شفقنا نوشت: به نظر می رسد آیت الله ایروانی که شلوغ ترین درس خارج فقه نجف اشرف را دارد و آیت الله شیخ حسن حواهری که از نسل صاحب جواهر است و آیت الله آل راضی و آیت الله سند و آیت الله حائری نسل آینده مراجع نجف اشرف را شکل بدهند.
در مقاله «مکتب نجف اشرف: نگاهی از بیرون» با اشاره به آیت الله ایروانی و آیت الله شیخ حسن حواهری و آیت الله آل راضی و آیت الله سند و آیت الله حائری به عنوان اساتید تراز اول و احتمالا نسل آتی مراجع نجف اشرف، از خصوصیات اخلاقی این نسل نیز سخن به میان آمده است:
تماس مداوم مراجع با عموم مردم یک خصیصه منحصر بفرد است. دفاتر مراجع ساده و در تراز عادی ترین مردم است و از عجب و غرور و بالانشینی خبری نیست. همه همتراز هم می نشینند. ممکن است دست مرجع را مقلدی از سر احترام و علاقه ببوسد اما کسی در نزد آنان اظهار مذلت و خواری نمی کند. آنجا کسی تحقیر نمی شود. خوشبختانه اقتضائات امنیتی فاصله معنا داری بین مراجع و مقلدان ایجاد نکرده است و دیدار با مراجع و اساتید تراز اول عموما ساده و بدون تشریفات و تکلف است و میتوان از نزدیک ترین فاصله و بدون هیچ تکلفی با ایشان سخن گفت و پاسخی درخور شنید. در این دیدارها صرفا عکس برداری و ضبط محدودیت دارد. برخی اساتید نظیر آقای ایروانی که شلوغ ترین درس خارج نجف را دارد و یا آقای جواهری و آقای سند و دیگر اکابر حوزه در زمان ملاقات خودشان به استقبال آمده و در را با روی گشاده باز می کنند و بدون خدم و حشم به مصاحبت رسمی می نشینند.
خوشبختانه اقتضائات امنیتی فاصله معنا داری بین مراجع و مقلدان ایجاد نکرده است و دیدار با مراجع و اساتید تراز اول عموما ساده و بدون تشریفات و تکلف است
در سالهای اخیر صرفا حضرت ایت الله سیستانی به دلیل حجم مراجعه کنندگان و مقتضیات قابل درک تا حدی دیدارهایشان نیازمند هماهنگی بیشتر است اما از نظر صفا و سادگی دفتر و حضور در محضر ایشان و بیان دیدگاه ها همان گونه است که ۱۴ سال پیش بود. معمولا هر دیدار با حضرت آیت الله سیستانی و سایر مراجع نجف اشرف خاطره ای معنوی، ماندگار و آموزنده برای اهل خرد و پیام آور روشنی برای شیعیان است به ویژه اینکه ایشان علاوه بر فقاهت و معنویت و اخلاق و دقت بر مسائل شیعیان با مطالعه عمیق از احوال سایر ملل و تحولات بزرگ تاریخ و انقلاب ها و خیزش های صد ساله اخیر و عبرت ها و آموزه های آن با مخاطب خود سخن می گویند و هیچ استبعادی ندارد که آخرین نوشته قطور فلان نویسنده مطرح در اروپا یا آمریکای جنوبی را زودتر از شما خوانده باشند.
درباره نگاه سیاسی آنان نیز آمده است:
در عین استقلال و پرهیز از مداخلات پرهیاهو و حزبگرایانه سیاسی، حوزه علمیه نجف از بعد نظری دارای دیدگاه سیاسی متنوع است.
این موضوع که حوزه نجف چه دیدگاهی درباره حکومت در اسلام دارد بحثی فقهی است که باید اهلش به آن بپردازند اما از منظر یک ناظر بیرونی اگر بخواهم جمع بندی کنم می توانم بگویم نجف در این خصوص صراحت ندارد و باب اجتهاد در این خصوص را نبسته است اما قیام ابتدایی به تشکیل حکومت در این حوزه عمومیت نداشته است. درخصوص وظیفه فقهای شیعه در دوران غیبت، به عنوان مثال، حوزه نجف طیف وسیعی از دیدگاه ها را شامل شده است: نگاه تقلیل گرایانه در حد دخالت در امور حسبیه از یک سو، دیدگاه دخالت به میزان توان و هنگام ضرورت که مشروعیت حکومت را به امضای مجتهد می داند اما قیام ابتدایی به حکومت نمی کند، چنان که از سیره آیت الله خویی استنباط می شود از سوی دیگر، تا نگاه حداکثری طرح تشکیل حکومت با ولایت مطلقه چنان که امام خمینی باور داشتند، و نهایتا دیدگاه بینابین دولت مدنی و نظارت فقیه که در آیت الله سیستانی سراغ می رود،
در میان نسل جدید نیز این گونه فهمیده می شود که آیت الله ایروانی و بسیاری از اساتید دیگر به دیدگاهی بین آیت الله خویی و آیت الله سیستانی یعنی دخالت در سیاست و حکومت در حد «ضرورت و مصلحت» و در چارچوب احکام اولیه و نه از نوع ولایت مطلقه و تعدادی دیگر از علما نظیر آیت الله جواهری به دیدگاه امام خمینی یعنی ولایت مطلقه نزدیک باشند. آیت الله سند نیز دیدگاه خاص خود را با عنوان دولت جهانی در سیستم معصوم (ع) دارد که نقشی ویژه برای علما و نخبگان و مومنان در آن قائل هستند. تنها نقطه اشتراک این دیدگاه های متنوع شاید این باشد که مشروعیت حکومت منوط به امضای نهایی مجتهد جامع الشرایط است. در بین رویکردهایی که عنوان شد امروز و تحت زعامت آیت الله سیستانی نگاه غالب اولویت دادن به دخالت ابتدایی در سیاست و حکومت نیست. از منظر ایشان دخالت در سیاست تنها از باب «ضرورت و مصلحت» باید باشد. به عبارتی ایشان توانسته است با دو قید «ضرورت و مصلحت» بر میزان دخالت در سیاست و قدرت مهار بزند و با تصمیمی ارادی، سیاست و حکومت را شغل روزمره خود تعریف نکند.
