arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۴۲۴۸۷
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۰۸ - ۰۲ آذر ۱۳۹۷

قلعه‌نویی: اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به جان هم افتادند، دودش به چشم من رفت

سرمربی سپاهان به خبرورزشی گفت: زمین تمرین و ساختمان‌ندیده نیستیم که این همه سر ایران و ایرانی منت می‌گذارند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

قلعه‌نویی: اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به جان هم افتادند، دودش به چشم من رفت

امیر قلعه‌نویی دیروز حسابی غافل‌گیر شد... تولد پشت تولد... در اصفهان از صبح برایش تولد گرفتند و همین تولد‌ها بهانه‌ای شد برای گفتگو با سرمربی سپاهان که حالا ۵۵ ساله شده است. بدون هیچ مقدمه اضافه‌ای این گفتگو را بخوانید...

امیر قلعه‌نویی دیروز حسابی غافلگیر شد... تولد پشت تولد... در اصفهان از صبح برایش تولد گرفتند و همین تولد‌ها بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با سرمربی سپاهان که حالا ۵۵ ساله شده است.

تبریک می‌گوییم، تولدتان مبارک...
البته جا دارد اول بنده پیشاپیش میلاد رسول اکرم (ص) و تولد امام جعفر صادق (ع) را به مردم ایران تبریک بگویم، ممنون از شما...

شنیدیم امروز حسابی در اصفهان غافلگیر شدید
واقعاً همین‌طور است. صبح دوستان‌مان در باشگاهی که برای تمرین می‌روم و ورزش می‌کنم، با کیک غافل‌گیرم کردند، بعد هم چند نفر از دوستانم از تهران این همه راه آمدند و خودشان را به اصفهان رساندند و با گل و شیرینی تولدم را تبریک گفتند، بعد هم جناب تابش مدیرعامل محترم سپاهان که حسابی خجالتم دادند.

در واقع هت‌تریک کردید (خنده) ۳ تا تولد در یک روز، آن هم دور از تهران و خانه...
البته اصفهان هم دیگر مثل خانه‌ام شده. ممنون هستم از تمام دوستان، امروز واقعاً ۳ بار غافل‌گیر شدم، نه صبح از دوستان در باشگاه توقع داشتم، نه دوستانی که از تهران آمدند و نه باشگاه سپاهان... انتظار هیچ‌کدام را نداشتم. باشگاه وقتی تماس گرفت که با تمام کادر بیایید، فکر کردم جلسه داریم، نگو همه با هم هماهنگ کرده بودند. واقعاً دست‌شان درد نکند.

در عکس‌ها دیدیم یک کادوی شیک هم گرفتید، صنایع دستی اصفهان و شطرنج و البته بچه‌های روزنامه به شوخی می‌گفتند تخته‌نرد هم هست، فقط شطرنج نیست.
اتفاقاً به شطرنج خیلی علاقه دارم. صبح‌ها گاهی اوقات می‌روم پیاده‌روی، هفت، هشت بازنشسته باصفا و باشخصیت را می‌بینم که داخل پارک نشسته‌اند و شطرنج بازی می‌کنند. این دفعه باید شطرنج صنایع دستی‌ام را ببرم و با آن‌ها بازی کنم (خنده).

قلعه‌نویی: اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به جان هم افتادند، دودش به چشم من رفت

گفتید بازنشسته، بحث‌مان خود به خود می‌رود سمت این ماجرای بازنشسته‌ها و قانون منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها.
نشد دیگر، قرار بود فقط درباره سپاهان حرف بزنیم...

ولی شما گفتید بازنشسته‌ها و بحث عوض شد (خنده)
ببینید، من می‌گویم همه‌چیز باید قانون‌مند باشد. هیچ‌کس و هیچ چیز از قانون بالاتر نیست. همه هم باید به قانون احترام بگذارند. این که امروز یک چیز بگوییم و فردا یک چیز دیگر و هر روز یک قاعده جدید تعریف کنیم، بد است وگرنه قانون که بد نیست.

