معاون رئیسجمهور گفت: آمریکاییها ابتدای انقلاب از طریق تحریک اقوام، کارهای عجیب و غریب میکردند و دخالتهایی در امور ایران داشتند، تسخیر سفارت آمریکا این اقدامات را قطع کرد.
30 مهر 58 کارتر اجازه ورود شاه را به آمریکا داد، این اتفاق دانشجویان پیرو خط امام را به این فکر انداخت که احتمال تکرار کودتای 28 مرداد 32 وجود دارد و باید کاری کرد. آنها برای اینکه از وقوع کودتا جلوگیری کنند، تصمیم به تسخیر سفارت آمریکا گرفتند. با تسخیر سفارت آمریکا، دولت موقت مهندس بازرگان بلافاصله استعفا کرد.
معصومه ابتکار از جمله دانشجویانی بود که در تسخیر سفارت آمریکا مشارکت داشت. او 38 سال پس از آن تسخیر می گوید: اشغال سفارت در آن شرایط و در آن مقطع بهترین تصمیمی بود که می شد گرفت و اقدام دانشجویان به استناد شواهد و اسنادی که بعد از تسخیر لانه جاسوسی به دست آمد، جلوی خیلی از آسیب ها را گرفت.
مشروح این گفت و گو را در ادامه بخوانید.
****
شما در زمان تسخیر لانه جاسوسی مترجم بودید و قاعدتا در مذاکرات هیأت هایی خارجی با دانشجویان درباره آزادسازی گروگان های آمریکایی حضور داشتید و مباحث و دیدگاه های دو طرف را ترجمه می کردید. آیا خاطره ویژه ای از آن روزها دارید؟ آیا پیش آمد که دخل و تصرفی در ترجمه صحبت ها انجام دهید؟
خیر، من دخل و تصرفی در ترجمه صحبت ها نداشتم. خاطراتم را در کتاب «تسخیر» به طور کامل ابتدا به زبان انگلیسی برای مخاطب بین المللی و بعد به زبان فارسی برای عموم مردم ایران نوشتم. من در وهله اول دعوت شدم و در روابط عمومی برای ترجمه همزمان کمک می کردم. بعد هم در مقاطعی برای بیان اخبار و برنامه های دانشجویان نقش سخنگویی داشتم. آن زمان ما ترجمه اسناد سفارت آمریکا را انجام می دادیم. کاری که الان ویکیلیکس مرتب انجام می دهد و اسناد مربوط به سفارتخانه های آمریکا را افشا می کند. آن موقع هم دانشجویان خط امام همین کار را کردند. در کتابم کاملا این موضوع را توضیح دادم که چه اقداماتی آنجا انجام می شد. درباره هیأت های خارجی نیز، بله هیأت هایی آمدند، مثلا هیأت صلیب سرخ که برای دیدار و گفت و گو با گروگان ها می آمد و احوال و شرایط نگهداری آنها را پرسوجو می کرد.
از طرف خود آمریکایی ها نیز هیأت هایی آمدند؟
افراد مختلفی همچون سناتورهای آمریکایی و خبرنگارها می آمدند، زمانی یکی از سناتورهای آمریکایی آمد ولی اجازه دیدار با گروگان ها را نداشت و بیشتر حضورش جنبه مصاحبه و صحبت پیدا کرد.
برخی تسخیر سفارت انگلیس و عربستان را با تسخیر سفارت آمریکا مشابه سازی می کنند. نظر شما چیست؟
اصلا اینها هیچ ارتباطی با هم ندارد. تسخیر سفارت آمریکا یک جریان عظیمی بود که مردم با حمایت خود آن را به انقلاب دوم تبدیل کردند. در آن اوضاع قانون اساسی نداشتیم، دولت موقت و شورای انقلاب سرکار بودند. هیچ کدام از ساختارهای رسمی حاکمیت همچون مجلس و دولت هنوز شکل نگرفته بود و تمام نظامات اطلاعاتی و امنیتی کشور در یک شرایط بسیار متزلزلی به سر می برد.
