سخنگوی شورای نگهبان، گفت: اگر قرار بود خدای ناکرده شورای نگهبان در انتخابات ۸۸ دخالت یا مهندسی کند در بررسی صلاحیتها انجام میداد.
به گزارش انتخاب، عباسعلی کدخدایی در هفتمین قسمت از ید مستند بدون توقف که شامگاه شنبه سوم آذر ماه از شبکه سه نمایش داده شد، در رابطه با برخی ابهامات انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و سوال یکی از حاضرین در برنامه درباره «مهندسی انتخابات»، اظهار کرد: یک جایی گفتم ما هیچ کدام در شورای نگهبان مهندس نیستیم. ما که از مهندسی سر در نمیاریم.
یکی دیگر از منتقدین در تشریح منظور مهندسی انتخابات مثال زد که فرضا در یک استان نماینده اصلاح طلب و اصولگرا داریم امکان دارد اقبال عمومی به نماینده اصلاح طلب بیشتر باشد. حا اگر شورای نگهبان نماینده اصلاح طلب را رد صلاحیت کند، آیا این مهندسی محسوب نمیشود؟
به نوشته ایسنا، کدخدایی پاسخ داد: چرا. این امر فراتر از مهندسی و یک تخلف و در واقع گناه بزرگی است که اصلا قابل کتمان نیست و باید همه برخورد کنند.
همان منتقد در ادامه به صحبت سخنگوی شورای نگهبان واکنش نشان داد و گفت: شما در یک برنامهای زمانی که مجری از شما پرسید «اگر شما شخصی را رد صلاحیت کردید و بعدها متوجه شدید که اشتباه کردید چه میکنید؟ و شما پاسخ دادید توبه میکنیم».
قائم مقام دبیرشورای نگهبان در پاسخ، عنوان کرد: دو نکته وجود دارد. آن جا بحث این بود که ممکن است شورای نگهبان در بررسی و تایید صلاحیتها اشتباه کند؟ گفتم ما همه انسان هستیم و از غیب خبر نداریم. انسان هم جایزالخطا است و ممکن است اشتباه کند. اگر اشتباه کردیم و قابل جبران بود حتما جبران میکنیم. اگر نتوانستیم جبران کنیم باید حداقل توبه کنیم اما نکته مهمی که میفرمایید این است که گفتید مهندسی کردیم. یعنی ما به زعم شما یک اصلاح طلب را رد کردیم چون یک اصولگرا قصد داشت بیاید. میگویم اگر این اقدام عامدا انجام شده این تخلف و جرم است و طبق قانون انتخابات اصلا باید همه ما را محاکمه کنند. بحث شوخی نیست. بله اگر من اشتباه کردم و دستم خورد به این لیوان و شکست پول لیوان را میدهم. کار دیگری هم نمیتوان انجام داد.
منتقدین به این بخش از صحبتهای کدخدایی واکنش نشان داده و گفتند: سرنوشت یک ملت است.
کدخدایی، تصریح کرد: ببینید شما میتوانید بگویید همه انسانها به هیچ وجه خطا نمیکنند؟ ما نگفتیم که خطا میکنیم. ما دقت و توجه لازم را داریم اما ممکن است خطا کنیم. این صریحترین بیان است. آیا میتوانیم بگوییم همه ما به هیچ وجه مرتکب گناه، تخلف و جرم نمیشویم؟ نه! انسان است و جایز الخطا.اگر بگویید برای این مواقع چه ساز و کاری دارید؟ میگویم این ساز و کار.
یکی دیگر از منتقدین خطاب به کدخدایی گفت: شما جوری از روی کتاب و قانون جواب میدهید که ما احساس میکنیم اگر بیرون برویم دنیا گلستان است، در صورتی که اینطور نیست. آنقدر از سال ۸۸ و یا انتخابات اخیر سال ۹۶ ابهام در سر مردم وجود دارد که فکر نمیکنم اگر شما بگویید دو یا سه گزارش وجود دارد مردم توجیه شوند. قطعا شما درست میگویید ولی آنچه مردم میبینند چیز دیگری است. اگر ۸۸ آنقدر واضح بوده چرا اینقدر اتفاقات بد افتاد؟ چقدر زندانی شدند و هنوز خاطرات بد آن زمان در ذهن مردم مانده است؟
کدخدایی، خاطرنشان کرد: ما ناچاریم. اینها ابزار کار ما است. شما در مورد انتخابات سال ۹۶ هم ابهام دارید؟ آنهایی که خاطره بد ایجاد کردند واقعا باید بروند توبه کنند. انتخابات ۸۸ انتخابات شیرینی بود و شیرینی آن را عدهای به کام مردم تلخ کردند. اگر قرار بود خدای ناکرده شورای نگهبان دخالتی کند یا مهندسی کند یا اقداماتی انجام دهد در بررسی صلاحیتها انجام میداد. مگر کار راحتتر انجام نمیشد؟ شما در بررسی صلاحیتها آقای موسوی را تایید کردید، آقای کروبی و آقای رضایی را تایید کردید حالا در برگزاری انتخابات دخالت می کنید؟ خب از ابتدا تایید صلاحیت نمیکردید. این که راحتتر بود.
