بندی: محرمانه
چهارشنبه ۱۶:۵۱ دقیقه دوازدهم مارس ۱۹۹۷
از: سفارت آمریکا در الجزایر
به: وزیر امورخارجه و سازمان ملل
۱. محرمانه
۲. خلاصه: توانایی جبهه نجات اسلامی که مدتها ممنوع بوده در محدود کردن گروههای مسلح اسلام گرا در اینجا مورد تردید است. البته به مرور زمان اعضای وحشی و قصی القلب گروه مسلح اسلامی ممکن است با جبهه نجات اسلامی کار کنند که در میان گروههای مسلح اسلامگرا محبوبیت دارد. نشانه هایی، البته کوچک و محدود، وجود دارد که گروههای بیشتری وفاداری خود را به رهبری اولیه جبهه نجات اسلامی، عباسی مدنی و علی بن حاج (زندانی از سال ۱۹۹۱) اعلام میکنند. البته نشانههایی هم وجود دارد که این گروهها به یکدیگر پیوسته و یا با هم کار میکنند. آنها خواستار حمایت مالی و معنوی از خارج از «جنبش های» اسلامی (احتمالا ایران) شده اند. تلاشهای جدید برای هماهنگی و اتحاد شاید در نهایت به موفقیت منجر نشود. گروههای مسلح اسلام گرا در جهان از نظر ایدئولوژی و رهبری بسیار پراکنده اند. ما هیچ نشانهای نمیبینیم که از نظر نظامی قدرتمندتر شده باشند. بعلاوه، آنها نیز هیچ نشانهای بروز نداده اند که به رهبری در تبعید جبهه نجات اسلامی، یعنی ربه کبیر در آلمان وفادار بمانند. پایان خلاصه.
حمله جدید جبهه نجات اسلامی به گروه مسلح اسلامی
۳. نشانههای کوچک و محدودی وجود داردد که جبهه نجات اسلامی تلاش میکند کنترل خود را بر گروههای مسلح اسلام گرایی تضمین کند که زمانی به گروه مسلح اسلامی وفادار بوده اند. این روند فعلا محدود به مرکز الجزایر است. اعلام جهاد علیه فرانسه توسط لیگ اسلام در فوریه ۱۹۹۷ بر وفاداری این لیگ به عباسی مدنی و علی بن حاج تاکید داشت. (همچنین خاطره یکی دیگر از رهبران جبهه نجات اسلامی، محمد سعید، رهبر شاخه جزایری جبهه نجات ملی را گرامی داشت) چهار نفر این بیانیه را امضا کرده بودند. دو نفر اول محمد بن هاجر و مهفود رحمانی موقعیت خود را به عنوان مقامات منتخب جبهه نجات اسلامی در پارلمان در سال ۱۹۹۱ مشخص کرده بودند. نفر سوم، یوسف بوبراس، اشاره کرده است که او رییس جبهه نجات اسلامی در دفتر بوریه و بعدها عضو دفتر اجرایی جبهه نجات اسلامی بوده است).
۴. در این بیانیه گفته شده است که توطئه دولت الجزایر علیه جهاد اسلامی در این کشور در قالب فعالیتهای گروه مسلح اسلامی انجام میشده است. به گفته آنها این کار روند به کشتار «بهترین متفکران، مبلغان و مجاهدین» منحرف شده است. سپس میگوید سربازان متعهد مسلمان در حال خروج از گروه مسلح اسلامی هستند. از مردان جوان در گروه مسلح اسلامی میخواهد تا درک کنند که این کشتارها بر اساس اسلام غیرقابل توجیه بوده و در واقع کار وزارت اطلاعات الجزایر است.
۵. این بیانیه تنها بصورت بسیار مختصری به ارتباط با کشورهای خارجی میپردازد. با قدرت سیاستهای استعماری گذشته فرانسه را در الجزایر محکوم میکند (اشارهای به آمریکا ندارد). همچنین از «دیگر جنبشهای اسلامی» میخواهد تا به حمایت معنوی و مالی از جهاد الجزایر بپردازند. (نکته: شاید آنها برای کمک به سراغ ایران و دیگران بروند. یادآور میشویم که ایرانیها علنا فعالیتهای بمبگذاری گروه مسلح اسلامی در الجزایر را به عنوان اقدامی توسط وزارت اطلاعات آن کشور محکوم کرده اند).
