«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.
سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در بغداد در گزارشی سری به تاریخ چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۶۹ درباره پیام دوستی صدام برای بوش توضیحاتی ارائه کرده است.
به گزارش «انتخاب»؛ متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، در زیر آمده است:
موضوع سند: پیام دوستی صدام برای بوش
طبقه بندی: سری
چهارشنبه ۱۲:۴۶ دقیقه بیست و پنجم جولای ۱۹۹۰
از: سفارت آمریکا در بغداد
به: کشورهای منطقه و وزیر امورخارجه
قسمت اول این سند را از اینجا بخوانید.
۱۶. او به بازگشت به حرف همیشگی اش که عراق خواهان آزادی و عزت در کنار دوستی با آمریکا است، او مدعی شد که سال گذشته اظهارات رسمی انجام داده، اما ظاهرا آمریکا علاقهای به اقدام متقابل ندارد. مثلا صدام پرسید آیا میتوانیم درخواست از آرنز برای بازدید در میانه بحران خلیج فارس را تفسیر کنیم؟ چرا وزیر دفاع آمریکا اظهارت تحریک آمیز انجام میدهد.
۱۷. صدام میگوید که عراقیها میدانند جنگ چیست و دیگر به دنبال آن نیستند – ما را مجبور به آن نکنید، آن را به تنها گزینه ما برای حفظ عزت نفس مان نکنید.
۱۸. به گفته صدام، بوش در ریاست جمهور خود در برابر اعراب هیچ اشتباهی نداشته است. تصمیم برای گفتگو درباره سازمان آزادیبخش فلسطین یک اشتباه بود، اما تحت فشار صهیونیستها گرفته شده و صدام میگوید شاید تاکتیکی هوشمندانه برای از بین بردن آن فشار بوده
۱۹. بعد از گفتگویی کوتاه درباره اینکه بوش باید حقوق بشر ۲۰۰ هزار عرب را هم مانند اسراییلیها مهم قلمداد کند، صدام، نهایتا گفت: عراقیها به دنبال دوستی با آمریکا هستند، اما آن را گدایی نخواهند کرد، ما سهم خودمان از دوستی را انجام میدهیم.
۲۰. صدام سپس برای روشن شدن منظورش یک مثال زد. او به رهبر کرد عراق در سال ۱۹۷۴ گفته بود که حاضر است برای رفاه عراق نیمی از شط العرب را به ایران بدهد. او شرط بسته بود که صدام نیمی از شط العرب را به ایران نمیدهد –، اما آن کرد اشتباه کرده بود. حتی در حال حاضر هم تنها مسئله واقعی با ایران شط است و اگر دادن نیمی از این مسیر آبی تنها کاری باشد که باید برای رفاه عراق انجام شود، صدام میگوید همان کاری را خواهد کرد که در سال ۱۹۷۴ انجام داد.
۲۱. سفیر از صدام به دلیل فرصت برای مذاکره مستقیم با او درباره برخی از نگرانیها تشکر کرد. بوش هم به دنبال دوستی است و این مسئله را در روز ملی عراق انجام داده بود و صدام حرف او را قطع کرده و گفته بود که از آن حرفها تحت تاثیر قرار گرفته بود.
۲۲. سفیر ادامه داد که رییس جمهور به او دستور داده تا روابط ما را با عراق گستردهتر و عمیقتر کند. صدام به برخی گروهها اشاره کرده بود که با این هدف مخالف هستند. این گروهها مسلما وجود دارند، اما دولت آمریکا توسط رییس جمهور اداره میشوند و از سوی دیگر رییس جمهور رسانههای آمریکا را کنترل نمیکند. اگر کنترل میکرد انتقاد از دولت وجود نداشت. صدام باز هم حرف سفیر را قطع کرده و گفته بود که او این مسئله را درک میکند. سفیر گفته که برنامه دیان سایر را دیده و معتقد است بسیار سبک و ناعادلانه بوده. اما رسانههای آمریکا با همه سیاستمداران به تندی برخورد میکنند.
۲۳. آنچه اهمیت دارد اینکه رییس جمهور اخیرا تمایل خود برای روابط بهتر با عراق را مورد تاکید قرار داده و مثلا از طریق مخالفت با اعمال تحریمهای جدید، آن را ثابت کرده است. در اینجا نیز صدام خندیده و گفت: دیگر چیزی برای خرید توسط عراق در آمریکا باقی نمانده است و تنها گندم باقی مانده که بعید میدانم به این زودی بتوانند آن را کالایی با کاربردهای دوگانه بنامند. البته صدام گفت: تصمیم گرفته این موضوع را مطرح نکند بلکه بیشتر روی مسایل مهمتر تمرکز داشته باشد.
۲۴. سفیر گفت که مسایل بسیاری زیادی بوده که صدام به آنها اشاره کرده و او میخواهد به آنها جواب دهد، اما ترجیح میدهد از این زمان محدود برای تاکید بر خواست رییس جمور بوش برای رسیدن به صلح و ثبات در منطقه استفاده کند که معتقد است صدام هم چنین خواستی دارد. آیا برای آمریکا منطقی نیست که نگران شود وقتی هردوی رییس جمهور و وزیر امورخارجه عراق میگویند اقدامات کویت برابر با اقدام جنگی بوده و در عین حال بسیاری از واحدهای گارد ریاست جمهور به مرز فرستاده میشوند؟ آیا با وجود روح دوستی و عدم تقابل، آیا برای ما منطقی نیست که بپرسیم نیت شما چیست؟
۲۵. صدام میگوید این سوال منطقی است. او میپذیرد که ما باید نگران صلح منطقه باشیم، در واقع این وظیفه ما به عنوان یک ابرقدرت است. اما ما چطور میتوانیم به آنها (کویت و امارات) بفهمانیم که چقدر در رنج هستیم. وضعیت مالی آنقدر بد است که باید مستمری بیوهها و یتیمان را قطع کنیم. در این لحظه مترجم و یکی از یادداشت برداران به گریه افتادند.
