روزنامه اعتماد در گفت وگویی با عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب، نوشت: اصلاحطلبان از ابتدای روی کار آمدن آقای روحانی چه به صورت فردی و چه با احزاب ارتباطشان را با دولت داشتهاند. هر گاه هم نقطه نظری داشتهاند، به طور مستقیم با آقایان روحانی، جهانگیری و تعدادی از وزرا مطرح کردهاند.
در گزیده ای از این گفت وگو آمده است: انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم در حالی برگزار شد که اصلاحطلبان برای بار دوم از حسن روحانی حمایت کردند. حمایت از حسن روحانی با توجه به ویژگیهای امروز عرصه سیاست، مهمترین دلیل برای چنین تصمیمی بود. آنها در عین انجام این حمایت بارها گفتند که ارتباطشان با دولت تنها مبتنی بر حمایت نبوده و نقد و نظرشان را با دولت در میان خواهند گذاشت. با این حال امروز این پرسش پیش میآید که بهترین و مطلوبترین شکل ارتباط جریان اصلاحطلب از دولت چیست؟
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که «اصلاحطلبان از ابتدای روی کار آمدن آقای روحانی چه به صورت فردی و چه با احزاب ارتباطشان را با دولت داشتهاند. هر گاه هم نقطه نظری داشتهاند، به طور مستقیم با آقایان روحانی، جهانگیری و تعدادی از وزرا مطرح کردهاند. همچنین این ارتباط از طریق احزاب نیز تا به حال صورت گرفته است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین بیان میکند که «روحانی ضمن اینکه گفتمان اصلاحطلبیاش را حفظ کرده است، به اصلاحطلبان و حتی بخشهای مختلف حاکمیت نشان داده که مستقل است و فراجناحی عمل میکند.»
**تعامل و ارتباط اصلاحطلبان و دولت به نظر شما باید چگونه باشد؟
اصلاحطلبان در سال ٩٢ با علم به اینکه یک نامزد غیر اصلاحطلب را حمایت میکنند، پا به عرصه انتخابات و حمایت از آقای روحانی گذاشتند. دولت اول آقای روحانی دستاورد بزرگی به نام برجام داشت و از این حیث موفق تلقی میشد. اگرچه همان زمان هم اصلاحطلبان نمره ٢٠ به آقای روحانی نمیدادند ولی نمره قابل قبولی میدادند. از همین رو نیز در دوره دوم کاندیداتوری آقای روحانی از او حمایت کردند و بر همین اساس سازمان رایی که ٢٩ اردیبهشت ماه برای آقای روحانی شکل گرفت نتیجه کار سازمانی اصلاحطلبان و جامعه مدنی بود که پشت سر آقای روحانی آمد و انتظاراتی منطبق و مطابق با شعارهای آقای روحانی داشت.
درست است که اصلاحطلبان کار تشکیلاتی کردند و این تشکیلات اصلاحطلبان بود که جامعه را وارد رقابت کرد اما واقعیت این است که بخش قابل توجهی از جامعه مدنی بدون وابستگی به جریانهای سیاسی و به اعتبار شعارها و گفتمانهای آقای روحانی به او رای دادند. وقتی فهمیدند که نامزد رقیب او با یک پشتوانه تشکیلاتی متصل به برخی کانونهای قدرت به میدان رقابت میآید بنابراین از ترس عدم تکرار اشتباهات دولت در پیش از سال ٩٢ به آقای روحانی رای دادند و طبیعتا انتظاراتی هم از او دارند. اصلاحطلبان کماکان حامی آقای روحانی هستند. محدودیتهای آقای روحانی را هم میدانند و نبود فضا برای تحقق بعضی از شعارها و وعدههای انتخاباتی را هم میدانند.
به علاوه اینکه اصلاحطلبان ذهن جامعه را باید متمرکز بر انتخابات ٩٨ مجلس شورای اسلامی کنند. گاهی رسانهها بحث انتخابات ١٤٠٠ را مطرح میکنند که خیلی زود است و باید توجه به سمت انتخابات ٩٨ برود. بخشی از نتیجه انتخابات ٩٨ نیز وابسته به کار آقای روحانی و دستاوردهای دولت خواهد بود. شرایط اقتصادی جامعه سخت است و شرایط بینالمللی نیز نسبت به دولت اول سختتر شده است. مردم و اصلاحطلبان با توجه به واقعیت موجود، از آقای روحانی حمایت خود را ادامه خواهند داد.
