arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۸۲۱۸۹
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۲۱ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۸

کاوش‌های باستانشناسی جیرفت: روابط تجاری ایران با بین‌النهرین در پنج هزار سال قبل

سرپرست هیات باستان‌شناسان آلمانی که در منطقه کرمان مشغول کاوش است، می‌گوید: به وسیله بررسی اشیاء می‌توانیم بگوییم که چه ارتباط فرهنگی و بین‌المللی بین مناطق مختلف باستانی در هزاره سوم تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بین فرهنگ‌های مختلف وجود داشت. می‌توان گفت، این اشیاء باستانی از جیرفت به دیگر نقاط بین‌النهرین حتا سوریه هم رفته است
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کاوش‌های باستانشناسی جیرفت: روابط تجاری ایران با بین‌النهرین در پنج هزار سال قبلبه گزارش خبرنگار ایلنا، پیتر فالزنر (Peter Pfälzner) استاد باستان‌شناسی از دانشگاه توبینگن آلمان و مرکز مطالعات خاورمیانه باستان است. تخصص او در حوزه مطالعات باستان‌شناسی به خصوص در کشورهای خاور نزدیک است بنابراین او پروژه‌هایی‌ در عراق، سوریه و ایران داشته است. یکی از پروژه‌هایی که فالزنر با همکاری هیات باستان‌شناسان ایرانی در دست دارد، مطالعه خطوط بازرگانی و سکونتگاه‌های فلات مرکزی و جنوب ایران در اوایل دوران برنز است که طی آن به شواهدی از وجود ارتباط مستقیم تجاری با بین النهرین دست یافته‌اند. از آنجا که نتایج این پروژه در ایران بسیار مهم است از این رو همکاری با مرکز تحقیقات باستان‌شناسی ایران را در دست دارد.

کاری که درحال حاضر او در ایران انجام می‌دهد، همکاری با هیات باستان‌شناسی ایرانی است که در کرمان فعالیت دارد. این کار تحقیقاتی در بخش جنوبی منطقه جیرفت انجام می‌شود. هدف از این تحقیقات نیز بررسی تاریخ تمدن جیرفت است و رابطه بین تمدن جیرفت با منطقه خلیج فارس و همینطور منطقه بین‌النهرین و برای اینکه بدانند که تمدن جیرفت چطور ارتباطی با سایر فرهنگ‌ها داشت و چگونه توسعه یافت، این منطقه را مورد بررسی قرار داده‌اند. تاکنون ۵ فصل کاوش در این منطقه انجام شده است.

فالزنر در این باره گفت: پنجمین فصل بررسی‌های مشترک باستان‌شناسی حوزه جیرفت از هفته آخر بهمن ماه سال ۹۷ آغاز شد و تا فروردین ۹۸ ادامه یافت. این بررسی‌ها که به مدت ۲ ماه به طول انجامید، به بررسی و شناسایی و مستندسازی تپه‌ها، محوطه‌ها و گورستان‌های تاریخی این حوزه پرداخت.

تیم پژوهشگران آلمانی و ایرانی در مطالعات اخیر خود در فلات مرکزی ایران، موفق به کشف منابع سنگ دیوریت diorite و گابرو gabbro شده‌اند که نمونه مشابه آن در بسیاری از تندیس‌ها و مجسمه‌های مورد استفاده در منطقه تاریخی بین النهرین در حدود ۴ هزار سال پیش مشاهده شده بود. این سنگ‌ها در منطقه کرمان کشف شدند.

فالزنر تاکنونو تحقیقاتی در مناطق مختلف ایران از جمله دشت لوت، دشت رودبار، دشت کهنوج، دشت ناریا انجام داده‌است تا متوجه شود استقرار مردمان باستان در این مناطق چگونه بود. البته او به همراه هیات باستان‌شناسی آلمانی به مطالعات خود در پنج سال آینده تا گستره استان کرمان و سواحل دریا ادامه خواهند داد. در ادامه گفتگوی ایلنا را با پیتر فالزنر (Peter Pfälzner) (سرپرست باستان‌شناسان آلمانی کاوش در کرمان) می‌خوانید.

