یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اشغال سفارتخانه آمریکا در تهران در 13 آبان ماه سال 1358 توسط دانشجویان پیرو خط امام در همان مقطع زمانی حرکت عاقلانه و اثرگذار بود اما در موارد دیگر اشغال یک سفارتخانه، کار نادرست است.
به گزارش ایرنا، ابراهیم اصغرزاده چهارشنبه شب در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد افزود: اینکه فکر کنیم اگر سفارت آمریکا در 13 آبان ماه 1358 توسط دانشجویان پیرو خط امام اشغال نمی شد، مملکت گلستان می شد، قابل بحث نیست زیرا حوادث تاریخی مختلف با علل گوناگون می توانست اتفاق بیافتد تا کشور را دچار آشوب کند.
وی اظهار کرد: اگر سفارت آمریکا به صورت مسالمت آمیز و طبیعی توسط دانشجویان اشغال نمی شد، در شرایط آن موقع کشور که تضادها زیاد بود، گروه دیگری می آمدند و با اسلحه آمریکایی ها را می کشتند یا یکی از آن کودتاها به ثمر می رسید و انقلاب دچار مشکل می شد.
وی با بیان اینکه نباید در مسائل تاریخی دچار توهم شویم، گفت: اشغال سفارت آمریکا دارای مضرات و منافعی بود، دانشجویان پیرو خط امام راحل ابهت آمریکا را شکستند و در آن شرایط که کسی جرات نمی کرد به سفارت آمریکا نگاه کند، آن را به اشغال خود درآوردند و باعث ایجاد وحدت ملی شدند.
اصغرزاده افزود: شعار و پیام اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام به آمریکا این بود که شاه را از آمریکا اخراج کند یا به ایران برگرداند زیرا انتقال شاه به آمریکا توهینی برای ملت ایران به شمار می رفت اما شعار این دانشجویان نابودی آمریکا نبود.
وی اظهار کرد: یک حادثه تاریخی را باید در همان متن اصلی بررسی کرد، اشغال سفارت آمریکا برای مدت کوتاه فواید بسیار داشت زیرا در درازمدت انقلاب را محبوب کرد.
وی گفت: گروگان گیری و اشغال سفارتخانه یک کشور به هیچ وجه کار خوبی نیست اما این عمل در مقطعی به عنوان یک حرکت دانشجویی از سوی روشنفکران، نویسندگان و گروه های سیاسی در داخل و خارج کشور مورد حمایت قرار گرفت و همدلی ایجاد کرد.
اصغرزاده افزود: اشغال سفارت آمریکا در آن مقطع زمانی با کار کاریکاتوری یک عده که به سفارت انگلیس حمله کردند یا به سفارت عربستان حمله نمودند، فرق می کند و حمله به سفارتخانه های انگلیس و عربستان حماقت آمیز بود.
دیپلماسی کشور در دولت احمدی نژاد به خاک سیاه نشست
این فعال سیاسی اظهار کرد: زمانی که شوروی سابق از هم فروپاشید، آمریکا دشمن اصلی خود را در منطقه از دست داد و نمی دانست دشمنش چه گروهی است تا اینکه در 11 سپتامبر به برج های دوقلو حمله شد و جامعه آمریکا دشمن اصلی خود را تروریسم که به جامعه داخلی کشورش حمله می کند، دانست.
وی گفت: در این شرایط که ایران می بایست با عقلانیت رفتار می کرد، آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل متحد، بزرگترین جنایت علیه بشریت یعنی هولوکاست را زیر سوال برد و حمله به برج های دوقلو را یک دروغ و کار خود آمریکا دانست که این عمل وی باعث شد آمریکا ما را مسخره کند.
وی افزود: در اواخر دولت احمدی نژاد به خاطر سهل انگاری ها و اشتباهات او بدترین شکست دیپلماسی کشور رقم خورد و پرونده هسته ای ایران از یک سازمان انرژی هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شد که رئیس در آن شورا آمریکا بود.
اصغرزاده اظهار کرد: دولت احمدی نژاد دیپلماسی کشور را به خاک سیاه نشاند و در سیاست خارجی نیز اشتباهات مهلکی را مرتکب شد، ضمن اینکه در انقلاب اول و دوم فرهنگی خود نیز مشکلات بسیار بوجود آورد.
ایده مذاکره با آمریکا قبل از دولت روحانی محقق شد
این فعال سیاسی گفت: قبل از دولت آقای روحانی، گروهی به عمان رفتند و موضوع مذاکره با آمریکا را مطرح کردند، یعنی هسته اصلی مدیریت کشور در آن زمان به این نتیجه رسیده بود که باید مذاکره با آمریکا را شروع کند لذا مذاکره با آمریکا ربطی به آقای روحانی نداشت.