۶. قتل محمد سعید و پیروانش در اواخبر سال ۱۹۹۵ توسط گروه مسلح اسلامی باعث شد تا برخی از طرفداران آن در ابتدای سال ۱۹۹۶ آن را ترک کنند. ظاهرا در یکی از بولتونهای رسمی الجهاد در بهار ۱۹۹۶ ادعا شده بود که این گروهها از مناطق برباع و مدیا در جنوب پایتخت (گروه مدیا با رهبری علی بن هاجر) تا بوسعده در ارتفاعات، متغیر است. ما سال گذشته گزارش دادیم که برخی از افراد جدا شده از گروه مسلح اسلامی با محمد سعید همدلی داشته و قبلا تحت پرچم جزایریست الفدا فعایت میکردند.
۷. در این بیانیه در فوریه ۱۹۹۷، امضا کننده چهارم احمد ابوالفدا است که گفته میشود رهبر الفدا است (نکته: ما دقیقا نمیدانیم احمد ابوفدا کیست. به گفته یک خبرنگار شناخته شده که منابعی در وزارت اطلاعات الجزایر دارد، نام واقعی او عبدالله سیدوک است. ما یک بیانیه ظاهرا اصیل از احمد ابوالفدا به دست آورده ایم که مسئولیت قتل عبدالحق بن حمودا، متحد رییس جمهور زرولا را در ۲۸ ژانویه برعهده میگیرد)؛ لذا این بیانیه میگوید که الفدا در مرکز الجزایر بصورت کامل از گروه مسلح اسلامی جدا شده و به جبهه نجات اسلامی پیوسته است.
۸. علاوه بر این محفود رحمانی اهل مسیله و یوسف بوبراس اهل بوریه است (یکی از وکلایی که ارتباط منظمی با رهبران جبهه نجات اسلامی در داخل و خارج از الجزایر دارد به ما درباره حمله به ارتش الجزایر در اواسط ژانویه گفت که در آن دهها سرباز در بوریه کشته شدند)؛ لذا نشانههای موجود با وجود کم بودن، نشان میدهد که گروههای مسلح وفادار به جبهه نجات اسلامی اکنون از خاورمیانه تا بوریه کشیده شده و احتمالا حتی تا مسیله و بوسعده و جنوب شرقی هم ادامه خواهد داشت.
۹. (نکته: در صورتی که این گفته درست باشد، این تصویری متفاوت از گروههای مسلح در مقایسه با اواخر سال ۱۹۹۴ و سالهای ۱۹۹۵ و ۹۶ بدست میدهد که در آن زمان نشانههای بسیار کمی وجود داشت که جبهه نجات اسلامی با رهبری عباسی مدنی و علی بن حاج، گروههای مسلح وفاداری در خارج از ارتش نجات اسلامی در منطقه جیجه/سکیده در شرق و منطقه رلیزان/ماسکارا/سیدی بل عابس در غرب داشته باشد).
۱۰. هرچند ظاهرا مهرزی از گروه مسلح اسلامی به رهبری زبیری جدا شده است، اما مشخص نیست که آیا با بن هاجر و علیه دشمت مشترک یعنی زبیری و ارتش الجزایر، متحد شده است یا خیر. یک روزنامه نگار مطلع الجزایری میگوید که الباقیون بخشی از لیگ است. سفارت فرانسه نسخهای از یک بیانیه الباقیون در سالل ۱۹۹۷ را در اختیار ما گذاشته است که تایید میکند الفدا، عبدالحق بن حمدو را کشته و الفدا را به نام «هم لیگ» مومنین نامیده است. این بیانیه بلافاصله بعد از قتل منتشر شده و الفدا در آن مسئولیت را میپذیرد. این بیانیه نشان میدهد که این دو گروه شاید تماس منظم با هم داشته باشند. بعلاوه، بیانیه دیگر الباقیون در سال ۱۹۹۶ هم به کشتار غیرقابل توجیه «مبلغان و مجاهدین» توسط گروه مسلح اسلامی اشاره میکند – که بیانی مشابه بیان الفدا و بیانیه فوریه ۱۹۹۶ است. بعلاوه، قسم به نام این گروه هم اعلام وفاداری به مدنی و بن حاج است که همان گفته بن هاجر است.
۱۱. البته همه نشانهها حاکی از قطعی بودن پیوستن الباقیون به الفدا نیست. بیانیه الباقیون درباره بن حمودا به زبان فرانسه منتشر شد در حالیکه برخی از ناظران که آن را دیده اند شک دارند شاید این بیانیه تقلبی بوده و توسط دولت تهیه شده باشد. ما همچنین یک بیانیه ظاهرا اصلی الباقیون را به زبان عربی در سال ۱۹۹۷ به دست آوردیم که شدیدا کسانی را که با دولت الجزایر مذاکره کنند، محکوم میکند. بیانیه سپتامبر ۱۹۹۶ هم همین بیان را داشت. از آنجا که مدنی و بن حاج در سالهای ۱۹۹۴ و ۹۵ با دولت صحبت کرده بودند، وفاداری ابو جمیل به آنها، در صورت اصالت هرکدام از این بیانیه ها، قابل تردید است.
