پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دکتر محمد میرزایی، استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن جمعیت شناسی ایران در روزنامه اطلاعات نوشت: بعد از مسابقه فوتبال ایران و ژاپن، برای تعدادی از همکاران و دوستان یادداشتی با این مضمون نوشتم «پیروزی ژاپن برابر ایران پیروزی منطق و هوشیاری براحساس و غفلت بود. پتانسیل فوتبالی ایران کمتر از ژاپن نبود.»
برخی افراد ناآگاه از علم جمعیت و جمعیتشناسی به دور از معیارهای علمی فرار به جلو کرده و با به کاربردن عباراتی همچون «بحران» و حتی گاهی «سونامی!» سعی دارند از مرحله سالخوردگی جمعیت غولی بیشاخ و دم و یا به عبارت سادهتر لولو بسازند، لازم است بااغتنام فرصت نکته مهمی را یادآوری کنم. ژاپن بیش از دو دهه است که وارد مرحله سالخوردگی جمعیت شده و در حال حاضر سالخوردهترین کشور دنیاست و در عین حال از توسعه یافتهترین کشورهای دنیاست. در همین دوره سالخوردگی جمعیت چهار بار قهرمان آسیا شده و با پیروزی منطقی و هوشمندانه برای بار پنجم به فینال رسید. این در حالی است که کشور ما همچنان یکی از جوانترین جمعیتهای جهان را دارد و بیش از سی سال تا رسیدن به مرحله سالخوردگی جمعیت (که البته مفهوم آماری است و کاملاً متفاوت از معنای سالخوردگی فردی است) فاصله دارد و در حال حاضر در مرحله پنجره و فرصت طلایی و در واقع موهبت جمعیتی است. در چنین موهبتی بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در سنین بالقوه فعال و بیش از یک سوم در سنین ۲۵ تا ۴۰ سالگی قرار گرفتهاند. در مقطع فعلی میبایست توانمندسازی خیل عظیم جوانان دستور کار اصلی دولتمردان و برنامه ریزان باشد. جمعیت کشور ما حدود سال ۱۴۳۰ به آهستگی به مرحله سالخوردگی جمعیت خواهد رسید، یعنی حدود ۱۵ درصد جمعیت در سن بالای ۶۵ سالگی قرار خواهند گرفت. مرحلهای که اروپا بیش از ۶۰ سال و ژاپن حدود ۳۰ سال است که به آن رسیدهاند و میبینیم که نه بحران است و نه سونامی! بلکه مرحلهای است که باید با برنامهریزی آن را مدیریت کرد. با توجه به روندهای جمعیتی و طی شدن مراحل انتقال جمعیتی (که تابع منحنی لوژستیک است) تا پایان قرن ۲۱ جمعیت همه کشورهای دنیا (حتی کشورهای آفریقایی) به مرحله سالخوردگی خواهند رسید؛ و این اتفاق، فینفسه اتفاق ناگواری نیست همان طور که هم اکنون جمعیت عمده کشورهای پیشرفته جهان در مرحله سالخوردگی است.
صدالبته باید تاکید کرد که معیار «۶۵ سالگی» برای ورود به سالخوردگی معیار مطلقی نیست و کاملاً تابع شاخص «امید به زندگی» است. هرچه امید به زندگی بیشتر باشد، سن شروع سالخوردگی بالاتر میرود.
اگر بتوان با برنامهریزی و تمرکز بر جوانان آنان را توانمند بار آورد، این توانمندی در دوران سالخوردگی آنان نیز مددکار آنها خواهد بود و از چالش سالخوردگی خواهد کاست. اخیراً برخی افراد و جریانها با آب و تاب آمارهایی در مورد تعداد مجردین و بالارفتن سن ازدواج منتشر میکنند. خوب است گزارشگران آمار مجردها، در کنار آن به آمارهای فزاینده بیکاری جوانان که مهمترین عامل مجردماندن آنهاست نیز بپردازند. بیش از ده سال است که میگوئیم، مینویسیم و حتی گاه فریاد زدهایم که در عوض بحرانسازی مصنوعی با بهانه «چهل سال بعد» و ساختن سونامی و جنگجهانی جمعیت! و .... به فکر توانمندسازی خیل عظیم جوانان واقع در مرحله پنجره جمعیتی باشید تا ناچار از مجردماندن و پرهیز فرزند آوری نشوند... پیروزی ژاپن سالخورده بر ایران جوان نشان میدهد که سالخوردگی اساساً بحران نیست. مرحلهای است طبیعی. میتوان در عین حال که سالخوردهترین کشور دنیا بود، پیشرفتهترین و پر انرژیترین هم بود.