یکی از منتقدین واکنش نشان داد: انتقاد من این است که سال ۸۸ تشکیل کمیته صیانت از آرا قبل از انتخابات انجام شده بود. شورای نگهبان نشان داد در رویه عملی و از لحاظ قانونی تا نتیجه و نهایی شدن نتیجه انتخابات میتواند در صلاحیت نامزدها ورود کند. برای مثال در انتخابات مجلس شورای اسلامی خانم مینو خالقی بعد از انتخابات رد صلاحیت شد. ولی در سال ۸۸ خیلی از اتفاقات و نکتهای برای رد صلاحیت بعضی از کاندیداها کاملا مشهود بود ولی شورای نگهبان سکوت کرده بود. همین سکوتها نشان میدهد که برخی مواقع شورای نگهبان میترسد نظر خود را صریح اعلام کند. پس نمیخواهد نظرش را اعلام کند یا رویه تقیه را در پیش میگیرد. یا حتی در برخی مواقع شورای نگهبان مصلحت سنجی میکند. شورای نگهبان چرا به قانون عمل نمیکند و یا چرا کمیته صیانت از آرا را نپذیرفت؟ آیا این به این دلیل نیست که شورای نگهبان انتصابی است نه انتخابی؟
این عضو حقوقدان شورای نگهبان، عنوان کرد: ما میگوییم شورای نگهبان نمیترسد و آنقدر شجاع است که حرف خود را بزند و محکم هم بایستد. ترس را به کار نبرید. پس ما از کجا آمدیم؟ چه کسی ما را انتصاب کرده است؟ ما را مجلس انتخاب کرده است. مجلسی که شما رفتید و رای دادید همان مجلس ما را انتخاب کرده است.
یکی از منتقدین خطاب به کدخدایی، گفت: اما معرفی شدید. درست است؟ یعنی گفتند از میان این افراد ما به این مورد رای میدهیم؟
کدخدایی، اظهار کرد: این روش را چه کسی گفته است؟ قانون اساسی. بروید قانون اساسی را اصلاح کنید من حرفی ندارم. من هم شاید با شما موافق باشم. ما حاضریم با انتخابات عمومی به شورای نگهبان بیاییم.
سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: در انتخابات ۸۸ افرادی که انتخابات را رصد میکردند میدانند گروهی آمدند و اعلام کردند برای حفظ و صیانت از آراء مردم کمیتهای تشکیل میدهیم که میخواهد نظارت کند. ما حقوقی هستیم و حرف ما این است. از ما انتظار حرف غیر حقوقی نداشته باشید. یک فعال سیاسی شاید نظر دیگری داشته باشد. در کمیته صیانت از آراء ما میگوییم مبنای قانونی شما کجاست؟ آیا برای این کار قانون به شما اجازه و یا صلاحیتی داده است؟ خیر! ما معتقد هستیم که اصل ۹۹ قانون اساسی و سایر قوانین انتخاباتی به ما این اجازه را داده است. قوانین مختلف انتخاباتی به ما اجازه داده است که دخالت، نظارت، بررسی، اعلام صحت و همه این مواردی که هست را انجام دهیم ولی به کمیته صیانت از آرا چه کسی اجازه داده است؟ اگر کمیته مرمی است برود و برای مردم گزارش دهد. ما کاری نداریم. آنها میگفتند ما میخواهیم بر آرا نظارت کنیم. قانون کجا چنین اجازهای داده است؟ بیایند آراء مردم را رصد و بررسی کنند و هر نظری میخواهند بدهند کاری با آنها نداریم. اما اگر بخواهند در حوزه خود انتخابات دخالت تاثیرگذاری داشته باشند مبنای قانونی ندارد.
یکی از منتقدین پرسید کمیته صیانت از آرا چطور می تواند دخالت کند؟ اگر کار ما شفاف است و هیچ ابهامی در آن نیست چرا باید از حضور دیگری جلوگیری کند؟ وقتی در عمل قانون اجرا نشود احساس نگرانی به همراه دارد.