در این مقاله همچنین درباره حوزه نجف اشرف آمده است:
در نجف انگیزه ای جز ملا شدن مفید فایده نیست. غایت درس در حوزه نجف استادی و مرجعیت است و نه هیچ منصب دیگری. …. در ابن حال در میان همه فراز و فرودها ، شاید اغراق نباشد اگر بگوییم عنصر اصلی که امروز نجف را با گذشته آن متمایز می سازد، عنصر علمی آن نیست که این عنصر همواره البته با نوسان در آن موجودیت داشته بلکه نقطه تمایز امروز عنصر جدیدی به نام آزادی است.
حوزه نجف طیف وسیعی از دیدگاه ه در حوزه مداخله سیاسی ا را شامل شده است: نگاه تقلیل گرایانه در حد دخالت در امور حسبیه از یک سو، دیدگاه دخالت به میزان توان و هنگام ضرورت که مشروعیت حکومت را به امضای مجتهد می داند اما قیام ابتدایی به حکومت نمی کند، چنان که از سیره آیت الله خویی استنباط می شود از سوی دیگر، تا نگاه حداکثری طرح تشکیل حکومت با ولایت مطلقه چنان که امام خمینی باور داشتند، و نهایتا دیدگاه بینابین دولت مدنی و نظارت فقیه که در آیت الله سیستانی سراغ می رود،
حوزهی نجف اشرف، فرا ملیتی است و زعیم در یک ساختار مدنی به زعامت می رسد و هیچ قدرت خارج حوزه در آن نقشی ندارد. امروز نیز از چهار مرجع اصلی آن آیت الله سیستانی ایرانی الاصل، آیت الله حکیم عراقی الاصل، ایت الله فیاض افغانستاتی و آیت الله بشیر نجفی پاکستانی هستند.
نگاه پرهیز از سیاست مداخله گرایانه و محدود کردن ورود به سیاست به «ضرورت و مصلحت » و همچنین تنوع جهان بینی های سیاسی در حوزه علمیه نجف اشرف (در کنار عواملی چون بافت متفاوت اجتماعی و قومی و مذهبی عراق) سبب شد تا ولایت فقیه یا مرجعیت در قانون اساسی عراق وارد نشود
توصیه زعامت حوزه آن است که استاد یا طلبه حوزه نجف به شکل روزمره در سیاست مداخله نکند. مراجع عظام به ویژه زعیم حوزه نیز عموما از پذیرش سیاسیون پرهیز دارند. زعیم حوزه نجف هر روز بیانیه نمی دهد و غالبا در سیاست ریز نمی شود و عموما در انتخابات هم مداخله نمی کند.
در فضای دموکراتیک اعلام مرجعیت این نقص نیز بروز می کند که برخی افراد با تراز علمی نه چندان برتر، با توجیهات فردی یا خانوادگی و موروثی یا محلی و منطقه ای و یا دخالت جریانات سیاسی یا دولت ها و یا صرف هزینه و تبلیغ و رسانه تکاپوی جا انداختن خود را کرده و فضایی را به خود اختصاص داده یا حاشیه هایی ایجاد کرده اند.
علمای نجف آزادانه سخن می گویند و کسی احساس دخالت در حوزه شخصی خود را ندارد. کسی نگران نیست که بخاطر اظهار دیدگاهش در حوزه دینی یا اجتماعی، دیگران منزل یا مکتبش را مورد هجمه قرار دهند. در نجف کسی شعار نمی دهد و طلبه ها عموما برای حمایت از این و آن یا محکومیت این و آن اجتماع نمی کنند و بیانیه دادن مرسوم نیست. کسی هم درگوشی صحبت نمی کند چون کسی نگران مداخله پنهان دیگری نیست.
نجف در یک کلام آزاد شده است و با وسائط ارتباطی جدید امکان شناخت جهان و تحولات آن و نیازهای بشر بیش از همیشه برای عالمان این حوزه فراهم است. آنان شاید بهتر از همیشه ابزارهای تشخیص «ضرورت و مصلحت» را در اختیار دارند و باید دید تفقه نجف و فهم آن از «ضرورت و مصلحت» در دوران ازادی چه ارمغانی برای جهان اسلام به بار خواهد آورد.
در یکی از دیدارها از حکیمی پرسیدم مهمترین شاخصه امروز نجف چیست؟ گفت: آزادی علمی و فردی و نفوذ معنوی و سیاسی، باز پرسیدم مهم ترین نگرانی برای نجف چیست؟ گفت: همین نفوذ و آزادی!
اصولا در مرجع تقلید تعیین و جانشین معرفی کردن به این صورت وجود ندارد و شیعیان به تدریج وقتی به علم و تقوای یک نفر معتقد شدند از او تقلید میکنند یعنی احکام دینی را از او فرا گرفته و به فتوای او عمل میکنند گاهی ممکن است یک رهبر دینی در زمان حیات خود عملیت و تقوای یک فرد را تصدیق کند این تصدیق به معنای تعیین نیست ولیکن ممکن است خود مردم تصدیق او را از موجبات استحقاق و لیاقت آن فرد دانسته و به او بگروند...