arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۳۲۷۹
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۱۶ - ۰۳ مهر ۱۳۹۸
اسناد ویکی لیکس در «انتخاب»؛ شماره ۵۵ - بخش اول/

ماجرای ارتباط نخست وزیر برکنارشده سودان در سال ۱۳۶۸ با ایران چه بود؟

تصمیم‎گیری‌های غیرمصمم و سیاست‌های زیگزاگی که از خصایص اصلی دولت صادق المهدی بود اکنون در میان جانشینان نظامی او هم ادامه داشته و این کشور را به سمت انزوای بین المللی می‌برد. سرنگونی صادق در ژوئن ۱۹۸۹ با استقبال صادقانه اعراب مواجه شد. حکومت ناقص نخست وزیر سابق در کنار رفتار بی‎پروا و نزدیکی او با جبهه ملی اسلامی و ایران موجب شده است تا تقریبا همه اعراب بجزلیبی، با او دشمن شوند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ماجرای ارتباط نخست وزیر برکنارشده سودان با ایران چه بود؟

«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در خارطوم در گزارشی سری به تاریخ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۶۹، درباره ادامه حمله به برنامه‎های اقتصادی هاشمی رفسنجانی گزارشی ارائه کرده است.

به گزارش «انتخاب»؛ متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، در زیر آمده است:

سودان و اعراب: خواهران ناتنی شاید، برادر هرگز
طبقه بندی: محرمانه
یکشنبه ۷:۳۲ دقیقه اول آوریل ۱۹۹۰
از: سفارت آمریکا در خارطوم
به: وزیر امورخارجه و سازمان اطلاعات دفاع

۱. محرمانه کل متن
۲. خلاصه: از زمان کودتای نظامی ژوئن ۱۹۹۰ روابط سودان با اعراب دچار تغییرات زیادی شده. اغلب کشور‌های عربی به گرمی از سرنگونی صادق المهدی استقبال کردند. اما آن گرمی اولیه با گرایش بیشتر دولت سودان به سمت لیبی، به تدریج کمرنگ‌تر شد. دولت سودان تلاش کرده است با نمایش گرایش خود به سمت لیبی در قالب اتحاد عربی، ظاهر بهتری به آن بدهد. هرچند مردم جنوب سودان، نفوذ اعراب را دلیل مشکلات خود می‎دانند، اما گرایش سودان به سمت اعراب نشان دهنده مصلحت سنجی آنهاست. جدا از روابط چندجانبه و تاریخی با مصر، پیوند سودان با اعراب بیشتر منتج از چشم انداز اشتغال و کمک، مخصوصا کمک‌های اقلام خاص (نفت و گندم) و کالا‌های نظامی است. این روابط معمولا یک طرفه است – سودان دریافت کننده خوبی است، اما جدا از لفاظی و البته استقلالش در برابر لیبی، چیزی برای دادن ندارد. مصر بیشترین توجه را به سودان و به نگرانی‌های آبی، منابع و ثبات این کشور دارد. مردم سودان به مصر گرایش دارند – حدود یک میلیون نفرشان در آنجا زندگی می‌کنند – و به کمک‌ها آن بسیار وابسته هستند، اما اگر حس کنند در حال مداخله هستند خیلی زود نظرشان برمی گردد. از جمله اهداف دولت لیبی برای نزدیک می‌توان به لیبی (پذیرا)، عراق (زمانی پذیر) و عربستان (اکنون فاصله گرفته) اشاره کرد. در عین حال جوامع بزرگ سودانی در عربستان سعودی، کویت و امارات، همچنان منبع اصلی درآمد بخش خصوصی محسوب می‌شوند که با توجه به کاهش سرمایه گذاری ها، بسیار موردنیاز هستند.