ولی همین قانون امکان دارد باعث تعلیق فوتبال شود.
خیلی باید مراقب باشیم، امیدوارم راهی پیدا کنیم که فوتبال لطمه نبیند. متأسفانه دیر به فکر افتادیم. باید از همان روز‌های اول که زمزمه تصویب این قانون به گوش رسید، حقوق‌دان‌ها می‌نشستند و مسائل را با اساسنامه نهاد‌های بین‌المللی مطابقت می‌دادند. تعلیق را ساده نگیریم. من خودم قربانی تعلیق هستم.

چه عبارت جالبی؛ قربانی تعلیق...
بله دیگر، قربانی تعلیق شدم. از بخت بد من، آن زمان که سرمربی تیم ملی شدم، هم تعلیق شده بودیم، هم بین کمیته انتقالی و سازمان تربیت بدنی دعوا بود، هم دو گروه و طیف سیاسی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا در ورزش به جان هم افتاده بودند و تمام آن شرایط سخت و ناجور، روی سر من خراب شد. بعد‌ها یک چیزی شنیدم که اصلاً حالم بد شد.

چی؟
شنیدم یک آقایی که متأسفانه ۳۰ سال هم مدیر بوده، آن زمان گفته باید قلعه‌نویی را برکنار کنید تا ما در کمیته انتقالی کار‌ها را جلو ببریم و فوتبال ایران رفع تعلیق شود.

واقعاً؟ چرا آن مدیر باید با شما دشمنی کرده باشد؟
چه می‌دانم، گفته بود چرا قلعه‌نویی رفته در تلویزیون از داریوش مصطفوی تعریف کرده و حالا که این کار را انجام داده، باید برکنار شود! اینجاست که می‌گویم متأسفانه بعضی‌ها اصلاً منافع مردم را در نظر نمی‌گیرند و فقط به فکر منافع خودشان هستند.

الان خوشبختانه دیگر آن دودستگی سیاسی حداقل در فضای ورزش نیست و مدیران ورزشی ما همسو حرکت می‌کنند...
گفتم که آن هم از بدشانسی من بود. دقیقاً دوره من باید دو گروه سیاسی مخالف هم در ورزش با هم دعوا کنند و چوبش را من بخورم. به هر حال امیدوارم الان تصمیم‌گیرنده‌ها و تصمیم‌ساز‌ها طوری جلو بروند که منافع فوتبال در نظر گرفته شود. تعلیق لطمه‌های بدی به فوتبال ما می‌زند. الان واقعاً این بحث تعلیق نگران‌کننده است.

یک بحث دیگری که این روز‌ها وجود داشت، بحث دستیاران کی‌روش بود، بحث مشت‌های گره‌کرده لوپز و اختلافی که بین اوسیانو و یک خبرنگار پیش آمد...
اجازه بدهید من درباره این موضوع حرف نزنم. بگذارید خیلی ساده به شما بگویم بهتر است همه به فکر آرامش فوتبال باشیم. این تنش‌ها اصلاً به نفع فوتبال نیست. باید از فوتبال لذت ببریم، فوتبال جای احترام است و باید به یکدیگر احترام بگذاریم، نباید کاری کنیم که مردم از فوتبال زده شوند. این رفتار‌ها هم ریشه در گذشته دارد. بحث امروز و دیروز نیست. خودمان را فریب ندهیم، وقتی چند سال انتقاد کردن از یک نفر از نگاه بعضی‌ها جرم می‌شود، کم‌کم آن شخص و اطرافیانش به این باور می‌رسند که هیچ‌کس نباید خلاف نظر آن‌ها حرف بزند. همان حمایت‌های بی‌جا باعث شد این شرایط به وجود بیاید. حالا من یک سؤال دارم.

