پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند.
به گزارش «انتخاب»؛ در خاطرات روز یکشنبه ۶ تیرماه ۱۳۵۵ علم آمده است:
صبح شرفیاب شدم. به حمدالله اعلیحضرت همایونی خیلی سر حال بودند. مدتی از گرمای عجیب اروپا صحبت فرمودند که در پاریس ۴۰ درجه سانتیگراد است. عرض کردم،در لندن که ۳۵ درجه است مردم دیوانه شدهاند. فرمودند، در عوض روسیه تابستان خیلی مرطوبی امسال دارد. بعد فرمودند، همچنین خبر داریم که در شوروی خیلی از مایحتاج اولیه مردم جیرهبندی شده و علاوه بر این اصولا پیدا نمیشود و مردم به غر و لند افتادهاند. عرض کردم، ملاحظه فرمودید در ورشو که دولت خواست قیمتها را بالا ببرد با چه عکسالعمل شدیدی از طرف کارگرها و توده مردم مواجه شد، به طوری که ناچار عقبنشینی کرد و به کلی این دستور را کان لم یکن خواند. فرمودند، آخر در بعضی موارد صد درصد قیمت را بالا برده بودند.
بعد کارهای جاری را عرض کردم. ضمن کارهای جاری عرض کردم، از قضیه دیروز نمیتوان به آسانی گذشت. اگر این زنکه سلیطه موفق شده بود که بمب را پرتاب کند، ولو به اعلیحضرت همایونی صدمه نمیزد، انعکاس آن چه میشد؟ در کجای دنیا رئیس کشوری ۱۳-۱۴ کیلومتر مهمان خودش را همراهی میکند؟ اجازه فرمایید استقبال را از آشیانه سلطنتی تا شهیاد قرار بدهیم و از آنجا با هلیکوپتر یا حتی ماشین، بدون مراسم استقبال مهمان شاهنشاه به مقر خودش برود. فرمودند، صحیح است، همین کار را بکنید. عرض کردم، اینکه دیروز یک دفعه تصمیم فرمودید مسیر عوض بشود، جز الهام چیز دیگری نمیتواند باشد. فرمودند، من روی [عقل سلیم] bon sense گفتم. فکر کردم به علت آفتاب و به علاوه ناخوشی رئیسجمهور، که نمیتوان در اتومبیل روباز سوار شد. در اتومبیل دربسته هم که معنی ندارد این همه راه را طولانی بکنیم: پس بهتر است مسیر از راه دیگر باشد. عرض کردم، با آنکه از طرف تشریفات عرض شد تغییر مسیر مشکل است، باز هم پافشاری فرمودید. این یعنی چه؟ لبخندی زدند، فرمودند، به هر حال ما تردید نداریم که خداوند ما را نگاه میدارد تا میسیون ما در راه خدمت به مردم و این آب و خاک به پایان برسد. من واقعا از این عقیده محکم و پاک شاهنشاه بینهایت متاثر شدم و از ته قلب به وجود عزیزش دعا کردم.
خبر دادند که رئیسجمهور هند در راه شرفیابی است. چون نمیتواند به علت کسالت قلبی از پله بالا برود، شاهنشاه از اتاق خارج شدند که در باغ از او پذیرایی بفرمایند. من هم تا محل پذیرایی در رکاب رفتم و عرض کردم چه خوب بود شاهنشاه در باغ زیر چادر کار بفرمایید. فرمودند، نمیشود، مردم که نمیتوانند با پروندهها در باغ بیایند. البته خود شاهنشاه میل ندارند، اینها بهانه است.
بعدازظهر کار کردم، در منزل. دو ساعت هم در هیاتامنای مدرسه عالی پارس در دفتر کار کردم. شاهنشاه گردش تشریف بردند.
از اخبار مهم جهان کنفرانس هفت کشور صنعتی بزرگ در پرتویکو است که باز هم راجع به مسائل اقتصادی جهان و نزدیکی افکار بین شمال و جنوب است.
یادداشهای علم، جلد ششم، ویرایش علینقی عالیخانی، تهران: مازیار، چاپ یازدهم، ۱۳۹۱ صص ۱۷۶-۱۷۸