علاقه به ایجاد سلبریتی ها دلایل متعددی دارد. یکی از این دلایل ضعف سرمایه اجتماعی در جامعه ماست.
فرهنگ ما متاسفانه گرفتار دوگانگی و به فرهنگ رسمی عمومی و فرهنگ زیرزمینی که برخلاف زیرزمینی بودنش، طرفداران زیادی دارد، تقسیم شده است. واقعیت این است که هر یک از این دو فرهنگ در پی یافتن قهرمان های خود و اتفاقا هر دو هم قوی هستند و حرفی برای گفتن دارند. در بسیاری از کشورها دوگانگی فرهنگ های رسمی و زیرزمینی وجود ندارد و مصداق فرهنگ یکی است؛ اما در کشور ما تفاوت های عمیقی بین این دو فرهنگ رسمی و زیرزمینی وجود دارند که باعث می شوند هر یک راه و روش ویژه خود را داشته باشند.
آیا سلبریتی ها واقعا مرجع مناسبی برای وقایع سیاسی و اجتماعی هستند؟
به دلیل همین تفاوت ها شخصیت هایی در فضای مجازی جلوه می کنند که با معیارهای عمومی جامعه و ملاک های رسمی تناقض بسیار دارند، اما طرفدارانشان آنها را به شهرت و معروفیت رسانده اند. مثلا عکس پسری که با دخترهای مختلف عکس گرفته در فضای مجازی دست به دست می گردد و او ناگهان تبدیل به سلبریتی می شود و یا دختر جهانگردی که به سفر دور دنیا میرود و معروف می شود. همه اینها نشأت گرفته از این دوگانگی است که شخصیت هایی را در اثر توجه مردم به شهرت می رساند.
این فضا به صفحات مجازی بازیگران و خوانندگان هم کشیده شده و این ستاره ها بخشی از شهرت و نفوذشان را مرهون فضای مجازی هستند. شهرت در این فضا به ستاره ها و سلبریتی ها امکان درآمدزایی بیشتر از طریق شرکت در مراسم بازگشایی فلان فروشگاه و یا بستن قراردادهای بهتر را می دهد.
از این رو فعالیت آنان در فضای مجازی تشدید می شود و استمرار این فعالیت ها نشانه ای بر صحت رویکردهای آنان تلقی می شود. این روزها فعالین فضای مجازی تاثیرات فراوانی بر جهت گیری های اجتماعی دارند. دلیل اینکه مردم دل به دل این افراد می دهند، وجود همان فرهنگ زیرزمینی است، زیرا هر چیزی که حالت دوگانه داشته باشد، برای مردم جذاب تر است.
دوگانگی قهرمان های این دو گروه باعث شده است که هرکدام راه خود را در پیش بگیرند و مردم هم به شهرتشان کمک کنند. البته این دم دستی ترین تحلیل برای ریشه یابی این ماجراست؛ ماجرایی که پیدایش آن بی شک دلایل قوی تری دارد. گاهی اوقات این معروفیت منجر به مرجعیت اجتماعی هم می شود؛ ولی آیا همه سلبریتی ها صلاحیت مرجعیت برای جریانات اجتماعی و سیاسی را دارند؟
بدیهی است که توقع ما از این افراد معقول نیست و نباید آنها را مصلح اجتماعی فرض کنیم. هر کسی تخصصی دارد و البته می تواند درباره مسائل مختلف اظهار نظر کند، اما گرفتاری وقتی شروع می شود که افراد خاصی با استفاده از فضای مجازی، پر و بال پیدا می کنند.
جناح های سیاسی، اعم از چپ، راست، اصلاح طلب، اصولگرا و معدل به هنگام درگیری ها، میتینگ ها و موضع گیری های سیاسی همواره تمایل خود را برای استفاده از این چهره ها نشان داده اند. آنها این شیوه را راهی برای نزدیک شدن به پایگاه فرهنگ زیرزمینی می دانند که با ظرفیت چند میلیونی خود می تواند در رسیدن به اهدافی خاص به آنان کمک کند. مثل جریان تتلو که از او در جهت نیل به همین هدف استفاده شد، اما به نظر من کار درستی نبود.
البته هر کسی حق دارد موضع گیری سیاسی داشته باشد، اما قرار دادن سلبریتی ها در جایگاه یک چهره تاثیرگذار اشتباه بزرگی است، زیرا آنها را تبدیل به یک مرجع و منبع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با پیامدهای نامطلوب می کند. متاسفانه ما با توجهات مستمر خود به این افراد، این بلا را بر سر خود آورده ایم.
*ماهنامه نزدیک