سال گذشته جان بولتون در مقاله ای، خواستار راه اندازی کمپینی هماهنگ برای لغو توافق هسته ای، رایزنی های بیسر و صدا با بازیگران اصلی نظیر «انگلیس، فرانسه، آلمان، اسرائیل و عربستان سعودی» و همچنین ارائه پیشنهاد مذاکره به ایران شده بود.
به گزارش جماران، هفته گذشته دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی عجیب و ناگهانی مدعی شد که به دنبال مذاکره «بدون پیش شرط» با ایران است.
به نظر نمی رسد که چنین پیشنهادی به یکباره به ذهن ترامپ رسیده باشد بلکه بر اساس شواهد موجود این تحولات براساس سناریویی از پیش نوشته شده به جلو می رود.
ظاهرا رئیس جمهور آمریکا با پیشنهاد مذاکره مستقیم با ایران پس از خروج از برجام، در حال پیگیری پیشنهاداتی است که در تاریخ 28 اوت 2017 توسط «جان بولتون» سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل و مشاور کنونی امنیت ملی ترامپ در مقاله ای منتشر شده بود.
در آن زمان بولتون که به داشتن دیدگاه های شدید ضد ایرانی شهره است، از بی محلی های کاخ سفید گله مند بود و می گفت دیگر نمی تواند با ترامپ دیدار داشته باشد؛ بنابراین تصمیم گرفته بود که پیشنهادات خود در مورد ایران و برجام را با انتشار مقاله ای به اطلاع او برساند.
در آن مقاله وی گفته بود خروج از برجام و پیشنهاد مذاکره مجدد با ایران می تواند از فشارهای بینالمللی ناشی از خروج آمریکا از برجام بکاهد و توپ را به زمین ایران بیاندازد.
در مقاله یاد شده که در آن زمان تحت عنوان «لغو توافق با ایران: راه رو به جلو» در سایت «نشنال ریویو» منتشر شده بود، بولتون به ترامپ توصیه هایی در مورد ایران ارائه می دهد که به نظر می رسد وی اکنون در حال اجرای کامل این سناریو است.
برای روشن شدن این موضوع، ترجمه کامل این مقاله در بخش زیر ارائه می شود:
**********
«این طرح را برای خروج آمریکا از برجام تهیه کرده ام و می خواستم به رئیس جمهوری ارائه دهم. شاید این طرح به دست رئیس جمهور نرسد اما لازم می دانم آن را ارائه کنم.
سابقه و هدف:
دولت ترامپ هر 90 روز یک بار باید به کنگره اعلام کند که آیا ایران به مفاد توافقنامه هسته ای ژوئیه 2015 (برجام) متعهد بوده و اینکه آیا این توافقنامه در چارچوب منافع امنیت ملی ایالات متحده هست یا خیر؟! در حالی که بررسی جامع سیاست های ایران در حال انجام است، سیاست آمریکا در قبال ایران نباید متوقف شود. برجام تهدیدی برای منافع امنیت ملی آمریکا است که روز به روز این تهدید جدی تر می شود. اگر رئیس جمهور تصمیم به لغو برجام بگیرد، یک برنامه جامع باید توسعه داده شود و اجرا شود تا حمایت داخلی و بین المللی برای اتخاذ سیاست جدید ایجاد شود.
بر اساس قانون بررسی توافقنامه هسته ای 2015 ایران، رئیس جمهور باید هر 90 روز یک بار آن را تایید کند.
رهبری آمریکا در اینجا بسیار مهم است؛ به ویژه اینکه این کشور باید تلاش های آموزشی دیپلماتیک و عمومی برای توضیح تصمیم اش برای عدم صدور مجوز و لغو برجام را به خوبی مدیریت کند. مانند هر کارزار جهانی ای، این کمپین هم باید «متقاعد کننده»، «کامل» و «دقیق» باشد. مخالفان، به ویژه کسانی که در تهیه و اجرای برجام شرکت داشته اند، به شدت با چنین تصمیمی مخالفت، و تاکید خواهند کرد که این تصمیم جسورانه و ناخوشایند است و پیامدهای اقتصادی و امنیتی منفی ای دارد.
بر این اساس، ما باید تهدید جدی ای که این توافق برای ایالات متحده و متحدان ما، به ویژه اسرائیل دارد را توضیح دهیم. ما می توانیم با ارائه اطلاعات جدید و محرمانه درباره رفتار غیر قابل قبول ایران در سراسر جهان پرونده لغو برجام را تقویت کنیم.