بفرمایید، بپرسید...
آن‌هایی که قلعه‌نویی را بابت حذف تیم ملی در ضربات پنالتی دادگاهی کردند، الان کجا هستند؟ الان چرا حرف نمی‌زنند؟

چه چیزی باید بگویند که نمی‌گویند؟
حقایق را بگویند. حداقل وقتی یک نفر می‌آید و بابت ساختن زمین تمرین و ساختمان پک سر فوتبال ایران و ایران و ایرانی منت می‌گذارد، حرف بزنند و بگویند آقای محترم، ما ۵۰ سال قبل ورزشگاه آزادی و مجموعه ورزشی آزادی را ظرف ۳ سال ساختیم و به بهره‌برداری رساندیم. ما زمین‌تمرین‌ندیده و ساختمان‌ندیده که نیستیم. ولی حرف نمی‌زنند. امیر قلعه‌نویی را دادگاهی می‌کردند، اما الان در سکوت مطلق هستند. بگذریم. همین حمایت‌های بی‌دلیل و غیرمنطقی، ما را به اینجا رساند که حالا دیگر همه بدهکار شده‌ایم. یادتان هست چند سال پیش چقدر هشدار دادم این راهی که می‌رویم، اشتباه است، خطرناک است، چقدر گفتم لطفاً نگذاریم ایران و ایرانی تحقیر شود، اما نه تنها توجه نکردند که به خود من هم حمله شد. حالا خیلی مسائل به مرور روشن خواهد شد. همه چیز برای همیشه مخفی و پنهان نمی‌ماند.

اتفاقاً یکی از چیز‌هایی که الان بعد از مدت‌ها برملا شده، بحث سرمربی‌گری فرهاد مجیدی در استقلال است.
شما که می‌دانید من درباره استقلال حرف نمی‌زنم...

بله، ولی این موضوع خیلی جالب است. پرویز مظلومی می‌گفت وقتی سرمربی استقلال بودم، یک بازیکن و یک مدیر شبانه به خانه فرهاد مجیدی رفتند و به او پیشنهاد سرمربی‌گری استقلال را دادند. باشگاه آن زمان تکذیب کرد، ولی حالا فرهاد مجیدی گفته بله، بعد از شکست ۴ بر ۲ استقلال مقابل پرسپولیس، در اولین ساعات بامداد به خانه من آمدند و گفتند سرمربی استقلال شو...

واقعاً؟ دوره کدام مدیر؟

دوره مدیریت افشارزاده.
خدا خیرشان بدهد. خب دیگر آرام‌آرام خیلی چیز‌ها روشن می‌شود. من هم متأسفانه در دوره مدیریت ایشان لطمه خوردم. باز هم برمی‌گردیم به همان حرفی که همیشه گفته‌ام جایگاه‌ها باید حفظ شود که متأسفانه نمی‌شود. بازیکن که نباید برود برای تغییر سرمربی... بگذریم، قرار بود درباره سپاهان حرف بزنیم، درباره همه‌چیز حرف زدیم غیر از سپاهان...

خب، حق با شماست... از سپاهان بگویید... با تعطیلی لیگ چه کردید؟
راستش تعطیلی لیگ که اصلاً خوب نیست، این تعطیلی‌ها و وقفه‌ها به تیم‌ها لطمه می‌زند، اما شرایط برای همه یک‌سان است و اعتراضی هم نداریم، به هر حال تیم ملی هم باید آماده شود. ما هم تلاش کردیم با تمرینات بدنی و بازی دوستانه، بچه‌ها را در شرایط بازی نگه داریم، اما متأسفانه الان ویروس سرماخوردگی به جان تیم‌ها افتاده است. یعنی من الان هر روز نگرانم شمار سرماخورده‌ها بالا برود. بازی سختی هم با ماشین‌سازی تبریز داریم و با یک مشت سرماخورده داریم می‌رویم در سرمای تبریز...

منبع: خبرورزشی

نظرات بینندگان