سال‌هاست در حوزه‌های مختلف خاورمیانه به بررسی و کاوش مشغول هستید. بارها از جیرفت به عنوان یکی از مهم‌ترین محوطه‌های باستانی یاد کرده‌اید که در آن به بررسی پرداخته‌اید. به نظر شما جیرفت مهم‌ترین محوطه باستانی ایران به حساب می‌آید؟

فکر می‌کنم، هرچند مناطق مهم زیادی در ایران وجود دارند اما به نظر من، جیرفت یکی از مهم‌ترین مناطقی است که برای باستان‌شناسان اهمیت دارد. ایران کشور بزرگی است و به لحاظ مناطق باستانی بسیار غنی است. اما مطمئنا جیرفت یکی از مهم‌ترین مناطق است چراکه می‌توانیم توسعه تمدن را در این منطقه مشاهده کنیم که آن را تمدن جیرفت می‌نامیم. حالا بر اساس تحقیقات ما و نتایج بررسی‌هایمان متوجه شدیم که این تمدن در کدام دوره توسعه پیدا کرده است. یعنی این تمدن در هزاره چهارم پیش از از میلاد و هزاره سوم و مناطق زیادی را پوشش می‌داد.

بر اساس یافته‌های پنجمین فصل بررسی‌های باستان‌شناسی جنوب کرمان که با هدف شناسایی و با تکیه بر مطالعات اثر مفرغ حوزه جنوب و چگونگی ارتباط آن با سواحل خلیج فارس و دریای عمان و ارتباطات فرا منطقه‌ای در بین‌النهرین (جنوب عراق امروزی) انجام پذیرفت، به اهمیت این منطقه بیش از گذشته پی بردیم.

استقرار جمعیتی زیادی وجود دارد که به یکدیگر مرتبط بودند و با خارج از تمدن خودشان ارتباط داشتند و همین دلیل است که تمدن جیرفت تا این اندازه مهم است چراکه با مناطق بیرونی ارتباط داشت و از این لحاظ تمدن متفاوتی است.

آیا طی کاوش‌هایی که داشتید، شی یا اشیاء خاصی را پیدا کردید که بیانگر تفکر و آیین خاصی از مردمان ایران باستان باشد و برایتان جالب توجه باشد؟ بررسی این اشیاء تا چه اندازه ما را با تفکر ایران باستان آشنا می‌سازد؟

نباید فراموش که کار ما بررسی باستان‌شناسی است و کاوش باستان‌شناسی انجام نمی‌دهیم. بررسی‌هایمان روی تکه سفال‌های باستانی است که پیدا کرده‌ایم و ممکن است برخی معتقد باشند که سفال کسل‌کننده است و جذابیتی ندارد اما این امر برای ما برعکس است و بررسی سفال برای ما بسیار جالب است و می‌توانیم اطلاعات بسیار زیادی از بررسی آنها بدست بیاوریم.

بررسی و کشف سفال‌ در مناطق باستانی جالب است چراکه نشان‌دهنده این است که استقرار جمعیتی در آن منطقه صورت گرفته و تاریخ آن منطقه را می‌توان از بررسی سفال‌ها بدست آورد. می‌توان به چگونگی رشد آن جامعه پی برد و سپس چگونگی و چرایی ناپدید شدن این جوامع را مورد توجه قرار داد. البته تمام این اطلاعات در کنار بررسی سنگ‌هایی که بدست می‌آوریم، محقق می‌شود.

در جیرفت، ظروف سنگی کلریت پیدا کردیم که وسیله‌های خیلی زیبایی هستند و درعین حال بررسی آنها به ما کمک می‌کند که بگوییم این سنگ‌ها از کجا آمده است و محل معدن استخراج آن را کشف کنیم. اینکه چگونه این سنگ‌های کلریت به این منطقه رسیده‌اند تا از آنها ابزار سنگی درست شود نیز بسیار جالب توجه است

از این رو یک نقش، آیین یا باور خاص را مورد بررسی قرار نمی‌دهیم بلکه منابع و محوطه‌های باستانی را شناسایی می‌کنیم که در آنها این ظروف سنگی درست شده‌اند را مورد بررسی قرار می‌دهیم و ارتباط آنها را کشف کنیم.