اما همچون تصمیمات پیشین ریاست جمهوری مانند خروج از پیمان ABM 1972، «واقعیت» جدیدی ایجاد خواهد شد. ما باید به جامعه بین المللی اطمینان دهیم که بر خلاف اهداف برجام، تصمیم آمریکا به راستی باعث تقویت صلح و امنیت بین المللی خواهد شد. دولت ترامپ باید اعلام کند که به دلیل نقض قابل توجه ایران، رفتار بین المللی غیر قابل قبول این کشور و تهدید برجام برای منافع ملی آمریکا، آن را لغو می کند.
دولت در گزارشی باید بر روی بسیاری از امتیازات خطرناک ارائه شده برای دستیابی به این توافق - مانند اجازه دادن ایران به ادامه غنی سازی اورانیوم؛ اجازه دادن به ایران برای ادامه فعالیت یک راکتور آب سنگین؛ و اجازه دادن به ایران برای بهره برداری و توسعه سانتریفیوژ های پیشرفته - تأکید داشته باشد.
علاوه بر این، منافع مشروع متحدان کلیدی آمریکایی در خاورمیانه که به طور مستقیم تحت این توافقنامه قرار دارند، به خصوص اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس، به اندازه کافی در این توافقنامه در نظر گرفته نشده است. همچنین باید ارتباط بین ایران و کره شمالی روشن شود.
ما همچنین باید رفتارهای غیر قابل قبول ایران را، از جمله جهت گیری و کنترل حزب الله و اقدامات آن در عراق، سوریه و لبنان، برجسته کنیم.
چهار قدم اصلی برای خروج از توافق هسته ای با ایران وجود دارد:
1. رایزنی سریع و بدون سر و صدا با بازیگران اصلی مانند فرانسه، انگلیس، آلمان، اسرائیل و عربستان سعودی برای اطلاع رسانی در مورد عزم ما مبنی بر ملغی کردن برجام به دلیل تخطی های آشکار ایران و سایر رفتارهای غیر قابل قبول این کشور.
مهم است که یک تلاش جهانی برای اطلاع رسانی به متحدان، شرکا و دیگران در مورد رفتار غیرقابل قبول ایران آغاز شود. در حالی که ممکن است این تلاش ها به رسانه ها درز کند، دلیلی ندارد که ما در همان دقایق ابتدایی با متحدان و شرکایمان مشورت کنیم.
این تلاش بی سروصدا ماهیت و جزئیات تخلفات و نوع رابطه ای که آمریکا در آینده پیش بینی می کند، را تعیین می کند و به همین دلیل تحریم های جدید را مبنی بر انتقال فناوری هسته ای و موشکی یا فن آوری دوگانه به ایران پایه گذاری می کند. با اسرائیل و دیگر طرفین منتخب، ما گزینه های نظامی را مورد بحث قرار خواهیم داد. با دیگر متحدان در منطقه خلیج فارس هم ما همچنین می توانیم در مورد معضل های مربوط به نگرانی های آنها از رفتارهای تهدید کننده ایران بحث کنیم.
مشاوره های پیشنهادی می تواند با تماس های خصوصی توسط رئیس جمهور آغاز شود و پس از آن بحث های گسترده تر در پایتخت ها توسط نمایندگان ارشد آغاز می شود. تحقق یک برنامه دیپلماتیک تاکتیکی جامع باید یک اولویت مهم باشد.
2. تنظیم و تدوین مدارکی که تشریح کننده آن هستند که توافق به نفع منافع ملی آمریکا نیست، ایران چگونه آن را نقض کرده و چرا از زمان توافق، رفتار ایران در منطقه بدتر شده است؟!
کاخ سفید، با هماهنگی سایر آژانس های مربوطه فدرال، باید یک پرونده قضایی قوی درباره منافع ملی آمریکا تهیه کند. در این تلاش باید یک «مقاله سفید» تهیه شود که نقطه شروع بحث دیپلماتیک و داخلی در مورد تصمیم دولت برای لغو برجام خواهد بود.
در این مقاله سفید باید بیانیه های طبقه بندی نشده و مکتوب دولت به دقت و محرمانه آماده شود. این گزارش نباید محدود به برجام باشد، بلکه باید طیف وسیعی از رفتارهای غیر قابل قبول بین المللی ایران را پوشش دهد.
گرچه این گزارش قبل از اعلام تصمیم برای لغو برجام صادر نمی شود، شروع به کار برای تهیه پیش نویس این سند بالاترین اولویت را دارد و تکمیل آن زمان خروج از برجام را تعیین می کند.
3. آغاز کمپینی دیپلماتیک؛ خصوصا در اروپا و خاورمیانه با تاکید بر اولویت داشتن خطرهایی که از سوی ایران متوجه جهان است.