کدخدایی پاسخ داد: قانون گفته شمای کاندیدا اگر قصد دارید نظارت کنید میتوانید سر صندوقها نماینده داشته باشید. کمیته صیانت از آرا هم میآمد و میگفت ما به موجب قانون مجوز میگیریم و سر صندوق میرویم. اصولا قانون مشخص کرده بدون نماینده هیات اجرای، نماینده هیات نظارت و اعضای اجرایی و... هیچ فرد دیگری نباید پای صندوق رای باشد. فقط مردم بیایند رای بدهند و بروند. شما چطور میتوانید در جایی که منع قانونی دارید اجازه دهید گروهی بیایند و نظارت کنند؟ می خواهند نظارت کنند نظارت عمومی و مردمی داشته باشند اشکالی ندارد بروند و نظارت کنند اما اگر بخواهند سر صندوقها بروند و بازشماری کنند و نظارت تاثیرگذار داشته باشند اعلام کردیم شمامجوز ندارید، غیرقانونی هستید بنابراین اعتبار و مشروعیتی ندارید. کار دیگری هم نکردیم.
منتقد دیگری خطاب به کدخدایی گفت: آیا اعتراضی به شورای نگهبان شده است که منتج به نتیجه شده باشد؟ آیا موردی بوده که به شورای نگهبان شکایتی مطرح باشد؟ به تخلف شورای نگهبان چه کسی نظارت میکند؟ شما تخلف همه را جوابگو هستید اما تخلف شما را چه کسی جواب میدهد؟ خودتان را خارج از تخلف نمیبینید؟ احساس نمیکنید شما هم امکان داشته که تخلف کنید؟
عضو حقوقدان شورای نگهبان، بیان کرد: تمام ساختارهای اداری و سیاسی کشور یک مرحله نهایی و فرجام دارد. شما وقتی به مرحله فرجام میرسید ممکن است به حقتان رسیده باشید و یا ممکن است به حقتان نرسیده باشید اما ضرورت نظم عمومی و اجتماعی ایجاب میکند که شما در آن مرحله مساله را قطع کنید و به اصطلاح شما کات کنید و تمام شود. در قوه قضاییه دادگاه بدوی، تجدیدنظر، دیوان عالی کشور و فرجام را داریم. وقتی به مرحله نهایی رسیدید آن هم در حالیکه در مرحله نهایی حکم به ناحقی به اشتباه تایید میشود، کجا اعتراض میکنید؟ جای دیگری ندارید. در مراجع دیگر اداری مثلا در سازمانهای اداری شکایتی دارید از مدیر کل به معاون یا از معاون به وزیر و تصمیمی گرفته میشود پس دیگر تمام است.
وی افزود: شورای نگهبان هم دارای مراحل نظارتی دارد. مرحله نهایی خود شورای نگهبان است و قانون نگفته است در خصوص شورای نگهبان اگر در انجام وظایفش تخلفی داشته باشد آیا جای دیگری میتواند به آن رسیدگی کند یا خیر. برای مثال در حوزه تقنین مصوبهای که از مجلس میآید به شورای نگهبان میآید که یا شورای نگهبان ایراد میگیرد و به مجلس اعاده میشود یا ایراد نمیگیرد و تایید میشود. اگر ایراد گرفت و مجلس مصلحتی را تشخیص داد اصرار می کند و به مجمع تشخیص مصلحت میرود. آیا بالاتر از مجمع تشخیص مصلحت هم نظری هست؟ خیر! اگر مجمع تشخیص مصلحت نظر شورای نگهبان را تایید کرد دیگر تمام است. ممکن است نظر مجلس را قبول کند. از این مراحل درنظر گرفته شده مرحله بالاتری ندارید. اگر بخواهید مراحلی را اضافه کنید باید یک نهاد بالاتر از شورای نگهبان را اضافه کنید اما بالاتر از آن کجا شکایت کنیم؟ این ادامه دارد پس جایی باید قطع شود. اما اگر من کدخدایی در شورای نگهبان یا هر عضوی تخلف کرد قوه قضاییه به عنوان تخلف من برخورد میکند. رسیدگی به تخلفات من به عنوان حقوقدان شورای نگهبان قوه قضاییه است.
یکی از منتقدین در واکنش به صحبتهای کدخدایی پرسید: پس شورای نگهبان فیلتر آخر است و همه از فیلتر شما رد میشوند؟ آیا با توجه به اینکه امروز جامعه با فساد مالی و سیاسی روبرو است ملاک سنجشهای شورای نگهبان نباید تغییر کند؟ به صورت کلی مهمترین انتقادی که به شورای نگهبان میشود این است که فرآیند شورای نگهبان ابهام دارد و اعمال سلیقه در آن به چشم میخورد.