حتا برخی از این ابزار و ظروف سنگی از جیرفت به خلیج فارس و منطقه بین‌النهرین منتقل شده‌اند و نمونه‌هایی از آن را در آن مناطق نیز پیدا کرده‌ایم؛ بررسی چگونگی این انتقال و چرایی وجود این ظروف سنگی در مناطق مختلف باستانی ایران بسیار جالب توجه است.

به وسیله بررسی اشیاء می‌توانیم بگوییم که چه ارتباط فرهنگی و بین‌المللی بین مناطق مختلف باستانی در هزاره سوم تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بین فرهنگ‌های مختلف وجود داشت. می‌توان گفت، این اشیاء باستانی از جیرفت به دیگر نقاط بین‌النهرین حتا سوریه هم رفته است.

بیش از ۶ دهه است که ایران سعی دارد فعالیت‌های بین‌الملی را در عرصه باستان‌شناسی بیش‌تر کند. در این راستا شاهد حضور هیات‌های باستان‌شناسان خارجی در محوطه‌های باستانی ایران هستیم. با توجه به این فعالیت‌ها، آیا ایران توانسته حوزه باستان‌شناسی خود را در عرصه بین‌الملل به نحوی مطلوب معرفی کند و باستان‌‌شناسان سایر کشورها شناخت کاملی نسبت به ایران و محوطه‌های باستانی آن و کشفیات این حوزه دارند؟

بله قطعا در سطح دانشگاهی با افراد خیلی خوبی در ارتباط با باستان‌شناسی ایران در ارتباط هستیم و به تبادل اطلاعات می‌پردازیم؛ چراکه کاوش‌های باستان‌شناسی خیلی خوبی در ایران انجام شده است. از ۱۰۰ سال پیش یا قبل‌تر از آن این روند در جریان بود.

بنابراین به نظرم باستان‌شناسی ایران در تمام دنیا معروف است و به خاطر همین است که باستان‌شناسان زیادی تمایل دارند که در ایران کار کنند و در کنار باستان‌شناسان ایرانی به کاوش و بررسی مناطق باستانی ایران بپردازند. این همکاری بین خارجی‌ها و باستان‌شناسان ایرانی می‌تواند منجر به کشف نتایج خیلی بهتری بخصوص در حوزه تبادل نظر بین آنها و تبادل روش‌ها و تکنیک‌های جدید شود. ما می‌توانیم نتایج نوینی به دست بیاوریم و هر ساله می‌توانیم دانش‌ خود را در حوزه باستان‌شناسی و ایران افزایش دهیم.

معتقد هستم، تعداد زیادی از افراد به حوزه باستان‌شناسی ایران علاقه‌مند هستند و این در نمایشگاه باستان‌شناسی ایران که در سال گذشته در بُن آلمان برگزار شد، کاملا مشخص بود. چراکه بازدیدکنندگان زیادی برای دیدن این آثار آمده بودند و که البته همه آنها دانشمند و باستان‌شناس نبودند بلکه مردم عادی و آلمانی‌هایی که به فرهنگ و موزه علاقه‌مند هستند نیز برای دیدن این نمایشگاه آمده بودند که نشان از علاقه مردم و اهمیت آنها به حوزه باستان‌شناسی و فرهنگ ایران دارد. این آدم‌ها به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران علاقه‌مند بودند و علاقه‌مند هستند. می‌توان گفت،فرهنگ و تمدن ایران به عنوان یکی از بخش‌های مهم فرهنگ خاورمیانه،‌ مطرح و شناخته شده است.