دولت، از طریق فرایند شورای امنیت ملی، باید یک طرح تاکتیکی ایجاد کند که از تمام ابزارهای دیپلماتیک موجود برای حمایت از تصمیم ما استفاده کند؛ از جمله اقداماتی که ما به دیگر کشورها توصیه می کنیم. اما آمریکا باید این فرآیند را رهبری کند. این کار به زمان و تلاش قابل توجهی نیاز خواهد داشت و به همکاری تمامی سفارتخانه های آمریکا در سراسر جهان و مقامات در واشنگتن نیاز خواهد داشت.
سفارت های ما باید با دلایل و اطلاعات کافی دلیل ملغی کردن برجام را برای کشورهای میزبانشان توضیح دهند. ما احتیاج به تلاش های موازی در سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی داریم. سفارت های ما نباید خود را محدود به گفت و گو با دولت ها بکنند، بلکه آنها باید دیپلماسی عمومی را هم دنبال کنند.
پس از توضیح و توجیه ملغی کردن برجام، هدف بعدی باید ساخت یک ائتلاف جدید ضد غنی سازی باشد که از سوی دولت قبلی هدر رفته است. این ائتلاف باید همپیمانان ما در اروپا، اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس را در بر بگیرد. به همین منظور ما باید از هر گونه پیشنهاد درباره افزایش تحریم ها علیه ایران و سایر اقدامات در پاسخ به برنامه های هسته ای و موشکی این کشور، حمایت از تروریسم و کلا سیاست های جنگ طلبانه این کشور مانند دخالت در عراق و سوریه استقبال کنیم.
واضح است که چین و روسیه نیازمند توجه دقیق در جریان اعلام این خبر هستند. آنها می توانند به نشانه احترام پیش از اعلام عمومی در جریان این اتفاق قرار بگیرند اما نباید در جریان اقدامات دیپلماتیک پیش از اعلام که در بالا توضیح داده شد حضور داشته باشند. ما باید از همکاری کامل آنها استقبال کنیم اما چه با همراهی آنها و چه بدون همکاری با آنها به جلو پیش برویم.
ایران به احتمال زیاد پس از ملغی شدن برجام علاقه ای به گفتگو نخواهد داشت اما ما باید همیشه باب مذاکره را باز بگذاریم تا بتوانیم قصد اصلی ایران برای ساخت سلاح هسته ای که پیش از این مورد توجه قرار نگرفته بود را نشان دهیم.
4. برنامه ریزی یک کمپین برای جلب حمایت و همراهی کنگره و افکار عمومی در داخل و خارج از آمریکا.
دولت باید یک برنامه داشته باشد تا در اختیار اعضای کنگره که نگران ایران هستند قرار دهد و همچنین بر آن اساس تحریم های گسترده تری را علیه ایران که به مراتب جامع تر از تحریم های دولت قبلی است، اعمال کند. حمایت قوی کنگره، بسیار مهم خواهد بود. ما باید آماده باشیم ارتباط ایران را در سراسر جهان به اقدامات تروریستی پیوند دهیم.
تحریم های یک جانبه ایالات متحده باید خارج از چارچوب قطعنامه 2231 شورای امنیت اعمال شود تا مدافعان ایران نتوانند آن را مختل کنند.
دولت همچنین باید اقدامات دیگری نیز ورای این اقدامات انجام دهد که عبارتند از:
- حقوق فرود و بارگیری برای تمامی هواپیماها و کشتی های ایران در بنادر متحدان کلیدی آمریکا باید متوقف شود.
-تمام ویزاها برای ایرانیان، از جمله ویزای علمی، دانشجویی، ورزشی و یا مبادلات دیگر باید پایان یابد.
- تهیه دادخواست توسط دادگاه فدرال آمریکا برای رسیدگی به «اقدامات تروریستی» ایران و از جمله 11 سپتامبر.
- اعلام حمایت آمریکا از اپوزیسیون ایران.
- تحویل فوری بمب های اتمی از سوی ایران(!)
- اعلام حمایت آمریکا از استقلال طلبی کردی، از جمله کردها در ایران، عراق و سوریه.
- حمایت از بلوچ ها، اعراب خوزستان، کردها و دیگران - همچنین کمک به تقویت اتحادیه های کارگری، دانشجویان و گروه های زنان برای ایجاد ناآرامی در ایران.
- مخالفت سازمان یافته فعال با اهداف سیاسی ایران در سازمان ملل.»
************
با مطالعه این مقاله می بینیم خط مشی ارائه شده توسط بولتون که توسط ترامپ در حال پیگیری است تنها به تمایل اخیر وی برای مذاکره ختم نمی شود؛ بلکه از همان ابتدا، یعنی تدارکات وی برای خروج، اعلام خروج، رایزنی با صهیونیست ها و متحدان در اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس، حمایت از ایجاد ناآرامی در ایران و ... در حال پیگیری است.