مدى الفاتح در القدس العربی نوشت: امروز، آمریکایی ها به خوبی می دانند که سیاست«لبه پرتگاه» ممکن است در مورد نظام هایی که ساختار داخلی آنها برخلاف ایران پیچیده نیست، فایده ای داشته باشد، اما در رابطه با ایران، سیاست مذکور نمی تواند باعث تسلیم این کشور شود. بلکه حتی این امکان وجود دارد که إعمال سیاست لبه پرتگاه در مورد ایران، آن را به سمت رو کردن تمام کارت هایش برای مقابله، سوق دهد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: همانطور که واکنش ایران، شامل چند اقدام شد؛ از نادیده گرفتن برخی بندهای توافق گرفته، تا گزینه های نظامی که ایران با استفاده از آنها و نیروهای نیابتی خود، توانست موجودیتش را ثابت کرده و توانایی اش را به دشمنانی که قدرت ارزیابی آن را نداشتند، نشان دهد، تا بدانند ورود به جنگ با چنین نظامی چه معنایی دارد.
قطعا این پیام ایران به ترامپ رسیده و ابعاد آن را درک کرد؛ تا آنجا که تصمیم گرفت به سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران، پاسخی نداده و از گزینه مذاکره، به جای تنش زایی و جنگ طلبی، سخن بگوید.
مساله جالب توجه آنکه ظاهرا ایران نیز به نوبه خود سیاست لبه پرتگاه را در برخورد با تهدیدات ترامپ در پیش گرفته و در واقع این سیاست را به خود آمریکایی ها باز گرداند. زمانی که ایالات متحده تحریمهای شدید خود برای نابودی اقتصاد ایران را اعلام کرد، این کشور از ادامه غنی سازی و کاهش تعهدات خود در برجام خبر داد؛ امری که به سرعت از سوی آژانس بین المللی انرژی هسته ای تایید شد.
نظام ایران تلاش می کند ایالات متحده را به لبه پرتگاه بکشاند و اعلام کند که برای بزرگترین جنگها آماده است.
طبق محاسبات ایران، این جنگ اتفاق نمی افتد، به این دلیل که منطقه را به سمت زوایایی ترسناک و پیچیده می برد، که هیچ کس نمی تواند آن را تصور کند. به این ترتیب، گزینه عاقلانه بازگشت به مذاکره است که می تواند غرور ایران را حفظ کند.
یکی از دلایلی که در حال حاضر شرایط را پیچیده می کند، آن است که مساله تنها منحصر به رابطه دو جانبه بین تهران و واشنگتن نمی شود و دولتهای خلیج فارس نیز در حال وارد آوردن فشار بر ایالات متحده، برای اتخاذ مواضع سختگیرانه تر در قبال ایران هستند.
در این میان، روسیه، هم پیمان ایران، از زوایای مختلفی به موضوع می نگرد، که با تلاش آن برای ریشه کن کردن هیمنه آمریکا و کاهش نفوذ آن در جهان و منطقه خاورمیانه، سازگار است. علاوه بر این، اتحادیه اروپا، در برابر ترامپ و تهدیداتش گاهی جانب ایران و توافق هسته ای را می گیرد، اما طولی نمی کشد که به دلیل کاهش تعهدات ایران در برجام، موضع اروپایی ها بعنوان واسطه، تضعیف می شود.
این شرایط فعلی است. بر همین اساس، باید توافق هسته ای را« ابهام هسته ای» بنامیم؛ چرا که همه چیز ممکن است؛ از بازگشت به این توافق و تعدیل آن گرفته، تا ورود به مرحله تازه ای از تحریمهای شدید علیه ایران، که در صورت خروج کامل این کشور از برجام، اجرایی می شود.
فرستاده ویژه دولت انگلیس در امور تجاری ایران، با اشاره به تلاش مقامات لندن برای کاهش تأثیر تحریمهای ضدایرانی آمریکا، تصریح کرد؛ این کشور برای تقویت و توسعه مناسبات تجاری با ایران، تمام توان خود را بکار بسته است.