پروجکت سیندیکیت نوشت: تصمیم حزب کمونیست چین برای لغو محدودیت دوره ریاست جمهوری این امکان را به وجود آورد که رئیس جمهور شی جین پینگ، قدرتمندترین رهبر کشور از زمان مائو ، به طور نامحدود حکومت کند. کیش شخصیتی که شی جین پینگ در حال خلق آن است توسط حکومتی قدرتمند تقویت خواهد شد. (کیش شخصیت پدیدهای است که در آن یک شخص با استفاده از رسانههای گروهی و تبلیغات سیاسی از خود وجههٔ عمومی آرمانی و قهرمانانهای ارائه میدهد)
به گزارش «انتخاب»؛ این رسانه در ادامه آورده است: تصمیم حزب کمونیست چین (CPC) با از بین بردن محدودیت دوره ریاست جمهوری یک تحول عظیم را رقم زد . تحولی که به نظر می رسد زمینه را فراهم کند تا رئیس جمهور شی جین پینگ نه تنها به "رئیس همه چیز"، بلکه به رئیسی "برای همیشه" تبدیل شود .
این موضوع به سرعت در سراسر دنیا سوژه خبری شد ، اما بحث و مشاجره در میان کارشناسان چینی نیز در مورد اینکه آیا این موضوع می تواند تبدیل به یک تهدید فزاینده برای چین شود ادامه دارد . تهدیدی که در سایه قدرت اجرایی بیش از حد شی رقم می خورد .
به اعتقاد مارک لئونارد نویسنده این مقاله ، دیدگاه ها در خصوص وضعیت چین و قدرت شی تا حد زیادی به نوع نگرش افراد و جایگاهشان مرتبط است. برای مثال یک استاد علوم سیاسی دیدگاهی متفاوت با یک اقتصاددان خواهد داشت .
بسیاری از اساتید علوم سیاسی و محققان حقوقی، علیه این تغییرات استدلال می کنند؛ چرا که آنها مدل رهبری جمعی را که کنگره حزب پس از سال 1979 تصویب کرده بود، به عنوان یکی از بزرگترین موفقیت های خود در نظر می گیرند.
محدودیت های این مدل و سیستم های مبتنی بر همکاری باعث شده که برای تصمیم گیری در سطوح بالا، روش هایی برای جلوگیری از تکرار فاجعه های دوره زمانی مائو، مانند «یک گام بزرگ به جلو» و «انقلاب فرهنگی»، فراهم شود. (سیاست یک گام بزرگ به جلو یک تحول اجتماعی اقتصادی بود که بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰ توسط مائو زدونگ در چین به اجرا در آمد. سیاست یک گام بزرگ به جلو همانگونه که امروزه به نظر میرسد به عنوان یک شکست تلخ اقتصادی و یک فاجعه بزرگ انسانی تلقی میشود زیرا منجر به گرسنگی کشیدن و مرگ ۱۴ تا ۴۳ میلیون چینی شد. )
در حقیقت، پس از سال 1979 اغلب جنگ تفکرات بین کمونیست های جوان و نخبگانی که از لیبرالیسم اقتصادی طرفداری می کردند در جریان بود .
اگرچه ممکن است چین در بسیاری از موارد یک جامعه بسته به نظر برسد . اما سیاستگذاران اصلی آن نشان داده اند که تمایل زیادی برای آزمایش و یادگیری از طریق آزمون و خطا دارند.
در عین حال، بسیاری از اقتصاددانان نسبت به قدرت اجرایی بیش از حد «شی» نگران هستند، زیرا آنها معتقدند اگر نیاز به اصلاحات اقتصادی ؛ هر چند اندک در جامعه وجود داشته باشد، این نوع مدل سیاست بسیار خطر ناک خواهد بود .
در میان چالش های اقتصادی فعلی دولت نیز ، رشد سریع با افزایش بدهی ها(به خصوص در میان شرکت های دولتی) همراه شده و منافعی متضاد در راه اصلاحات ساختاری قرار گرفته است.
از سوی دیگر برخی از اقتصاددانان بر این باورند که گرچه مدل رهبری گروهی، از وقوع برخی مسائل پیشگیری کرده ، اما آنها استدلال می کنند که این امر مانع اصلاحات جدی شده است و به CPC اجازه داده است که به عنوان یک سندیکای فاسد و جنایتکار، دچار زوال ایدئولوژیک شده و به سازمانی بدون هدف، تبدیل شود.
در پایان دوره 2 ساله ریاست جمهوری «هو جین تائو» در سال 2013 بسیاری از این موضوع نگران بودند که مدل رهبری گروهی برای مقابله با سدهای اقتصادی، مقابله با نابرابری و توان ارائه کالاهای اساسی عمومی، ناکافی باشد. در واقع، هو جین تائو، نخست وزیر در سال 2007، نیز به این نتیجه رسیده بود که مسیر اقتصادی چین "ناپایدار، ناسازگار، غیر هماهنگ و بی ثبات است".
برخی از کارشناسان اقتصاددان استدلال می کنند، شی شروع به تغییر دادن جریان هایی کرده است که با مبارزه برای یک حزب پاک تر آغاز می شود.مبارزات عظیم او علیه فساد هزاران تن از مقامات حزبی در تمام سطوح و بازسازی مجوزهای بنیاد خلق چین از جمله همین موارد است. اقتصاددانان بر این باورند که کمپین ژی نیز به راحتی بسیاری از رقبای بالقوه خود را حذف کرده است.
اما آنها استدلال می کنند که موضع از جایگاه قدرت در حال حاضر به وی این اجازه را می دهد که مدلی جدید را جایگزین مدل اقتصادی فعلی کند تا موفق به تامین مالی اعتیاری دولت شود .
مطمئنا، این که کدام یک از این نظرات درست یا غلط هستند در نوع خود نامشخص است . علیرغم موفقیت شی در تقویت قدرت و گسترش آن به طور نامحدود، هنوز هم شک و تردیدهایی وجود دارد که او چگونه می خواهد با رونق مدل اقتصادی جدید پایداری یا رشد سریع رشد ایجاد کند و بین مدل جدید و رشد اقتصادی ناسازگاری ایجاد نکند .
این دقیقا همان جایی است که تکنولوژیست ها با ارائه راه های جدید برای اصلاح و یا اجتناب از اشتباهات بالقوه وارد عمل می شوند. علاوه بر جابجایی مدل رهبری گروهی دولت سیستم نظارتی خود را بر اساس تیم شخصیتی رهبرش تغییر داده است .
دولت به طور فزاینده ای از اطلاعات تلویزیون دولتی چین ، داده های بزرگ و هوش مصنوعی استفاده می کند تا رفتار، امیدها، ترس ها و چهره های شهروندان چینی را بررسی کند تا بتواند اختلاف نظر را از بین ببرد و به اختیار کامل برسد .
تحلیلگران سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیست ها تنها بر روی یک مسئله اجماع دارند و آن این است که شی جین پینگ در حال ساخت قدرتمندترین و سخت گیرترین ( از لحاظ نوع نظارت بر مردم) حکومت در طول تاریخ است.