ام. جی. روزنبرگ در نیشن نوشت: مسأله ای که در رابطه با توییت نماینده کنگره، ایلهان عمر درباره قدرت «کمیته امور عمومی اسراییلی- آمریکایی» یا «ایپک» یا همان «لابی اسراییل» باید گفت این است که واکنش عصبی او نشانگر قدرت واقعی این لابی در کنگره به شیوهای نامطلوب است. آیا تاکنون کسی دیده که اعضای چشمگیری از هر دو حزب کنگره پشت میکروفن بروند و اظهارات یک نماینده تازهوارد علیه قدرت یک لابی خاص را زیر سوال ببرند؟ من فکر نمیکنم که اگر او در توییتش میگفت که کنگره هنوز از یارانه اتانول حمایت میکند، واکنشها همینطور میبود چراکه اداره کشاورزی آمریکا و سایر اعضای لابی ذرت/اتانول میلیونها دلار صرف حفظ این صنعت میکنند. شاید اگر با اعطای یارانه به اتانول مخالفت میکرد، به دشمنی با کشاورزان متهم میشد.
به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این سیاست آمریکایی است؛ تنها تفاوت میان تمام لابیهای این کشور که اهداف خود را با پول پیش میبرند، این است که ایپک برای یک دولت خارجی کار میکند. این تمایزی است که وقتی هدف، حفظ شرایطی باشد که چندان سودی برای منافع ملی آمریکا ندارد، تفاوت زیادی با سایر موارد ندارد.
اما توییت عمر چه بود که اینقدر وحشتناک نشان داده شد؟ در واقع دو توییت منتشره از سوی او بود که موجب شد هم ترامپ و هم پلوسی آنها را محکوم کنند. جرم عمر این بود که نشان داد پولهای پرداختی از سوی ایپک در حمایت از تبلیغات انتخاباتی نمایندگان، تاثیر زیادی برای کسب حمایت هر دو حزب در پیشبرد اهداف لابی اسراییل دارد.
البته این چیزی است که همه میدانند و رییس سابق ایپک نیز در یک مصاحبه ضبط شده آن را اعلام کرد. در سال ۱۹۸۸ برنامه تلویزیونی ۶۰ دقیقه، نحوه پول پاشی ایپک در کنگره را افشا کرد. من خودم به عنوان عضوی از این لابی در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰، بارها شاهد این ماجرا بودم که اصلا یک راز سازمانی تلقی نمیشد. همچنین به مدت بیست سال مشاور قانونگذاری در حزب دموکرات بودم و از نزدیک شاهد اعمال ایپک بودم.
البته ایپک به طور رسمی وارد حمایت مالی سیاسی نمیشود چراکه این کار خلاف قانون است و این لابی نیز آن را انکار میکند. همچنین من اطلاع دارم که این لابی مستقیما برای پیروزی یا شکست یک نامزد پول جمع نمیکند. اما تکنیکهای خاص خود را دارد چراکه جمعآوری کمکهای مالی در عالم سیاست، بخش بزرگی از عملیات این لابی است. یکی از سه پست مهم در ساختمان عظیم مرکزی این لابی در واشنگتن مربوط به مدیر امور سیاسی است که با حقوق سالانه ۴۵۰ هزار دلار، هدایت عملیات سیاسی لابی در واشنگتن و سایر مناطق کشور را بر عهده دارد. حوزه کاری دفاتر نمایندگی این لابی که از قسمت عضوگیری دفتر لس آنجلس استخراج شده اینگونه توسط ایپک تبیین شده است:
_کمک به رصد رقابتهای انتخاباتی مجلس و سنا در منطقه
_کمک در برنامهریزی و اجرای رویدادهای محلی باشگاه کنگرهای
_حضور و همکاری در رویدادهای منطقهای
_برقراری و حفظ ارتباط با کمپینهای تبلیغاتی مجلس و سنا
_جمع آوری کمکهای مالی برای برگزاری نشست سالانه ایپک
_انجام ملاقات با نامزدها
_تحقیق و آمارگیری و نظرسنجی از رایدهندگان
_کار با همکاران برای تعمیق فعالیتهای هوادارانه اسراییل
_کمک در برگزاری نشستهای منطقهای و ملاقاتهای لابیگرانه
_کمک به برگزاری جلسات هواداران ایپک در مناطق غیرفعال
_پژوهش و گردآوری اطلاعات مورد نیاز فعالان سیاسی حامی اسراییل
_سایر وظایف محوله
آنچه ذکر نشده این است که تمام این فعالیتها و اطلاعات برای افزایش گردآوری منابع مالی است. به همین دلیل ایپک قادر است فعالیت سیاسی وسیعی در سطح کشور داشته باشد. به بیان دیگر فعالیت سیاسی ایپک دقیقا همان چیزی است که نماینده کنگره، عمر اظهار کرده است. تکرار میکنم که من بارها از نزدیک شاهد این حقیقت بودهام. من در جلساتی از ایپک شرکت داشتم که مدیر به ما میگفت امسال به کمپین تبلیغاتی چه کسی کمک خواهیم کرد و مانع پیروزی کدام نامزد خواهیم شد. این کمکهای مالی مستقیما به ایپک داده نمیشود بلکه از طریق صدور چکهای غیرقابل پیگیری از طرف کسانی انجام میشود که متمایل به یک نامزد خاص و مواضع او نسبت به اسراییل و تحریمهای ایران هستند.