**در انتخاب کابینه دولتهای یازدهم و دوازدهم ارتباط اصلاحطلبان و دولت چقدر نقش داشت؟
اصلاحطلبان در هر دو دوره فقط توصیههای مشورتی به آقای روحانی داشتند و مطالبهشان از او این بود که نیروهای کارآمد و با تجربه را به کار بگیرد و هر کسی را سر جای خود بنشاند؛ وگرنه اصلاحطلبان چهره مشخصی را به آقای روحانی پیشنهاد ندادند. حتی راغب بودند یکی از وزرا از کابینه بیرون بیاید و در جایگاه شهرداری قرار بگیرد که آقای روحانی چنین چیزی را قبول نکرد و کماکان او را در کابینه نگه داشته است. اصلاحطلبان اساسا سهم خواهی نکردند.
**کانال ارتباطی اصلاحطلبان و دولت باید چگونه باشد؟ آیا لازم است که سازمانیافتگیای وجود داشته باشد یا همین ارتباط گرفتن از طریق شخصیتهای خاص مثبت و مفید است؟ ارتباط اصلاحطلبان و دولت چه قاعدهمندیای نیاز دارد؟
اصلاحطلبان از ابتدای روی کار آمدن آقای روحانی چه به صورت فردی و چه با احزاب ارتباطشان را با دولت داشتهاند. هر گاه هم نقطه نظری داشته باشند، به طور مستقیم با آقایان روحانی یا جهانگیری و تعدادی از وزرا مطرح میکنند. همچنین این ارتباط از طریق احزاب نیز تا به حال صورت گرفته است. نقطه کوری در راستای ارتباط بین آقای روحانی و اصلاحطلبان وجود ندارد. نکته مهم این است که در راستای کارکرد و بروز و ظهور توانمندی دولت دوازدهم این ارتباط و توصیه وجود داشته است. ممکن است آقای روحانی در برخی موارد از این نظرات استفاده کرده باشد و برخی موارد دیگر استفاده نکرده باشد.
**دولت تا به حال چقدر تمایل به ارتباط با اصلاحطلبان نشان داده است؟
آقای روحانی تفاوتهای شخصیتی زیادی با آقایان هاشمی و رییس دولت اصلاحات دارد. او ضمن اینکه گفتمان اصلاحطلبیاش را حفظ کرده است، به اصلاحطلبان و حتی بخشهای مختلف حاکمیت نشان داده که مستقل است و فراجناحی عمل میکند. واقعیت این است که این مساله را هیچوقت کتمان نکرده است.
آقای روحانی در همان هویت سیاسی و تاریخی خودش است و اصلاحطلبان هم انتظار ندارند که او فرضا به طور رسمی از جامعه روحانیت مبارز انصراف دهد و به مجمع روحانیون مبارز بپیوندد. چنین روحیه و ماهیتی وجود ندارد. آنچه که مشخص است گفتمان اصلاحطلبی آقای روحانی است که تا به حال تاحد زیادی محفوظ مانده است. امیدواریم او به این روند ادامه دهد، چرا که این گفتمان میتواند در عرصه بینالمللی و توسعه داخلی کارساز باشد.
**آثار و نتایج وجود تعامل و ارتباط نزدیک بین اصلاحطلبان و دولت را چه میدانید؟
تعاملی که شکل گرفته و منجر به یک فعالیت تشکیلاتی به نام ائتلاف فراگیر جبهه اصلاحات و معتدلین شده است، به حال جامعه سودمند است و اصلاحطلبان برای انتخابات ٩٨ و ١٤٠٠ درصدد هستند تا این ائتلاف را فراگیرتر کنند تا دورههای پیش از ائتلاف یعنی پیش از ٩٢ در قوای مقننه و مجریه تکرار نشود. این مهمترین دلیلی بود که اصلاحطلبان را بر آن داشت تا به ائتلاف با اعتدالگرایان روی بیاورند.