چشم انداز کلی
۳. سودان که بومیان آن تا جنوب صحرا هم گسترده هستند، براحتی جزو جهان عرب محسوب نمی‌شود. در تایید این دیدگاه هم باید گفت: فرهنگ عرب – زبان، رسانه، هنر، تاریخ، رفتار – بر تفکر و رفتار اهالی شمال سودان غلبه دارد، اما تاثیر آن در میان اهالی جنوب در حالی دیده می‌شود که این مردم در برابر گسترش آن مقاومت می‌کنند. بعلاوه، نهاد‌های سیاسی و نظامی نیز غالبا در کنترل اهالی قبایل غرب و شرق است که بصورت سنتی جزو اعراب طبقه بندی می‌شوند. البته در حوزه سیاست این ارتباط با اعراب که از طریق مصری‌ها برقرار می‌شود، از بسیاری جهات یک مفهوم مصنوعی است. سودانی‌ها که گرفتار مشکلات ملی و شخصی خود هستند، بلحاظ احساسی تحت تاثیر «مسایل دنیای عربی» مثل درگیری فلسطین و اسراییل و تهدیدات ایران، قرار نمی‌گیرند، تنها اینکه آن‌ها ارتباطات مستقیم بیشتری مثلا با اتیوپیایی‌ها در اسراییل و یا با سازمان آزادیبخش فلسطین دارند. عوامل مذهبی و نژادی – کینه تجارت تاریخی برده‌ها توسط اعراب، نمونه‌هایی از تبعیض، و حس عدم برابری اسلامی – نیز باعث می‌شود سودان تا حدی از جامعه اصلی اعراب دور شود.
۴. با وجود این احساسات، مسئولان رسمی این کشور همواره در گردهمایی‌ها اعراب مشارکت کرده و بر هویت عربی خود تا آنجا تاکید می‌کنند که حتی پروژه‌های اتحاد بلندپروازانه را تقبل می‌کنند. دلیل آن مسلما منفعت است. سودان به این دلیل از عربگرایی حمایت می‌کند که ارزشش را دارد. این کشور که از جنگی خانمان سوز و ویرانگر رنج برده است، نیازمند شغل و کمکی است که کشور‌های عربی امکان اعطای آن را دارند و گاهی هم این کار را انجام می‌دهند.
۵. در حالیکه اهالی شمال سودن، پذیرش هویت عربی را به نفع خود می‌دانند، جنوبی ها، اعراب را باعث مشکل می‌دانند. از نظر جنوبی ها، واژه «عرب» نماد رفتار غیرعادلانه و سرکوبگرانه است. آن‌ها با عبور از تنوع نژادی، رقابت‌های سنتی و تکثر ایدئولوژیکی سودان، اعراب را مسئول سوحاکمیت و نابرابری در کشور خود می‌دانند. یک گفته عمومی در میان مردم جنوب این است که با وجود کثرت در سودان، اعراب در این کشور در واقع در اقلیت هستند. بر اساس این فرض، جنوبی‌ها می‌گویند اتحاد آن‌ها با اهالی غیرعرب شمال – مثل نوبا، فور، و نوبیان‌ها – می‌تواند مشکلات تفرقه در سودان را حل کند. عدم احتمال چنین راهکاری، ناموفق بودن آن را نشان می‌دهد. تفرقه مذهبی، ایدئولوژیکی و فرقه‌ای و سنتی در سودان بر پیوند‌های آن‌ها با اعراب تاثیر می‌گذارد. مثلا فور‌های دارفور با مسلمانان عرب راحت‌تر هستند تا با مسیحیان جنوب.
۶. جهان عرب تا حد زیادی سودان را بیشتر مشغول مشکلات داخلی خودش می‌بیند. سودانی‌ها کارگرانی باشخصیت، محترم و مسئولیت پذیر دیده می‌شوند، اما در داخل حتی نمی‌توانند امور خودشان را مدیریت کنند. واکنش معمول اعراب گرایش به تعصب و پدرسالاری است. دیپلمات‌های عرب ساکن خارطوم به دلیل شرایط دشوار و ناامن این شهر (سفیر امارات در سال ۱۹۸۸ با یک ترور ناموفق مواجه شد) معمولا به دنبال جابجایی زودهنگام از این کشور هستند. فاصله گرفتن آن‌ها از حلقه دیپلماتیک غرب (به جز مصر و مراکش) ضرورتا خصیصه همه آن‌ها نیست، هرچند برخی از آن‌ها واقعا ناآگاه و غیرسازنده هستند. مصری‌ها جزو فعال‎ترین، مشهودترین و مطلع‌ترین دیپلمات‌های عرب هستند. دیپلمات‌های کشور‌های ثروتمندتر عربی نیز بصورت معمول با مسئولان دولتی دم‎خور می‌شوند. البته آن‌ها معمولا بیش از آنکه خواهان مشاوره باشند، خواهان کمک هستند.
۷. دو اصل می‌تواند به خوبی روابط امروزی اعراب سودان را نشان دهد. اول، فراگیر بودن حس دژاوو. تصمیم‎گیری‌های غیرمصمم و سیاست‌های زیگزاگی که از خصایص اصلی دولت صادق المهدی بود اکنون در میان جانشینان نظامی او هم ادامه داشته و این کشور را به سمت انزوای بین المللی می‌برد. سرنگونی صادق در ژوئن ۱۹۸۹ با استقبال صادقانه اعراب مواجه شد. حکومت ناقص نخست وزیر سابق در کنار رفتار بی‎پروا و نزدیکی او با جبهه ملی اسلامی و ایران موجب شده است تا تقریبا همه اعراب بجزلیبی، با او دشمن شوند. البته با بروز تدریجی نشانه‌های سومدیریت اقتصادی توسط حاکمیت نظامی و ناتوانی آن‌ها در مصالحه برای رسیدن به صلح و برنامه سیاسی جذاب برای بنیادگرایان اسلامی، باعث شد آن خوشحالی‌های اولیه خیلی زود رنگ ببازد. حکومتی که کار خود را با برخورد سرد با لیبی و گرایش به سمت میانه روی عربی آغاز کرده بود، بر حسب ضرورت، باز هم به همان سمتی چرخید که گرمترین استقبال از آن‌ها می‌شود، یعنی لیبی.
۸. دوم، روابط سودان با اعراب از نظر منافع محسوس اقتصادی و نظامی یکجانبه بوده و آشکارا برای سودان بیش از شرکای آن‌ها اهمیت دارد. در این روابط نوعی سلسله مراتب حاکم است. در کف این سلسله مراتب و با کمترین روابط با سودان کشور‌های مغرب (مراکش، الجزایر، تونس)، جمهوری لوانت (لبنان، سوریه، فلسطین، اردن) و دیگر کشور‌های غیرکمک دهنده آفریقایی (سومالی، جیبوتی، موریتانی) قرار دارند. اما کشور‌های دارای بیشترین اهمیت هم کشور‌های کوچک شبه جزیره هستند که بسیاری از مردن سودان در آن‌ها کار می‌کنند. از همه مهمتر کشور‌های عربستان سعودی، لیبی و عراق هستند که اصلی‌ترین هدف اشتغال مردم این کشور هم محسوب می‌شوند. نهایتا، مصر در دسته خاص خودش قرار می‌گیرد. بررسی کوتاهی از این روابط در ادامه آورده شده است.

نظرات بینندگان