arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۸۷۶۵۲
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۱۵ تير ۱۳۹۸

یادداشت‌های روزانه علم؛ ۱۵ تیرماه ۱۳۵۳ / شاه: بگو والاحضرت‌ها حق ندارند سرزده وارد اتاق شوند

ترک‌ها کشت تریاک را از سر گرفتند و آمریکا کمکی را که از این بابت به ترکیه می‌کرد، در حدود ۱۰ میلیون دلار، قطع کرد. ممکن است ۱۵۰ میلیون دلار کمک نظامی خود را هم قطع بکند. سفیر خود را هم فراخواند. دولت ترکیه به آن‌ها گفت: چون در انتخابات به مردم قول داده بودیم و حالا پیروز شدیم نمی‌توانیم زیر قول خودمان بزنیم. حرف کاملا حسابی است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند.

به گزارش «انتخاب»؛ در یادداشت‌های علم، در تاریخ شنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۵۳ آمده است:

صبح شرفیاب شدم و جوابی که برای نیکسون تهیه کرده بودم تقدیم داشتم. پسندیدند. کمی پس و پیش فرمودند ولی مجموعا آن را پسندیدند. بعد فرمودند: چه طور است من قدری از مسافرت خودم به فرانسه و احساسات خودم را درباره اروپا بنویسم که فقط جواب به مطالب او نباشد. به علاوه لابد انتظار دارد وقتی او به ما این همه اطلاعات می‌دهد ما هم به او اطلاعاتی بدهیم. عرض کردم: بسیار عالی است. پس یک قسمتی دیکته فرمودند. در این حین در باز شد، والاحضرت همایونی تشریف آوردند. مدتی شاهنشاه با کمال خونسردی جواب سوالات ایشان را دادند. ماشاءالله پسر باهوش و درخشانی است.

من برخلاف همیشه که هیچ وقت مداخله و فضولی در امور داخلی شاهنشاه نمی‌کنم، خوشمزگی کرده به عرض رساندم که آیا والاحضرت می‌دانند که توسط ملکه انگلیس برای ناهار دعوت شده‌اند؟ شاهنشاه فوری اشاره فرمودند که چیزی نگو. بعد هم با سوالاتی حواس ایشان را پرت کردند. بعد که والاحضرت تشریف بردند، فرمودند: هیچ‌وقت به رضا نمی‌توانیم چیزی را تحمیل بکنیم. اگر از حالا بگوییم، اصرار خواهد کرد که نمی‌روم. ولی در لندن وقتی به او بگویند که جزء برنامه است و برای کشور لازم است که قبول بفرمایید، فوری قبول می‌کند و خوب هم از عهده برمی‌آید. عرض کردم: از این فضولی خودم معذرت می‌خواهم. فرمودند: نه! چیزی نیست، خبر نداشتی. بعد هم فرمودند: بگو که نه والاحضرت همایونی، نه والاحضرت‌ها حق ندارند همین‌طور در اتاق مرا در ساعات رسمی باز بکنند و برای خودشان بیایند به داخل اتاق. باید قبلا اجازه بگیرند، بعد بیایند و این مقررات هم از همین امروز اجرا بشود. عرض کردم اطاعت می‌کنم و بسیار هم خوب است که معنی دیسیپلین را از حالا بدانند...

نطق ویلسون را ملاحظه فرمودند (متن این نطق را سفیر انگلیس برایم فرستاده بود، به طور رسمی). عرض کردم: استدعا می‌کنم شاهنشاه بخوانند، چون حائز اهمیت است و خوب هم حرف زده...

البته امروز خاطر شاهانه از بارندگی شدید سراسر شمال که بی‌نهایت مفید به زراعت برنج و پنبه است بی‌نهایت خوش‌وقت بود. می‌فرمودند: اقلا پانصد میلیون تومان تفاوت معامله است..... هوای تهران هم خیلی سر شده.

ترک‌ها کشت تریاک را از سر گرفتند و آمریکا کمکی را که از این بابت به ترکیه می‌کرد، در حدود ۱۰ میلیون دلار، قطع کرد. ممکن است ۱۵۰ میلیون دلار کمک نظامی خود را هم قطع بکند. سفیر خود را هم فراخواند. دولت ترکیه به آن‌ها گفت: چون در انتخابات به مردم قول داده بودیم و حالا پیروز شدیم نمی‌توانیم زیر قول خودمان بزنیم. حرف کاملا حسابی است.

یادداشت‌های علم؛ جلد سوم، ویرایش علینقی عالیخانی، تهران: کتاب سرا، چاپ چهارم، ۱۳۹۳، صص ۲۴۹-۲۵۵

نظرات بینندگان