«برای مشاهده ویدئو، به انتهای همین گزارش مراجعه کنید»
معرفی منصور غلامی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم، مطابق پیش بینی واکنش منفی بسیاری از دانشگاهیان و فعالان سیاسی اصلاح طلب را در پی داشت.
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب»، معرفی او به مجلس در حالی صورت گرفت که از یک ماه و اندی پیش تا کنون گزینه های متعددی برای این سمت مطرح شدند. سیدضیا هاشمی، که از شهریور ماه تا کنون سرپرستی این وزارتخانه را به عهده داشت، به عنوان یکی از گزینه های احتمالی برای این سمت معرفی شده بود.
خودِ هاشمی اندکی پیش از معرفی منصور غلامی گفته بود: «شخصا با بیش از 10 نفر از کسانی که می توانستند در این جایگاه قرار بگیرند، تماس گرفتم خواهش کردم که مشخصات شان را بدهند و رزمه شان را در اختیار رئیس جمهور قرار دادم. قطعا کسان دیگری هم از طرق مختلف به رئیس جمهور معرفی شدند. چون آموزش عالی آنقدر غنی است که تعداد کسانی که در مظان وزارت قرار می گیرند، بسیار زیاد می توانند باشند.»
با این وجود از میان این افراد، در نهایت گزینه ای که از همان ابتدا در خصوص وی حرف و حدیث وجود داشت به پارلمان معرفی شد. عمده سابقه بحث برانگیز منصور غلامی به حضور او در دانشگاه بوعلی همدان بازمیگردد. او پیشتر از سال 76 تا 83 نیز ریاست دانشگاه بوعلی همدان را بر عهده داشت و در دوره جدید، با وقفه ای ده ساله از سال 93 بار دیگر به ریاست همین دانشگاه رسید.
در مدت حضور او در دانشگاه بوعلی، اعتراضات متعددی از سوی دانشجویان ترتیب داده شد؛ از اعتراض به وضعیت خوابگاه ها گرفته تا نحوه اعطای وام به دانشجویان دکترا. در روزهای منتهی به معرفی غلامی به مجلس، با قوت گرفتن شایعه معرفی او، برخی تشکل های دانشجویی با صدور بیانیه هایی مخالفت خود را با این موضوع اعلام کرده بودند.
قبل از معرفی غلامی و با پررنگ شدن این شایعه، تعداد زیادی از فعالین نشریات دانشجویی با انتشار بیانیه ای با اشاره تلویحی به منصور غلامی، اعلام کردند: «برخی گزینه هایی که این روزها نامشان برای تصدی وزارت علوم به گوش می رسد، کارنامه سیاهی در حمایت از دانشجویان و صیانت و پاسداری از حقوق و آزادی هایشان –و به ویژه حق آزادی بیان- داشته و بی شک معرفی شان به عنوان وزیر علوم، از سوی ما به عنوان فعالان نشریات دانشجویی کشور بی پاسخ نخواهد ماند.»
پس از معرفی غلامی، این اعتراضات اوج گرفت. از جمله، انجمن ها و نشریات فعال دانشجویی استان همدان در بیانیه ای اعلام کرد: «با اندکی تفحص در کارنامه و عملکرد دکتر غلامی در سال های اخیر به راحتی می توان دریافت که مناسب ترین تصمیم برای ایشان، مؤاخذه ای جدی در رابطه با لطمات وارد شده بر پیکره نحیف آموزش عالی استان همدان و جنبش دانشجویی است. دلایل تنزل رتبه و جایگاه علمی دانشگاه بوعلی سینا نتیجه مدیریت آقای دکتر غلامی است که با اهداف عالی نظام و دولت تدبیر و امید همخوانی ندارد و جای بسی نگرانی است که این سبک مدیریت در جایگاه وزارتخانه به چه اندازه جایگاه علمی ایران را در دنیا تنزل خواهد داد.»
