بررسی در سوابق و جنس مدیریتی مصطفی هاشمی طبا در گذشته، تطابق چندانی با چهره ای که در ایام انتخابات ریاست جمهوری اخیر به عنوان کاندیدای متفاوت مشهور شد، ندارد! او که تاکنون در دو مقطع مختلف 10 سال ریاست کمیته ملی المپیک و 8سال ریاست سازمان تربیت بدنی را بر عهده داشته، به صراحت از علاقه دوباره اش برای حضور در انتخابات کمیته ملی المیپک گفته و از روند قانونی انتخابات که مانع از حضور مجدد وی شده انتقاد کرده است.
به گزارش سرویس ورزشی «انتخاب»، انتخابات کمیته ملی المپیک قرار است روز ۲۵ دی ماه برگزار شود و بر اساس مقررات موجود، هاشمی طبا که نه رییس فدراسیون است و نه در جمع کارشناسان خبره قرار گرفته، نتوانست در انتخابات ثبت نام کند.
او در گفت و گویی ضمن انتقاد از این موضوع، نحوه تعیین کارشناسان خبره را به چالش کشیده و زیر سوال برده است و به صراحت گفته «آمادگی داشتم که برای انتخابات ثبت‌نام کنم» و از آنچه دخالت دولت در انتخابات خوانده هم انتقاد کرده و گفته است: «اگر قرار است فردی به این شکل رئیس کمیته ملی المپیک شود، باید صریح بگویند که گزینه دولت است.»
انتقادات هاشمی طبا و علاقه وافر او برای حضور مجدد در این پست، نکات قابل تاملی در خود دارد.
اول اینکه هاشمی طبا موضوع بازنشستگی اش را به طور کامل نادیده گرفته و مدعی است تحت هر شرایطی باید در جمع کارشناسان خبره جای می گرفت. او در گفت و گوهای متعدد خود، همواره نام نصرالله سجادی و بهرام افشارزاده را هم برده است تا بلکه از این طریق اتهام شخصی بودن انتقادات را خود دور کند. اما این تلاش ناکام مانده است. جالب است که او از کنار موضوع بازنشستگی اش هم عبور کرده و در مباحث خود آن را مطرح نمی کند. در گفت و گویی هم به صراحت گفته بود: «اطلاق کارشناس خبره به کسی که بازنشسته است، مشکلی ندارد. اتفاقاً معتقدم در بین بازنشسته ها کارشناس خبره بیشتر پیدا می شود.» از سوی دیگر، او هیچ گاه تلاشش برای کسب دوباره کرسی ریاست کمیته ملی المپیک را پنهان نکرده است. به طور مثال، شهریور ماه امسال به صراحت گفت که «حضورم در هیات رییسه ژیمناستیک تسهیلی برای حضورم در کمیته ملی المپیک است.»
نکته قابل تامل در مورد این تلاش ها برای حضور در کمیته ملی المپیک، آن است که هاشمی طبا دست کم 10 سال روی این صندلی نشسته و هنوز هم حاضر نیست از آن دست بکشد. اگر قرار باشد فردی به صورت مادام العمر یک کرسی ورزشی اینچنینی در کشور را در اختیار داشته باشد، تکلیف شعارهایی مانند گردش نخبگان و نیز میدان دادن به جوانان که از قضا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری توسط خود هاشمی طبا هم مطرح شده بود، چه می شود؟
نکته دیگر اینکه هاشمی طبا از دخالت دولت در انتخابات انتقاد کرده است. این در حالی است که از 10 سال ریاست او در کمیته ملی المپیک 5 سال آن یعنی از 75 تا 80 به صورت همزمان ریاست سازمان تربیت بدنی را نیز بر عهده داشته است. اکنون باید پرسید هاشمی طبا که شعار عدم دخالت دولت در انتخابات کمیته ملی المپیک را سر می دهد ریاست همزمان خود بر سازمان تربیت بدنی (وزارت ورزش کنونی) و کمیته ملی المپیک را چگونه توجیه می کند؟
آیا چنین اتفاقی باعث به وجود آمدن فضای یکدست و غیرکارشناسی و از بالا به پایین بر ورزش کشور نمی شد؟ آیا انتقادات امروز بسیاری از کارشناسان ورزشی و دست اندرکاران این حوزه و نیز ورزشکاران، که دوران مذکور را دوره خاموش کردن صداهای مخالف و نوعی دیکتاتوری می دانند، به همین موضوع ارتباط ندارد؟
بسیاری از دست اندرکاران ورزش کشور در سال های اخیر از حضور دائمی گروهی در ورزش کشور که هاشمی طبا و فائقی نماد آن به شمار می روند و از دهه 60 تا کنون به انحای گوناگون ورزش کشور را در اختیار داشته اند، انتقادات فراوانی داشته اند؛ با این وجود، چرا آنها حاضر به ترک این حوزه و راضی به ورود افراد جدید نیستند جای سوال دارد.
ماجرا تا جایی پیش رفته که حتی بسیاری از ناظران، علت کاندیداتوری هاشمی طبا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را بازیابی وجهه او برای حضور دوباره در کمیته ملی المپیک و یا پست های ورزشی اینچنینی می دانند. به ویژه آنکه در دوره وی، ماجرای فساد در ورزش و کمیته ملی المپیک در شرکت «وداد» اوج گرفت و احکام صادر شده نیز دامن او را نیز گرفت!
اکنون با همه این اتفاقات ریز و درشت، هاشمی طبا با کدام سابقه پایبندی به قانون، سازوکار و زمینه انتخابات را غیرقانونی می داند؟ اگر به نحوه انتخاب کارشناسان خبره انتقاد دارد، سابقه خود در انتخاب این کارشناسان کجاست؟
یکی از مهمترین انتقادات او، غیرقانونی بودن آیین‌نامه کمیته ملی المپیک برای انتخابات است؛ انتقادی که هیچ مستندی برای آن ذکر نشده است؛ اکنون سوال اینجاست که اگر تاییدیه کمیته بین المللی المپیک (IOC) برای آن وجود داشته باشد آیا هاشمی طبا حاضر است به خاطر این ادعای چندباره اش عذرخواهی کند؟
همان گونه که ذکر شد به نظر می رسد موارد ذکر شده در بالا همگی یک دلیل دارند و آن تلاش هاشمی طبا برای رسیدن چندباره به کرسی ریاست کمیته ملی المپیک است؛ از متهم کردن مسئولان این کمیته به تدوین آیین نامه غیرقانونی گرفته تا حتی ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری. واقعا چرا باید مدیری قدیمی – فارغ از مثبت یا منفی بودن کارنامه اش – در هشتمین دهه زندگی خود همچنان در پی کسب یک کرسی ریاست باشد؟