وی افزود: پس از روی کار آمدن آقای روحانی، تلاش دولت برای خروج ایران از انزوای بین المللی و بهبود شرایط آغاز شد و در آن شرایط آقای ظریف به آمریکا رفت و به او کفش پرتاب کردند، به آقای ناطق نوری در حرم مطهر رضوی بطری آب پرتاب نمودند به فرد دیگری در قم مهر پرتاب کردند، با این شرایط برجام با درایت مسئولان به سرانجام رسید و جلو تحریم ها و انزوای کشور گرفته شد.
اصغرزاده اظهار کرد: در آن شرایط که برجام به تصویب می رسید، وزیر خارجه ایران با وزیر خارجه آمریکا مدت 22 ماه ملاقات داشتند و در این ملاقات ها حتی یکبار به موضوع اشغال سفارت آمریکا در سال 58 اشاره نشد و حتی کنگره آمریکا در جریان بررسی مذاکره ایران با کشورش نیز به این موضوع نپرداخت.
وی گفت: در سال 96 که آقای روحانی دوباره رئیس جمهوری شد، یکی از شعارهای مهم وی برداشتن تحریم های غیرهسته ای بود.
وی افزود: همیشه شرایط برای اینکه رابطه ایران با غرب بهبود یابد، وجود داشته است اما همیشه عده ای سعی کردند بنا به دلایلی آتش بیار این معرکه شوند و اسم کار خود را آمریکا ستیزی گذاشته و پرچم یک کشور را به نام ملت ایران آتش بزنند.
اصغرزاده ادامه داد: خوب نیست ایران با آن صبغه فرهنگی و انقلاب اسلامی خود در داخل 2 قطبی شود یا جامعه ایرانی دچار دوشخصیتی گردد به طوری که یک شخصیت برای کسانی است که فکر می کنند، ذوب در حکومت هستند و باید با آمریکا بجنگند و آمریکا دشمن ابدی است و گروهی دیگر از جامعه عاشق آمریکا و شیفته آن شوند، این خیلی بد است که در یک کشور آنقدر دوپارگی وجود داشته باشد که عده ای باور نکنند که آمریکا دشمن است.
وی گفت: من نمی گویم که عاشق آمریکا شوید یا اینکه آمریکا هراسی را ترویج دهید، مسلما آمریکا بهشت نیست، ایرانی هایی که به آنجا رفتند در تبعید به سر می برند و در واقع همه اقلیت ها در کشورهای غربی در تبعید بسر می برند چون جامعه آنها را نمی پذیرد.
وی افزود: امام راحل در اوایل انقلاب فرمودند 'مگر ما قرار است که تا ابد با آمریکا قطع ارتباط کنیم'. امام راحل اذعان داشتند که جمهوری در ایران به معنای داشتن آزادی برای همه ایرانیان است و حتی مارکسیست ها هم می توانند در کلاس ها تدریس کنند.
اصغرزاده اظهار کرد: قرار بود، انقلاب اسلامی محصول مشترکی باشد، درست است که روحانیت در راس آن بودند اما قرار نبود که روحانیت طبقه حاکم باشد، زیرا برای پیروزی این انقلاب، همه زحمت کشیدند و شعار آنان اخلاقی، انسانی، برقراری عدالت و اجرای قانون بود.
برگ برنده دولت آقای روحانی سیاست خارجی آن است
وی گفت: در این شرایط برخی قانون اساسی را تفسیر می کنند و می گویند یک زرتشتی نباید در شورای شهر یزد باشد، این خیلی حرف بدی است، قانون اساسی قانون مترقی این کشور است و تفسیر آن صحیح نیست و علاوه بر این هر شهروند ایرانی با هر دینی از حقوقی برخوردار است و همه با هم برابر هستند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: برگ برنده دولت آقای روحانی، سیاست خارجی و دپلماسی آن است، رئیس جمهوری کشور سیاست خارجی را اداره می کند و رئیس شورای عالی امنیت ملی است و نیروی دیگر حق ندارد برای سیاست خارجی تعیین تکلیف کند.
وی اظهار کرد: آقای روحانی باید با شجاعت بایستد، زیرا رای به روحانی به معنای آمادگی ملت برای تعامل با دنیا بود و هیچ کس نمی تواند این پیام را زیر سوال ببرد.
اصغرزاده گفت: نباید نگران بود که تفکرات و اندیشه های مختلف در کشور وجود دارد، اگر بخواهیم تاریخ را دستکاری کنیم و با عینک ایدئولوژیک به مردم بگوییم که فقط یک جور ببینند و عمل کنند، سرمایه اجتماعی از بین می رود.