در بیانیه دیگری که به امضای برخی تشکل های دیگر دانشجویی رسیده است، نیز آمده: «با اندکی تفحص در کارنامه و عملکرد دکتر غلامی در سال های اخیر به راحتی می توان دریافت که مناسب ترین تصمیم برای ایشان، مواخذهای جدی در رابطه با لطمات وارد شده بر پیکره نحیف آموزش عالی استان همدان و جنبش دانشجویی است. دلایل تنزل رتبه و جایگاه علمی دانشگاه بوعلی سینا نتیجه مدیریت آقای دکتر غلامی است که با اهداف عالی نظام و دولت تدبیر و امید همخوانی ندارد و جای بسی نگرانی است که این سبک مدیریت در جایگاه وزارتخانه به چه اندازه جایگاه علمی ایران را در دنیا تنزل خواهد داد.»
در میان این انتقادات فعالان دانشجویی، چهره های اصولگرا از معرفی غلامی حمایت کرده اند. مهمترین این حمایت ها مربوط به اظهارات حداد عادل است. او بر خلاف اخباری که در رسانه ها و از سوی فعالان و تشکل های دانشجویی منتشر شده، گفته است: وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری دارای تجربه ریاست بر دانشگاه است، آنطور که شنیده ام در چهار سال اخیر در اداره دانشگاه بوعلی همدان موفق بوده است.
حداد عادل اخبار، تصاویر و فیلم های منتشرشده درباره غلامی را «نظر جریان های سیاسی» دانسته و گفته است: «تاکنون خبر ناراحت کننده ای از این دانشگاه نشنیده ام هرچند جریانات سیاسی، هر یک بر اساس مصالح و منافع خود ممکن است، نظری در این باره داشته باشند و طی چند روز گذشته شاهد برخی از آنها در فضای مجازی بوده ایم.»
حمیدرضا حاجی بابایی، رییس فراکسیون نمایندگان ولایی هم از نظر مثبت این فراکسیون نسبت به غلامی خبر داده است.
وقتی بیطرف رای نیاورد
رای نیاوردن حبیب الله بیطرف برای وزارت نیرو، فارغ از همه تحلیل های پیرامون آن، بدون شک شکستی ناراحت کننده برای فراکسیون امید نیز به شمار می رفت. بیطرف از جمله وزرای پیشنهادی معرفی شده از سوی روحانی بود که هم سابقه وزارت در دولت اصلاحات را داشت و هم از نظر سیاسی یک اصلاح طلب تابلودار بود که رای آوردن یا نیاوردن او از نظر گروه های سیاسی حیثیتی به شمار می رفت.
با این وجود در جریان لابی های نمایندگان و سیاسیون برای رای اعتماد به او مشخص شد که عده ای از اعضای فراکسیون امید به او رای نخواهند داد. این موضوع زمانی عجیب تر شد که یکی از اعضای فراکسیون امید برای مخالفت با وزیر پیشنهادی نیرو در مجلس ثبت نام کرد. ابوالفضل موسوی بیوکی، نماینده یزد در مخالفت با بیطرف دست روی موضوع سدسازی گذاشت؛ موضوعی که از روزها پیش از آن در شبکه های اجتماعی، تنها عامل غیرسیاسی مخالفت با بیطرف عنوان شده بود. بیوکی با اشاره به مدیریت غلط منابع آبی در گذشته گفت: «در برنامه آقای بیطرف برنامه جامعی برای حل این معضل ارائه نشده است و تنها جملاتی در دیدگاه کلی، اهداف کلان، راهبردهای کلیدی، چالش ها و راهبردها بوده است و در برنامه های وزارت نیرو و اهدف کمی آن نشانی از حل این معضل نیست.»
نتیجه کش و قوس های فراوان در خصوص بیطرف، رای عدم اعتماد مجلس به او بود. پس از این اتفاق، نحوه مدیریت فراکسیون امید به شدت مورد انتقاد رسانه ها و شخصیت های اصلاح طلب قرار گرفت. نمایندگان فراکسیون امید هم یکی یکی واکنش نشان دادند. احمد مازنی از بی اخلاقی فراکسیونی انتقاد کرد و البته پای نمایندگان خوزستان را هم وسط کشید؛ محمود صادقی هم ماجرا را به راستگویی بیطرف و حاضر نشدن او برای دادن وعده های غیرکارشناسی به نمایندگان برخی حوزه های انتخابیه ربط داد. علیرضا رحیمی هم به کنایه گفت که مشکل بیشتر از آنکه سیاسی باشد، جغرافیایی بود.
