محققان در پژوهشی جدید موفق به شناسایی ژنهای عامل ابتلای افراد به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) شدند.
به گزارش ایسنا و به نقل از ساینس آلرت، اختلال وسواس فکری عملی (OCD)، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط درمورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد.
محققان در این پژوهش موفق به شناسایی 4 ژن مرتبط با این اختلال در افراد شدند و دریافتند که این اختلال تنها مختص انسانها نبوده و نشانگرهای زیستی آن در سگها و موشها نیز دیده میشود.
"هیان جی نوه" از "موسسه فناوری ماساچوست" ( MIT ) و دانشگاه هاروارد در کمبریج، ماساچوست که رهبری این پژوهش را بر عهده دارد، میگوید: "ما به دنبال راههایی برای به دست آوردن اطلاعات از سایر گونهها بودیم تا بتوانیم این مطالعات را در انسانها بررسی کنیم."
وی افزود:"ما با بررسی هر چه بیشتر گونههای مختلف، اطلاعات بیشتری در مورد عوامل احتمالی در مغز که به OCD کمک میکنند، به دست آوردیم."
این تیم تحقیقاتی به رهبری "هیان جی نوه"، لیستی از عوامل ژنتیکی مرتبط با OCD در انسانها را که در پژوهشهای قبلی مشخص شده بودند، تهیه کردند.
آنها همچنین نتایج تحقیقاتی که درباره OCD در موشها و مشابه این اختلال در سگها که "اختلال اجباری در سگها" (CCD) نامیده میشود را تجزیه و تحلیل کردند.
آنها چیزی در حدود 600 ژن را که به نظر می رسید به OCD و یا انواع آن وابسته است، کشف کردند که میتواند مردم را به انجام کارهایی مانند وسواس بررسی یا پاک کردن اقلام در خانه و یا شستن دستان خود وادار کند و در حیواناتی مانند سگها، به انجام اعمال اجباری مشابه تحریک کند.
زمانیکه سگها به این اختلال دچار میشوند، به طرز وسواس گونهای شروع به لیسیدن و تمیز کردن خود کرده یا دم خود را تعقیب میکنند. به طوریکه این کار ساعتها به طول انجامیده و این حیوانات توانایی توقف آن را ندارند.
این تیم تحقیقاتی با آگاهی از این 600 ژن، به بررسی 592 نفر با OCD پرداخته و نتایج را با 560 نفر که این بیماری را نداشتند، مقایسه کردند.
نتیجه این بررسی این شد که لیستی که آنها از ژنهای مورد نظر در دست داشتند، به تنها 4 ژن بیان شده در مغز به نامهای NRXN1، HTR2A، CTTNBP2 و REEP3 کاهش یافت و زمانی که در این ژنها جهش به وجود آوردند، مشاهده کردند که به طور قابل توجهی با OCD انسانی مرتبط هستند.
به گفته محققان این پژوهش، با نتایج به دست آمده میتوان به فرصتهای جدید قطعی برای یافتن درمانهای بالقوه برای OCD دست پیدا کرد و مکانیسمهای عامل این اختلال که تاکنون ناشناخته بودند را درک کرد.
یکی از محققان این پژوهش اظهار کرد: "تاکنون مطالعاتی برای یافتن ژنهای مرتبط با OCD انجام شده و برخی از آنها جالب توجه بودند، اما هرگز قادر به دستیابی به آمار دقیق نشدهاند."
پیش بینی میشود که این ژنها در رشد سیناپسها خلل ایجاد کرده و مسیرهای عصبی در ناحیهای از مغز، به نام "حلقه کورتیکواسترویاتال" (cortico-striatal loop) را مختل میکند و در نهایت نظم عواملی مانند سیگنالینگ سروتونین و گلوتامات را بر هم میزند.
داشتن این جهشهای ژنی لزوما به معنای ابتلا به OCD نیست، اما وقتی این عوامل در کنار عوامل محیطی در نظر گرفته میشوند، احتمال ابتلای فرد به این اختلال افزایش مییابد.
محققان این پژوهش میگویند: "OCD یک بیماری کاملا پیچیده بوده و تمام آنچه که ما میتوانیم بگوییم، این است که اگر فردی در این ژنها تغییراتی داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که به OCD مبتلا شود."
یافته های این پژوهش در مجله Nature Communications منتشر شده است.