دولت عثمانی به عنوان برجستهترین نماینده از دولتهای ترك با سابقه ای بیش از هفتصد سال، در پی توطئه مشترك روسها و اروپاییها در جنگ جهانی اول از میان رفت و میراث آن به صورت كشورهای مستقل كوچكی كه تا به امروز اساس دشمنی و دوئیت میانشان برقرار است، باقی ماند.
تركهای تركیه پس از انحلال عثمانی، از تمام دعاوی خود نسبت به سایر بلاد كه بزرگترین امپراتوری در طول تاریخ بود، دست برداشتند و با نگاه داشتن كلاه خود از هر نوع ادعای تسلط بر دیگر مناطق چشم پوشی كردند. آتاتورك (پدر تركها) دولت ناسیونالیستی ترك را در محدوده تركیه فعلی تاسیس كرد، اندیشه ای كه از پیش و البته همان هم به تاثیر از غربیها در این منطقه پدید آمده بود. تركها از این كه توانستند بودند بمانند خوشحال بودند. اكنون دست خالی باید خود را می ساختند. این حركتی بود چندین دهه ادامه یافت.
یكی از اركان دولت عثمانی، روحیه نظامی گری آن بود كه در طول هزار سال سبب غلبه تركها بر بسیاری از مناطق اسلامی شده بود. این روحیه در تركیه جدید هم در قالب افسران جوان خود را نشان داد. تسلط نظامیان بر تركیه جدید چند دهه ادامه یافت تا این كه به تدریج اسلام گرایان در صحنه سیاست تركیه ظاهر شدند. این گروه محصول گرایشهای مختلف فكری از دوره عثمانی قدیم و جدید و نیز تحت تاثیر افكار و اندیشه های نو و همین طور جریان اسلام گرایی در ایران و بلاد عربی هستند. آنان در تلاش هستند تا تركیه را بر اساس سنت های اسلامی، البته مدل اصلاح یافته آنچه در عثمانی بوده، بازسازی كنند.
بنابرین علاوه بر آن كه در داخل تلاش می كنند تا وحدت مذهبی و قومی بر محوریت فرهنگ اسلامی ـ تركی پدید آورند، كمابیش اشاراتی هم به دو بخش خارجی دارند. نخست مناطق عربی كه روزگاری مدید تحت سیطره و نفوذ ایشان بوده و آثاری از آنان در آن نواحی برجاست و دیگری مناطق ترك نشین كه اكنون در كشورهای مستقلی (در آسیا، قفقاز و اروپا) وجود دارد. این نفوذ بیشتر صورت فرهنگی دارد و تركیه به عنوان مركز و محور بر آن است تا روی آنها تاثیر گذار باشد.
بسیاری از تركهای لائیك با بخش اول یعنی توجه به سیاست اسلامی ـ عربی مخالفند، اما با توجه به روحیه ناسیونالیستی در بخش دوم موافق هستند. هرچه هست، تركیه فعلی اساس را روی مناسبات حسنه و فرهنگی با كشورهای دیگر گذاشته و تلاش می كند تا بر قدر و مرتبت خود در منطقه بیفزاید.
تركها برای رسیدن به نقطهای درخور راه طولانی در پیش دارند. آنان آگاهند كه برای رسیدن به این نقطه باید میراث دوره عثمانی را، البته عثمانی بدون خشونت را، احیا كنند. دولت تركیه اكنون از زاویه دید فرهنگی و نفوذ سیاسی در پی ایجاد موقعیتی منطقه ای به ویژه در حوزه ای است كه سابقا بر آن تسلط داشته و حتی به دنبال طرحی است برای ایجاد یك وحدت رویه میان آن كشورها. آنان برای این كار به تاریخ احتیاج شدیدی دارند و برای احیای دوره عثمانی سخت تلاش می كنند. تركها در شرایط امروز، نه تنها به دوره عثمانی توجه دارند كه دوره سلجوقیان آناتولی را هم بس مهم میشمرند.
نباید از این حرف گذشت كه تمدن اسلامی روی دوش سه قوم اصلی است: عربها، فارسها و تركها. هر كدام اینها سهم قابل توجهی در این تمدن دارند و تعامل میان آنان به دور از افراط گرایی های قومی كه روزگاری بعثی ها در بلاد عرب، و احزاب لائیك ترك در تركیه و پهلوی ها در ایران دنبالش بودند، میتواند محور فعالیت های مشترك فرهنگی ـ اسلامی قرار گیرد.
* رسول جعفریان