پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : باربد گلشیری - هنرمند و فرزند هوشنگ گلشیری - از شهرداری تهران برای بازسازی یادمان دکتر محمد مصدق در قبرستان «ابن بابویه» درخواست کرد.
به گزارش ایسنا، هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران در حالی به کار خود پایان داد که مهسا الف، مرضیه سرسریان و پیمان شفیعیزاده به عنوان برگزیدههای این رویداد معرفی شدند. همچنین جایزه ویژه هیات داوران و نگاه ویژه دوسالانه به باربد گلشیری تعلق گرفت.
باربد گلشیری با مجموعه «سیرة الموت» مهمان این رویداد شده بود و اثر او به دلایل ارتباط با درونمایه دوسالانه و نسبت با هنر معاصر، نگاه وجودی و در عین حال سیاسی –اجتماعی، ماهیت تعاملی اثر و تاثیر حضور مخاطب، ماهیت اثر هنری در حکم روندی درازمدت و پژوهشمحور، توجه به گوشهای از فرهنگ و تاریخِ مغفول مانده و انتخاب بیان هنریِ متناسب با آن، احضار قطعهای از واقعیت تلخ جهان واقعی –دراینجا گورستان، قرار دادن بیننده در موقعیت ناگهانی مواجهه و ایجاد امکان برای بیننده برای دخل و تصرف در اثر، تناسب وضعیت بقایای بهنمایش درآمده با زیست امروزی، توجه به ارتباط تاریخی مجسمهسازی و گورسازی، ترکیب فعل مجسمهسازانه و رسانۀ چیدمان و استفاده از قالبهای هنری متنوع نگاه ویژه هیاتداوران را به خود جلب کرد.
به دلیل اینکه گلشیری در مراسم اختتامیه این رویداد حاضر نبود، مادرش فرزانه طاهری به نمایندگی از او جایزهاش را دریافت کرد.
طاهری پس از دریافت این جایزه با بیان اینکه فرزندش متنی را برای این اختتامیه فرستاده است، به نقل از باربد گلشیری این متن را خواند: «سلام، سپاسگcارم از برگزارکنندگان و هیاتانتخاب هفتمین دوسالانه مجسمهسازی، خصوصا انجمن مجسمهسازان که انجمنی مردمنهاد استY چیزی که این ملک بیش از هر چیز دیگر به Hن نیازمند است و سپاسگcارم از دوستانم که در اجرای "سیرة الموت" من را یاری کردند.
من زندگی hم را، سیرهام را وقف خیره شدن به مرگ و ویرانی کردم. از میان این ویرانیها یکی یاد و خاطره و نام دکتر محمد مصدق است. او وصیت کرده بود در مزار شهدای سیتیر در گورستان "ابن بابویه" دفنش کنند. شاه نگذاشت. در ۲۹ تیر ۱۳۵۸ به همت حزب ملت ایران یادمانی برای او در آنجا که میخواست برافراشتند؛ البته آن یادمان درست مانند بسیاری از کارهای من دیری نپایید که فروانداختندش و شکستندش.
من بارها از شهرداری تهران خواسته ام اجازه دهند این یادمان را به هزینه و تلاش خودم بازسازی کنم. میدانم اعضای شورای شهر تهران از این دوسالانه دیدن کردهاند و عکس یادمان فروافتاده دکتر مصدق را هم دیدهاند. همینجا از ایشان بار دیگر میخوام بگذارند این یادمان را به پشتوانه این جایزه مرمت کنم، بایستانم و البته تکه شکستهاش را شکسته بگذارم تا بدانیم هرکه خاموش است/ از چه معنی چنین سیهپوش است.»
دیگر برگزیدگان هفتمین دوسالانه مجسمهسازی ایران، بدون رتبهبندی معرفی شدند.
مهسا الف با اثر «مقدمهای بر کتابخانه الف» به دلایل برخورد بدیع با موضوعی اجتماعی در قالب یک روش مبدعانه، چندلایهای بودن اثر از بابت روند اجرا و نیز مصادیق، استفاده از امر استعاری نظیر دریاچه نمک و نمک سود شدن برای بیان حقیقت دور از دسترس، ارجاع به خاطرهی تاریخی و جمعی مکان و داستانهای تاثیرگذار آن و یادآوری مکتومماندن رخدادها، تناسب ارجاع تاریخیِ «وجود دانش اما دستیابیناپذیر بودن آن» با وضعیت تاریخ معاصر؛ مرضیه سرسریان با اثر «قابلیت بی پایان تفسیر واقعیت» به دلایل موفقیت اثر در تجسم «توانایی پایانناپذیر برای تفسیر واقعیت»، برخورداری از عناصر جهانِ متغیر همراه با حرکت، استحالۀ پدیدههای واقعی و روزمره به حضوری سایهوار، شناور بودن عناصر انتخابشده بین پوچی و شوخطبعی، سبکی، سیالیت و کیفیت بازیگوشانه، ایجاد بیشترین امکانات بیانی با استفادۀ حداقلی از مواد و مصالح و پیمان شفیعیزاده با اثر «واگیره» به دلایل حساسیت و دغدغۀ تاریخی و فرهنگی، آگاهیبخشی به شرایط بحرانیِ سنت قالی ابریشم قم و ایجاد وضعیت هشدار برای مخاطبان، تناسب آشفتگی چیدمان با وضعیتِ رهاشدگی و غفلت و بیتوجهی به بازیافت این سنت، ارائه غیرمتعارف و ساختارشکنانه برای موضوعی تاریخی، ارتباط مناسب و معنادار با مکان نصب برگزیدگان این دوره بودند.