در این شرایط دانشجویان فکر کردند اگر اقدام و ورود نکنند، مخاطراتی وجود دارد که می تواند تبعات بسیار سنگینی برای کشور داشته باشد. چراکه آن زمان نمونه های مداخله آمریکا در کشورها بسیار زیاد بود. بعد از اشغال سفارت تا الان، بیش از 70 مورد نمونه هایی از مداخله دولت آمریکا و سیآیای در امور کشورها اعم از انتخابات تا مداخله نظامی می توان یافت. به عبارت دیگر دخالت آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها کاملا یک امر شناخته شده است. در کشور خودمان هم کودتای 28 مرداد 32 بحث توهم توطئه نبود، بنابراین دانشجویان براساس یک تحلیل منطقی و درست این کار را کردند.
پشت صحنه ای وجود نداشت که این اقدام را به دانشجویان تسخیر سفارت آمریکا القاء کند؟
خیر.
آقای منصوری فرمانده کل وقت سپاه اعلام کرده بودند که سپاه در تدارک اولیه دانشجویان برای تسخیر سفارت آمریکا نقش داشت. آیا این طور بود؟
خیر، اصلا آن موقع این مسائل نبود. جمع خود دانشجویان الان هستند؛ خود آنها جمعا تصمیم گرفتند و به این جمع بندی رسیدند و آن را عملیاتی کردند. دانشجویان تحلیلشان این بود، امام این خط را دادند چون ایشان سخنرانی کردند و گفتند «دانشجویان و طلاب باید در مقابل اقدامات آمریکا بیایستند». برداشت دانشجویان در آبان سال 58 این شد که «چون ما در ساختارهای امنیتی و اطلاعاتی ضعف شدید داریم باید اقدامی انجام دهیم».
تکرار این روش در موضوع سفارت انگلیس و عربستان، یک کاریکاتور بود چون در حال حاضر دولت، مجلس، اطلاعات، سپاه، بسیج و ارتش مستقر و مستحکم داریم؛ حال آنکه سال 58 همه اینها در شرایط متزلزل بود.
دانشجویان می خواستند تصمیم خود را با امام در میان بگذارند اما چرا آقای موسوی خوئینی که رابط بین دانشجویان پیرو خط امام با بنیانگذار انقلاب اسلامی بود، مخالفت کرد و گفت «شما این کار را انجام دهید، گرفتن تأیید امام با من»؟
بله، نظر دانشجویان این بود اما نظر آقای موسوی خوئینی ها نیز آن بود که «اگر این حرکت بخواهد موفق باشد باید مردمی و دانشجویی انجام شود، نه آنکه یک حرکت حکومتی باشد. گرفتن تأیید امام این حرکت را حکومتی می کند». بر همین اساس نیز تأیید امام بعد از تسخیر سفارت آمریکا و حمایت مردم از این واقعه انجام شد. یعنی آن موج مردمی که در حمایت از اقدام دانشجویان به صحنه آمد، این حرکت را به انقلاب دوم تبدیل کرد و دیگر هیچ کس در مقابل این جریان موضع نگرفت.
الان چرا دانشجویانی که آن روز در تسخیر سفارت آمریکا نقش داشتند به دو گروه پشیمان و غیر پشیمان تقسیم شدند؟
هیچ کس پشیمان نشد. دانشجویان اصلا پشیمان ندارند. دانشجویان همه نسبت به کاری که کردند معتقدند. حالا شاید بگویند تبعات، عواقب و اتفاقاتی که بعدا افتاد، خارج از اختیار و کنترل ما بود، بالاخره هر حرکتی ممکن است یک عوارضی هم داشته باشد. هیچ کس الان نمی گوید این کار صد درصد درست و خوب بود ولی هیچ کس هم پیشمان به مفهموم واقعی این کلمه نیست. چون بالاخره در آن شرایط و در آن مقطع بهترین تصمیمی بود که می شد گرفت و اقدام دانشجویان به استناد شواهد و اسنادی که بعد از تسخیر لانه جاسوسی به دست آمد، جلوی خیلی از آسیب ها را گرفت.