ماجرا تا جایی پیش رفت که موسوی بیوکی هم مجبور شد اعلام کند مخالفت او با بیطرف صوری بود نه واقعی. او گفت: متن اينجانب براي مخالفت با ايشان نبود و فقط طرح مطالبات موكلينم در استان يزد بود بنده مامور شدم كه براي جلوگيري از حملات شديد مخالفين به ايشان براي مخالفت در پشت تريبون حاضر شوم.
او گفت: متني كه بنده قرائت كردم با هماهنگي مجمع نمايندگان استان تهيه و حتي توسط بعضي همكاران اصلاح شد. سخنراني بنده در راستاي ماموريتي بود كه از طرف فراكسيون اميد بر عهده من گذاشته شده بود و تمام اتفاقات با مديريت و هماهنگي با شخص دكتر عارف انجام شد.
سنگینی این شکست به اندازه ای بود که چند روز پس از آن برخی اصلاح طلبان به شایعه اخلال در رای گیری و تغییر آرای بیطرف امیدوار شدند. از جمله محمود صادقی که گفته بود: «احتمال دارد آقای بیطرف به کابینه دوازدهم راه یابد چرا که شنیده ام برخی نمایندگان از روی عصبانیت، تعدادی از آرای موافق نمایندگان به بیطرف را گرفته و روی آن خط کشیده اند که هیات رییسه مجلس باید به این موضوع رسیدگی کند.»
با این وجود، هیچ کدام از این اتفاقات نتوانست این نقطه تاریک در عملکرد فراکسیون امید را پاک کند.
اکنون در آستانه رای گیری برای منصور غلامی، گزینه ای که جامعه دانشگاهی کشور با اتفاق نظری کم سابقه با آن مخالفت کرده، فراکسیون امید در آستانه یک آزمون دیگر قرار گرفته؛ اعضای فراکسیون امید هنوز نظر قاطعی درباره منصور غلامی نداده اند. اما از لابلای اظهارات جسته و گریخته آنها «عزم» قاطعی برای مخالفت با گزینه پیشنهادی وزارت علوم دیده نمی شود.
به عنوان مثال، محمود صادقی که در روزهای بلاتکلیفی وزارت علوم، سخت پیگیر موضوع بوده با وجود آنکه تاکید دارد غلامی گزینه ایدهآلی نیست، می گوید: در شرایط فعلی که عملاً به بنبست رسیدهایم و حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر از گزینهها، هر کدام به دلیلی خط خوردند، چارهای جز حمایت از همین گزینه حداقلی نداریم.
او همچنین پس از جلسهای که در دفتر عارف بههمراه فاطمه سعیدی و جلال میرزایی با منصور غلامی داشت، توئیت کرد: «امروز در جلسه با دکتر غلامی گزینه پیشنهادی وزارت علوم انتقادها را صریح و بیپرده بیان کردیم. پاسخهایش مستدل، منصفانه و متقاعدکننده بود.»
محمدرضا عارف هم درباره با اشاره به جلسه فراکسیون امید با غلامی، گفت که او درباره «صحبت هایی که در فضای مجازی در این مدت در مورد ایشان مطرح شد»، «پاسخ های مناسبی» ارائه کرد.
او با تاکید بر اینکه هنوز زود است که نظر نهایی خود را در خصوص وزیر پیشنهادی علوم اعلام کنیم گفت: «در روزهای اخیر فضای تندی علیه وزیر پیشنهادی وجود داشت و نقدهایی جدی مطرح شد به خصوص در فضای دانشگاهی این نقدها وجود داشت که امید داریم در طول روزهای آینده با پاسخ های مستدل دکتر غلامی به این ابهامات فضا آرام شود تا ما بتوانیم در یک فضای کارشناسی تصمیم بگیریم.»
اکنون باید منتظر ماند و دید آیا فراکسیون امید با استدلال های اینچنینی، بار دیگر از خواسته های حداقلی اصلاح طلبان درباره فضای باز و منتقدانه در دانشگاه کوتاه خواهد آمد و یا این بار با یک عملکرد فراکسیونی منسجم، خواسته خود را به کرسی خواهد نشاند.
کیفیت اصلی
کیفیت متوسط
گزینهها، یکی بعد از دیگری مطرح میشوند، 4-5 روزی سر زبانها می افتند و بعد کنار میروند؛ این وزارتخانه بیصاحب باقی مانده است.