۱۲. در عین حال رهبری در تبعید جبهه نجات اسلامی در ماه گذشته تغییرات دیگری داشته است. مهمترین تغییر اینکه خیرالدین خیربان را از کمیته اجرایی خود اخراج کرده است. منبع ما در جبهه نجات اسلامی روز ۱۰ مارس به ما گفت که خیربان بارها آشکارا از خط جبهه نجات اسلامی تخطی کرده بود. بعلاوه او میگوید تماسهای خیربان در لندن با افرادی که گفته میشود با گروه مسلح اسلامی ارتباط دارند، باعث نگرانی کبیر و دیگر رهبران حبهه نجات اسلامی شده بود. او اضافه کرده است که کمیته اجرایی عبدالکریم اولدعا یکی از علمای اهل مستغانم و یکی از دستیاران کبیر را به عنوان سخنگوی این کمیته منسوب کرده است. این منابع معتقدند که تغییرات در کمیته اجرایی به دنبال تثبیت سلطه کبیر بر کمیته است.
نکته
۱۳. تحلیل گروههای مسلح اسلامی در الجزایر، بسیار پیچیده و دشوار است. رقابتهای محلی، اختلافات ایدئولوژیک، و تمایل شدید گروه به مخفی کاری و تغییر نام، و البته صدور بیانیههای جعلی و فشارهای دیگر از سوی دولت الجزایر، باعث میشود هرگونه قضاوتی با اشتباه همراه باشد. بهرحال ما نتیجه گیریهای زیر را ارایه میکنیم:
- تاکتیکهای بی محابای عنتار زبیری و هسته اصلی گروه مسلح اسلامی باعث فاصله گرفتن بخشهای مهمی از اعضای گروه شده است.
- گروههای جدید (یا تجدید شده) در مرکز الجزایر حضور دارند که یا از طریق بیانیه و یا بر اساس نام خود از گروه مسلح اسلامی جدا شده و بار دیگر وفاداری خود را به رهبری سنتی جبهه نجات اسلامی به رهبری مدنی و علی بن حاج اعلام کرده اند.
- این گروهها که به رهبری سنتی جبهه نجات اسلامی وفادار هستند، توازن گروههای اسلامی را هم در مرکز الجزایر و هم ملیت این گروهها را در مقایسه با سالهای ۱۹۹۴ و ۹۵ تغییر میدهند
- علاوه بر این، ظاهرا جبهه نجات اسلامی هنوز وفاداری ارتش نجات اسلامی را با خود دارد که در غرب و شرق الجزایر مستقر هستند.
- ظاهرا هنوز بسیار زود است که بدانیم آیا تلاشهای گروههایی مانند گروه علی بن حاج برای اتحاد یا تلفیق با گروههایی مانند الباقیون به موفقیت رسیده است یا خیر
- تلاش برای اتحاد نیز از نظر توانایی سیاسی برای همکاری بسیار مهم است
- تلاش برای اتحاد نیروها به معنی افزایش توان نظامی این گروهها نیست، بلکه این تلاشها پاسخی به فشار گسترده هسته اصلی گروه مسلح اسلامی و دولت الجزایر است.
۱۴. در حالیکه گروههای جهاد، الفدا و الباقیون را میتوان وفادار به جبهه نجات اسلامی به رهبری عباسی مدنی و علی بن حاج دانست، اما تا کنون جایی ندیده ایم که آنها به رهبری در تبعید جبهه نجات اسلامی یعنی ربه کبیر اعلام وفاداری کنند. (در واقع برخی از بیانیههای الباقیون آشکارا به تبعیدیها حمله میکنند)؛ لذا رهبری در تبعید احتمالا نمیتواند کار چندانی برای کاهش خشونتها انجام دهد، حتی توانایی مدنی و بن حاج برای کاهش قابل توجه این خشونتها نیز مورد تردید است (بهرحال، این گروهها ممکن است از آنها به عنوان یک نقطه اتکار استفاده کنند، زیرا در موقعیتی نیستند که دستور صادر کنند).
نیومن
وزیر دفاع از بن زاید درباره نفوذ ایران در عراق پرسید. بن زاید پاسخ داد که ایران همه را نگران میکند. ایران با پیش بینی سقوط صدام از فرصت استفاده کرد تا اعتماد و وفاداری نیروهای شیعه را به دست آورد. هرچند اماراتیها با انتخاب یک رییس جمهور شیعه مخالف نیستند، اما نگران ظهور یک شخصیت شیعه قدرتمند هستند.