نخستین توییت جنجالساز عمر در پاسخ به پرسش یک خبرنگار بود که پرسیده بود چه چیز باعث چنین دفاع سختی از یک کشور خارجی توسط سیاستمداران آمریکایی به بهای تجاوز به آزادی بیان میشود. او پاسخ داد که همه چیز به «فرزند بنجامین برمیگردد» که البته منظورش اسکناسهای صد دلاری بود. این لحن شدیدی بود که میگفت پول حامیان کمپینهای تبلیغاتی در موفقیت ایپک برای جذب حمایت از قوانینی که گویا توسط کمیته مرکزی حزب لیکود نوشته شدهاند، موثر است.
اما این توییت در مقایسه با پاسخ عمر به پرسش یک خبرنگار یهودی مبنی بر اینکه به نظر او «چه کسانی به سیاستمداران آمریکایی پول میپردازند تا طرفدار اسراییل باشند؟»، چندان جنجالی نبود. حتی قبل از اینکه عمر به این پرسش پاسخ دهد، این خبرنگار به حربه قدیمی ایپک متوسل شد و او را به ضدیهودی بودن متهم کرد و اینچنین سیل حملات به او آغاز شد. ناگهان تمام نهادهای وابسته به یهودیت که تحت هدایت ایپک هستند هجمه خود را علیه عمر آغاز کردند. اما این حقیقت چیزی نیست که عمر گفت یا منظورش را داشت. او فقط ایپک را متهم میدانست و اسمی از اسراییل نبرد. ایپک معادل یهودیت نیست. طبق اعلام خودش، این نهاد تنها صدهزار عضو یهودی از جامعه شش میلیونی یهودیان آمریکایی را تحت پوشش دارد. تازه بسیاری از اعضای آن مسیحیان اوانجلیک هستند. متهم کردن منتقدان ایپک به ضدیهودی بودن مانند این است که افشاگران کودکآزاری در کلیسای کاتولیک را ضدمسیحیت و دشمنان اسلام تندرو و افراطی را ضداسلام بدانیم. فشار بر عمر موجب میشود سایر نمایندگان نیز هنگام انتقاد از لابی ایپک، احتیاط زیادی به خرج دهند. و این همان هدف لابی ایپک است: اطمینان یافتن از اینکه هیچکس از اسراییل انتقاد نمیکند و شروطی مانند عقبنشینی از غزه، پایان دادن به احداث شهرکهای مسکونی در مناطق اشغالی و اعطای حقوق یکسان به فلسطینیها برای آن وضع نشود.
تنها اشتباه توییت عمر این بود که پول را تنها عامل حمایت آمریکا از اسراییل دانست. علتهای متعددی هستند که آمریکا به خاطر آنها از امنیت اسراییل و مردمش حمایت میکند. یکی از آنها هولوکاست است که نشان میدهد این قوم همواره در معرض خطر رفتارهای انتقامجویانه و نژادپرستانه است و باید سرپناهی داشته باشد. اگر گفته شود که نیازی به کشور مستقل یهودی نیست من شما را به یاد جنایت سوپرمارکت پاریس و کشتارجمعی در کنیسه پیتزبورگ میاندازم. اما این توجیه مناسبی برای ادامه اشغالگری اراضی فلسطینی و تضییع حقوق فلسطینیان نیست. ایپک میتواند برای آمریکا مضر باشد اما برای اسراییل ممکن است فاجعهبار باشد. این چیزی است که جوانان یهودی این روزها آن را دریافتهاند و انجمنهایی برای مقابله با آن تشکیل دادهاند که با برخی نهادهای عرب-آمریکایی و فلسطینی برای احقاق حقوق مردم فلسطین مبارزه میکنند.