آمریکایی ها از طریق تحریک اقوام، کارهای عجیب و غریب می کردند و دخالت هایی در امور ایران داشتند، تسخیر سفارت آمریکا این اقدامات را قطع کرد و یک درجه مصونیت را برای انقلاب به وجود آورد. و البته تسخیر سفارت عوارضی هم داشت. اما اینکه فکر کنیم همه بدبختی ها از تسخیر سفارت آمریکا شروع شد، موضوعی است که آمریکایی ها خیلی دوست دارند، آن را القاء کنند که همه گرفتاری های ایران مربوط به این موضوع است. در حالیکه این طور نیست و در مقابل می توان این تحلیل را مطرح کرد که اگر تسخیر سفارت آمریکا نبود آیا احتمال نداشت کودتای 28 مرداد 32 تکرار شود؟ بله احتمالش خیلی زیاد بود. وضعیت مصر را دیدیم، یک سال بعد از پیروزی انقلاب مان احتمال داشت 180 درجه به عقب برگردیم و همه چیز را از دست بدهیم.
امروز شاهد دخالت های آمریکا در عراق، افغانستان، یمن و سوریه هستیم. نمونه های دخالت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا از این دست را کم نداریم. امروز آمریکا صدها پایگاه نظامی اطراف ما دارد، هر لحظه همه منطقه را تهدید می کند. این نشان می دهد در آن اوضاع دانشجویان براساس یک تحلیل این کار کردند. من هیچ وقت نمی توانم بگویم که کار ما تبعات منفی نداشت. تبعات منفی حتما داشت ولی برآیند و منافعش برای کلان کشور و انقلاب هم کم نبود.
اما اشغال سفارتخانه های عربستان و انگلیس خیلی متفاوت با تسخیر سفارت آمریکا بود. معتقدم اشغال سفارتخانه های انگلیس و عربستان اقدامی کاملا غلط، ضدنظام و ضد ارزشی بود. این اقدامات متأسفانه چهره بسیار بد و منفی را برای کشور در سطح جهان ایجاد کرد، مورد سوءاستفاده قرار گرفت و به کشور آسیب زد چون زمانی این اتفاقات افتاد که نظامات حاکمیتی مستقر بودند و شرایط باثباتی داشتیم.
برخی معتقدند وقوع جنگ تحمیلی و حمله صدام به ایران متأثر از تسخیر سفارت آمریکا بود، نظر شما چیست؟
خیر، احتمال جنگ قبل از آن هم بود. آمریکا تمام طراحی هایش را با صدام انجام می داد. اخیرا هم سیآیای ارتباطاتش را با صدام تأیید کرده و گفته است «این{صدام} آدم ما بود و ارتباطات نزدیکی با ما داشت». بنابراین آنها طراحی هایشان را داشتند و برنامهریزیهایشان را کرده بودند، از خیلی قبل نیز تحریکات مرزی شروع شده بود. حتی بعضی می گویند استعفای دولت موقت به خاطر تسخیر سفارت آمریکا بود. بله تسخیر سفارت آمریکا دلیلی بر استعفای دولت موقت بود اما قبلش هم دولت مرحوم بازرگان سه چهار مرتبه استعفا داده بود. در واقع آقای مهندس بازرگان با مشکلات زیادی مواجه بود و این هم مزید بر علت شد.
أیت الله موسوی خویینیها میگوید پس از آنکه سفارت تسخیر شد، این مسئله را تلفنی با بیت امام مطرح میکند؛ سیداحمد میگوید امام گفته است که خوب جایی را گرفتید، محکم نگه دارید.