هر ساله شاهد رشد تکنولوژی و ورود دستگاه‌های جدید به عرصه علم هستیم که البته باستان‌شناسی نیز از این امکانات بی‌نصیب نمی‌ماند و سعی دارد خود را با علم روز همسو کند. آیا حوزه باستان‌شناسی ایران نیز از تکنولوژی روز دنیا بهره‌مند است و توانسته خود را با آنچه در عرصه بین‌الملل رقم می‌خورد، همسو کند یا آنکه نیازمندی‌هایی دارد که می‌تواند از طریق حضور هیات‌های باستان‌شناسی خارجی آن را مرتفع کند؟

همانطور که اشاره داشتید، هر ساله تکنولوژی‌های جدیدی به وجود می‌آیند و باستان‌شناسان می‌خواهند که این تکنولوژی‌ها را به کار بگیرند و باستان‌شناسان ایرانی نیز مانند ما به این مهم خیلی علاقه‌مند هستند تا این تکنولوژی‌ها را بیاموزند و در اختیار داشته باشند.

یکی از این تکنولوژی‌های جدید استفاده از drone است که هم ما و هم باستان‌شناسان ایرانی از این تکنولوژی برای گرفتن عکس و مستندسازی استفاده می‌کنیم، تکنولوژی جدید دیگری به نام ژئومگنتیک هست که ما نیز به این دستگاه روی آورده‌ایم و حتا در تهران نیز آن را آموزش داده‌ایم و از آن در کارهایمان استفاده کرده‌ایم. این تکنولوژی به ما کمک کرده است تا سایت‌های باستانی را بازسازی کنیم تا طرح سایت را متوجه شویم و بدانیم که چگونه بوده است. حتا بدون انجام کاوش نیز می‌توانیم این اطلاعات را بدست آوریم.

بنابراین تکنولوژی‌های جدید خیلی به ما کمک می‌کند و برایمان بسیار مهم است و هر ساله نیز مهم‌تر می‌شود. این علوم و تکنولوژی راهش را به ایران هم بازمی‌کند و باستان‌شناسان ایرانی نیز از آن بهره‌مند می‌شوند.

همواره از ایران به عنوان یکی از کهن‌ترین تمدن‌های دنیا یاد می‌شود که دارای کهن‌ترین محوطه‌های باستانی‌است. معرفی این تمدن و شناساندن محوطه‌های باستانی آن چه تاثیری در تصویر ذهنی جهانیان نسبت به ایران خواهد داشت؟

من فکر می‌کنم، تاریخ و تمدن ایران بسیار مهم است. ایران چیزهای گران‌بهای زیادی دارد از نفت و چیزهای مربوط به نفت گرفته تا باستان‌شناسی و تمدن ایران که در جهان معروف است.

دنیا، ایران را به عنوان کشور فرهنگی با تمدن طولانی می‌شناسد. بنابراین می‌توان گفت تصویری که از ایران در دنیا وجود دارد خیلی خوب است.

آیا ایران توانسته از داشته‌های خوب خود برای ایجاد تصویری خوب در ذهن جهانیان استفاده لازم را ببرد؟

بله فکر می‌کنم توانسته این کار را انجام دهد. در این زمینه با هم همکاری می‌کنیم و با هم مقالات علمی می‌نویسیم و در روزنامه‌ها و مجلات چاپ می‌کنیم و این کمک می‌کند مردم درباره ایران بیشتر بدانند و این وظیفه ماست که وقتی به کشورمان بازگشتیم مردم آلمان را در رابطه با ایران آگاه‌تر کنیم تا نظر خوبی درباره ایران داشته باشند و از تاریخ و تمدن طولانی ایران بدانند. همه باید برای تحقق این مهم در کنار هم باشیم.