سخنگوی شورای نگهبان، گفت: شورای نگهبان مرجعی است که کلام آخر را در بحث انتخابات بیان میکند. سوالی کردید در رابطه با بحث انتصابی یا انتخابی بودن. شورای نگهبان به موجب قانون از سوی ریاست قوه قضاییه معرفی می شود دلیل آن هم این است که رییس قوه بیشتر با حقوقدانان و قضات در ارتباط هستند ولی حق انتخاب برای مجلس است. در دور اخیر ما یک نفر میخواستیم اما سه نفر را معرفی کردیم. معمولا هم عرف از ابتدا این بوده است که دو برابر معرفی میشدند.
یکی از منتقدین در واکنش گفت: آن سه نفر را یک نفر انتخاب کرده است و آن یک نفر را یک نفر دیگر.
کدخدایی پاسخ داد: مجلس خبرگان چه کاری دارد؟ مهم شد! مجلس خبرگانی که شما پای صندوق رای دادید و گفتید در طول این ۸ سال اگر لازم شد نظارت کنید، اگر لازم شد رهبر جدید انتخاب کنید، انتخابی نیست؟
منتقد، گفت: نه! پیشنهادهایی که داده شده خودتان اعلام کردید که باید به اینها رای دهید.
سخنگوی شورای نگهبان، عنوان کرد: شما میگویید انتخابی نیست. من می گویم انتخابی هست. اگر می گویید نقصی در انتخابات است باید بررسی کنیم ولی مقام معظم رهبری از سوی مجلس خبرگان انتخاب می شود. حتی فقها هم انتخابی هستند وقتی رهبر انتخاب میکند. قضات دیوان عالی کشور امریکا توسط رییس جمهور انتخاب میشود و رییس جمهور را مردم انتخاب میکنند. نه! غیر مستقیم کالجهای انتخاباتی انتخاب میکنند. پس باید گفت اینها انتخاب نشدند؟ چرا! به جرایم رییس جمهور در امریکا همان قضاتی که خودش نصب کرده رسیدگی میشود. در مسائل اجتماعی اینها اشکالی ندارد.
منتقد واکنش نشان داد: قضات آمریکا آنقدر قدرت دارند که رییس جمهور خودشان را در صورت رای دادن وتو کنند.
کدخدایی، خاطرنشان کرد: قانون اساسی ما هم در اصل ۱۱۱ می گوید اگر مجلس خبرگان تشخیص داد که رهبری یکی از شرایط خود را از دست داد میتواند او را عزل کند.
منتقد پرسید: الان به کدام یک از تخلفات ریاست جمهوریهای ماقبل توسط یک قاضی رسیدگی شده است؟
وی، در پاسخ بیان کرد: مانند این است که بگویید در کشوری مثل آمریکا تاکنون رییس جمهوری را داشتیم که محاکمه شده باشد؟ قرار نیست هر قانونی نوشته میشود ما هر روز آن را اجرا کنیم. ممکن است قانونی نوشته شده باشد اما ۳۰۰ سال اجرا نشده باشد. من مقایسه عقلی و منطقی میکنم. پس نمونه زیاد داریم. اینها به اصطلاح پاسخهای نقضی است. در رابطه با فساد مسئولین، در بحث انتخابات سه واژه یا سه مرحله داریم. این سه مرحله وقتی انجام میشود یک نفر به عنوان رییس جمهور در خبرگان و ریاست جمهوری انتخاب شده است. یک مرحله بررسی صلاحیتها است که شورای نگهبان انجام میدهد و یک صلاحیت حداقلی را مدنظر قرار میدهد. یک وقت شما انتظار دارید و خیلیها انتظار دارند که در سیاستهای کلی نظام هم آمده شایستگی هاست که در قانون انتخابات در این رابطه مکانیزم و ابزاری نداریم. نه قانون انتخابات اجازه داده نه ما چنین وضعیتی داریم. باید قانون را اصلاح کنیم تا برای احراز شایستگی هم ابزاری داشته باشیم. مرحله سوم هم رای است.
کدخدایی، افزود: در انتخابات مجلس این دوره بیش از ۶ هزار نفر تایید صلاحیت شدند و از میان آنها ۲۹۰ نفر انتخاب شدند.آیا این میزان نفرات شایسته بودند؟ خیر. من و شما بر اساسی رای دادیم. آیا می توان گفت منتخبین شایستگان هستند؟ نه! آیا میتوان تضمین کرد تا پایان دوره اینها هیچ گونه تخلفی مرتکب نشوند؟ نه! شورای نگهبان نمیتواند هیچ یک از اینها را تضمین کند. ما تایید صلاحیت حداقلی را با همین قانون ناقص حداقلی انجام میدهیم بعد هم در مکانیزم رای وارد میشود و آنجا هم اتفاقات خاص خود می افتد. پس نمیتوانیم بگوییم شورای نگهبان تاثیرگذار است. فیلتر شورای نگهبان یک فیلتر حداقلی است.