سرسریان پس از دریافت جایزه ارزش معنوی اثرش را به پدرش تقدیم کرد و شفیعیزاده با تشکر از اینکه کار او مورد پسند واقع شده است ابراز خوشحالی کرد.
به گزارش ایسنا، همچنین در مراسم اختتامیه هفتمین دوسالانه مجسمهسازی بیانیه هیاتداوران به این شرح خوانده شد: «هیات داوران آثار ارائه شده در موزه هنرهای معاصر تهران را در چند مرحله مورد بررسی قرار دادند. در روز نخست داوران ابتدا بهطور انفرادی از آثار بازدید بهعمل آوردند و سپس در طی سه مرحله از تمامی آثار بازدید کردند و علاوه بر تأمل در گزارههای مربوطه و نسبت آنها با آثار، به بحث و بررسی دربارهی آنها پرداختند.
در خلال مراحل دیدار و بررسی آثار، هیات داوران در جلساتی پیرامون ضوابط کلی داوری بحث و گفتوگو کردند. هیات داوران برای رسیدن به ضوابط کلی با ارزیابی وجوه کلی و ویژگیهای آثار و با لحاظ قرار دادن تصمیمات شورای سیاستگذاری و از طریق تبیین چگونگی ارتباط هنرمندان با درونمایه دوسالانه و تاثیر آن بر آثار و همچنین با ارزیابی کلیت دوسالانه، در مورد مشی و روشی واضح برای ارزیابی نهائی گفتوگو کردند. لذا هر یک از اعضای هیات داوران در ارائه مطالب مورد نظر خود بر روی مباحث زیادی تاکید و استدلالهای خود را ارائه کرد.
در مجموع اعضای هیات داوران رشد کیفی آثار و پیشرفت دوسالانه نسبت به دوسالانههای پیشین را شایسته تحسین دانستند. این رشد از سویی نمایشگر تأثیر مثبت برگزاری دوسالانههای مجسمهسازی و از سوی دیگر بیانگر نیاز به ارائهی آثار در دوسالانهای فراگیرتر چون دوسالانه «هنر تجسمی» کشور است. لذا تصمیم گرفتهشد با توجه به عدم وجود چنین دوسالانهای در حالحاضر و لزوم توجه به رفتارهای متکثر هنری، در ارزیابی آثار محدودسازی و اولویتبندی رسانهای حذف شود.
هیات داوران با تمجید از تصمیم شورای سیاستگذاری در انتخاب درونمایه فرهنگی-اجتماعی برای دوسالانه، به بررسی درونمایه و تأثیرات مثبت و نتایج منفی آن بر روی آثار ارائه شده پرداختند. در این راستا به تفاسیر و خوانشهای متنوع از دورنمایه «وضعیت» در آثار دوسالانه اشاره شد که ضرورتاً بازتاب مستقیم این درونمایه به تعبیر ویژهی شورای سیاستگذاری نیستند. هرچند این ویژگی الزاماً به معنی ناکارآرایی این انتخاب نیست. هیات داوران همچنین برخی تناقضات در انطباق درونمایه بر آثار، طولانی بودن تعدادی از گزارهها و گاه بیانیهوار بودن آنها را مورد توجه قرار دادند.
در ارزیابی کلیت دوسالانه، بهرغم وجود شایستگی و قابلیتهای بسیاری از آثار، نمایشگاه تمامی انتظارات هیات داوران را برآورده نکرد. هیات داوران انتظار شمول بیشتر شرکتکنندگان و تنوع بیشتری در آثار دوسالانه و پرداختن به مضامین متنوعتری را داشتند.
هیات داوران کمبودهای احتمالی و توان کلی دوسالانه را در چهارچوب بستر فعالیت هنری در شرایط کلی اجتماعی ایران قابل ارزیابی میداند و بر این امر واقف است که حضور برخی هنرمندان حرفهای در بخش مدعوین می توانست بر غنای این دوسالانه بیفزاید.
هیات داوران از نقش خود از طریق انتخاب آثار برگزیده و پیام آن به هنرمندان و مخاطبhن آگاه است و اذعان دارد که رشد مجسمهسازی نیازمند گسترش حیطههای آن همراه با تنوع هر چه بیشتر روشهای آن است. با توجه به آثار ارائه شده، هیات داوران چیدمانهای منتخب را راهی مناسب برای بیان درونمایه دوسالانه یافتند. البته از نظر هیات داوران، این امر به معنای رجحان چیدمان به سایر شیوههای مجسمهسازانه نیست.
هیات داوران متذکر می گردند، گفتوگو درباره این مباحث و موضوعات، طولانی و گاه با اختلاف نظرها و تمایز آرای جدی انجام پذیرفت. با اینحال هیات داوران مایلاند تصریح نمایند که داوری نهایی، پس از ایجاد زمینه مشترکی در این مباحث پایان پذیرفت.»