۲۶. صدام بعد از مکثی گفت: ما معتقدیم که من همه راهها را امتحان کرده ام: ما نماینده فرستادیم، نامه نوشتیم، از فهد خواستیم تا نشستی چهارجانبه برگزار کند (عراق، عربستان، کویت و امارات). فهد پیشنهاد کرد نشست میان وزرای نفت برگزار شود و ما توافقنامه جده را که بسیار کمتر از انتظار ما بود پذیرفتیم. سپس صدام ادامه داد که دو روز بعد وزیر نفت کویت اعلام کرد خواهان ابطال آن توافق در عرض دو ماه است. در مورد امارات هم صدام گفت: من به شیخ زاید التماس کردم تا مشکلات ما را درک کند (وقتی که صدام میزبان او در موصل بعد از نشست بغداد بود) و زاید گفت: فقط منتظر بمان تا من به ابوظبی برگردم. اما بعد وزیر نفتش اظهارات «بدی» انجام داد.
۲۷. در این لحظه صدام از اتاق بیرون رفت تا به تماس اضطراری مبارک پاسخ دهد. بعد از برگشت سفیر از او پرسید که آیا پیشرفتی در حل صلح آمیز این مناقشات حاصل شده است. این مسئله برای بوش بسیار مهم است. صدام گفت که مبارک به او گفته که کویتیها با مذاکرات توافق کرده اند. ولیعهد و نخست وزیر کویت در ریاض با مرد شماره دو عراق عزت ابراهیم دیدار خواهد کرد و پس از آن مقام کویتی روز شنبه، یکشنبه یا نهایتا دوشنبه ۳۰ جولای به بعداد خواهد آمد.
۲۸. صدام گفت: «من به مبارک گفتم تا زمان ملاقات هیچ اتفاقی نخواهد افتاد؛ و در زمان یا بعد از مذاکرات هم اتفاقی نخواهد افتاد اگر کویتیها حداقل ما را امیدوار کنند.
۲۹. سفیر از شنیدن این اخبار خوب خوشحال شد. صدام سپس از او خواست تا سلام او را به بوش رسانده و پیامش را به او منتقل کند.
۳۰. نکته: در مسئله مرزها، صدام به توافقنامه ۱۹۶۱ و خط نگهبانی تعیین شده در آن اشاره داشت. به گفته او کویتیها به مبارک گفته بودند که عراق ۲۰ کیلومتر داخل این خط پیشروی کرده است. سفیر گفت که او ۲۰ سال پیش در کویت خدمت کرده و آن زمان هم مانند الان ما هیچ موضعی در موضوعات مربوط به دنیای عرب نمیگرفتیم
۳۱. نکته: تا جایی که نیروهای دیپلماتیک ما به یاد دارند صدام تا به حال هیچ سفیری را فرانخوانده است. او نگران است.
بر اساس نظریات سیاسی خود او (از آنجا که آمریکا تنها ابرقدرت حاضر در خاورمیانه است) عراق خواهان روابطی حداقل عادی با آمریکا است و دلیل آن هم ژئوپایتیک است، حداقل تا زمانی که او از سوی ایران و اسراییل احساس خطر میکند. سفیر معتقد است صدام به تصمیم ناگهانی ما برای انجام مانور با امارات و کویت مشکوک است و آن را نوعی جانبداری توسط آمریکا میداند. بعلاوه صدام خودش به تازگی متوجه شده که بسیاری از وجود سیاست آمریکا را درک نمیکرده است، اما از سوی دیگر ما هم بسیاری از محدودیتهای او را درک نمیکردیم، مثلا:
- او نمیتواند این تصور را بوجود بیاورد که تسلیم یک ابرقدرت قلدر شده (همانطور که حمدون در اواخر سال ۱۹۸۸ به ما هشدار داده بود).
- عراق که ۱۰۰ هزار نفر قربانی داده در حال رنج کشیدن است و کویت «بدبخت» و «خودخواه» است.
۳۲. این نوعی پیشرفت بود که صدام تایید کرد دولت آمریکا در منطقه مسئولیت دارد و حق داریم درباره نیات عراق از آنها سوال کنیم. پاسخ او که گفته بود قبل از توسل به تحقیر همه راهها را امتحان کرده، صادقانه بود. این تاکید که او به دنبال حل صلح آمیز مسئله است هم مطمئنا صادقانه است (عراقیها از جنگ خسته شده اند)، اما رسیدن به آن شرایط دشوار به نظر میرسد. صدام ظاهرا خواهان آن است که شرایط قیمت و فروش نفت در حال حاضر در چند ماه آینده هم ادامه پیدا کند.
گلسپی
وزیر دفاع از بن زاید درباره نفوذ ایران در عراق پرسید. بن زاید پاسخ داد که ایران همه را نگران میکند. ایران با پیش بینی سقوط صدام از فرصت استفاده کرد تا اعتماد و وفاداری نیروهای شیعه را به دست آورد. هرچند اماراتیها با انتخاب یک رییس جمهور شیعه مخالف نیستند، اما نگران ظهور یک شخصیت شیعه قدرتمند هستند.