از خاطرات باستان‌شناسی، کاوش و بررسی‌هایی که در محوطه‌های باستانی چه در ایران و چه در سایر کشورها داشتید، برایمان بگویید. آیا طی این سال‌ها تجربه خاصی بدست آوردید که برایتان جذاب باشد؟

برای ما باستان‌شناسان همه چیز جذاب است. به طور مثال چند ماه پیش محوطه‌ای را کشف کردیم که تعدادی از سفالینه‌های آغاز ایلامی در آن بود. از این رو با توجه به آنکه تاکنون موفق به کشف این سفال‌ها در منطقه نشده بودیم، این کشف بسیار مهم و جذاب بود. این سفال‌ها را در جنوب جیرفت پیدا کردیم.

خاطره جذاب دیگر آن است که وقتی در کوهستان‌های شمال غرب شهرستان جیرفت در منطقه کوهستانی اسفندران در حال بررسی زمین‌شناسی بودیم تا نهشته‌ها و معادن سنگ‌های طبیعی کلریت را پیدا کنیم، با خود فکر می‌کردیم که چقدر خوب می‌شد اگر می‌توانستیم یک محوطه عصر برنز یا مفرغ را هم در این نزدیکی پیدا کنیم تا بتوانیم ارتباط معادن را با فرهنگ و تمدن جیرفت بررسی کنیم،‌ از قضا، بالافاصله در پایین آن منطقه کوهستانی با چنین محوطه‌ای برخورد کردیم و با محوطه‌ای روبه‌رو شدیم که توانستیم از طریق آن ارتباطی که در ذهن داشتیم را ایجاد کنیم. در این محوطه شی خاصی پیدا نکردیم و همچنان در حال بررسی هستیم.

باتوجه به آنکه سال‌ها تجربه در حوزه باستان‌شناسی را در کارنامه خود ثبت کرده‌اید و در کشورهای مخلتف و محوطه‌های متفاوت به بررسی و کاوش پرداختید، از تفاوت‌هایی که در حوزه باستان‌شناسی ایران با جوامع باستان‌شناسی سایر کشورها وجود دارد بگویید.

هیچ تفاوتی بین باستان‌شناسان ایرانی با سایر باستان‌شناسان اعم از عراق و سوریه و ... وجود ندارد. درواقع وقتی باستان‌شناسان شروع به کار می‌کنند با متدولوژی خاصی کار می‌کنند و در حوزه کاری تفاوتی بین باستان‌شناسی ایران و اروپا وجود ندارد. اما آنچه متفاوت است، فرهنگ‌هاست به واسطه آن یافته‌ها متفاوت خواهد بود. اما در نگاه کلی، می‌توان گفت روش‌شناسی در حوزه باستان‌شناسی یکی است.

فرهنگ عمومی جامعه تا چه اندازه در کار باستان‌شناسان تاثیرگذار است؟ به طور مثال، در بیشتر مواقع محوطه‌های باستانی در روستاها و شهرهای کوچک کنونی قرار دارند که به تبع کاوش در آن مناطق باید با همیاری و همکاری مردم منطقه انجام شود. این درحالی است که در بسیاری از مواقع، نگاه عموم جامعه به باستان‌شناسان به عنوان یک گنج‌یاب است. آیا این نگاه و فرهنگ عمومی جامعه که به محوطه‌های باستانی به عنوان محلی که گنج در آن نهفته است می‌نگرند، روی کار شما تاثیر گذاشته است؟

ممکن است برخی از محوطه‌های باستانی در معرض تخریب قرار داشته باشند و توسط روستاییان تسطیح شوند اما ممکن است این کار به دلیل عدم آگاهی آنها از اهمیت آن محوطه باستانی انجام شود که باید در این خصوص توسط مسئولان امر اطلاع‌رسانی انجام شود.

متاسفانه در ایران در بسیاری از محوطه‌ها این اتفاق می‌افتد این درحالی است که اگر آموزش لازم به مردم محلی داده شود و از تاریخ، فرهنگ و گذشته خود مطلع شوند، این روند تخریب متوقف شود. این قابلیت وجود دارد که روستاییان آموزش ببینند تا شاهد تخریب محوطه‌های باستانی نباشیم اما این امر مستلزم اختصاص وقت و آموزش است.

نظرات بینندگان