پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «مدل نیستم اما میتوانم چهره محبوب یک برند باشم و بتوانم از آن برند حمایت کنم یا تبلیغشان را بکنم، بیشتر به این حس حمایت اهمیت میدهم.»
به گزارش خبرگزاری صبا؛ سحر قریشی متولد ششم دیماه سال هزاروسیصد و شصتوشش در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون، با سریال «دلنوزان» به شهرت رسید و این شهرت و برند بودن همچنان ادامه دارد... اولین بازی او در فیلم سینمایی « لج و لجبازی» بود و پس از آن فیلمهای نامآشنایی چون «گشت ارشاد»، «اکباتان»، «دربست آزادی»، «پنج ستاره»، «دو دوست»، «دریا کنار»، «آبنبات چوبی» و «آس و پاس» را از او دیدهایم. با سحر قریشی که این روزها «من و شارمین»، « کارگر ساده نیازمندیم» و «پا تو کفش من نکن» را روی پرده سینما دارد، گفتوگوی کوتاهی داشتهایم که در با هم میخوانیم.
نظر شما در مورد حرفه مدلینگ چیست؟ آیا پیشنهادی در این زمینه داشتهاید؟
با این حرفه خیلی غریبه نیستم، قبل از اینکه بخواهم بیایم و در حرفه بازیگری تست بدهم و از صفر شروع کنم، علاقه زیادی به مدلینگ داشتم و با این محیط آشنا هستم، سینما باعث شد که یک مقدار دور باشم از این فضا ولی درحالحاضر نگاه من دیگر تغییر کرده و یک نگاه حرفهایتر و حمایتیتر شده است، بهخاطر اینکه جوانها و هم نسلهای ما دارند شروع میکنند به برندسازی، به کار کردن و معرفی شدن در کشور خودشان و به اینکه بتوانیم تولیدات ملی خودمان را حمایت کنیم. الان در این جایگاه برای من خیلی جذاب است که بخواهم از دوستان و هم نسلهای خودم و عزیزانی که همه جوان هستند و فکر گذاشتهاند، وقت گذاشتهاند و دارند فعالیتی میکنند که خیلی به آن بزرگ نگاه میکنند، حمایت کنم.
چقدر تمایل دارید بهصورت حرفهای این کار را انجام بدهید؟
نمیتوانم بگویم من الان در مدلینگ کاری انجام نمیدهم، مدل نیستم اما میتوانم چهره محبوب یک برند باشم و بتوانم از آن برند حمایت کنم یا تبلیغشان را بکنم، بیشتر به این حس حمایت اهمیت میدهم تا بخواهم بگویم که بروم و مدل بشوم.
در سینمای ایران «چهره» چقدر در گرفتن نقش موثر است؟
صورت زیبا!؟ نمیتوانم بگویم که موثر نیست، مثل پول میماند، پولی که میگویند خوشبختی نمیآورد ولی به خوشبختی کمک میکند، نمیتوانم بگویم برای کار کردن در سینما یا تلویزیون چهره خوب صفر تا صد حرف اول را میزند اما چهره خوب میتواند به پیشرفت یک بازیگر یا یک هنرمند کمک کند.
باندبازی چقدر در سینمای ایران وجود دارد؟
من خودم اهل هیچ باندی نیستم، نمیشود گفت باند چون باندها تبدیل به «تیم» شدهاند و سینما الان در دو تیم قرار گرفته، یک تیم شامل فروش آنچنانی و تجاری که این فیلمها درجه کیفی از الف تا جیم دارند و تیم دیگر، فیلمهای هنری که آنها هم از الف تا جیم درجه کیفی دارند. نمیتوانم بگویم باندبازی است، جوانها که شروع میکنند معمولا از تجاری شروع میکنند، معروف میشوند، کیفیت و حتی بعضیها محبوبیت بهدست میآورند، بعد میخواهند مسیر را تغییر بدهند چون یا سنشان تغییر میکند یا اینکه تفکر و تجربه شان در سینما عوض میشود و سلیقهشان تغییر میکند، مثل خود من که همینطور که سنم بالا میرود، تجربهام زیادتر میشود، سلیقهام تغییر میکند و میرود در بعد هنری، من میتوانم بگویم هنوز فیلمی که سلیقه خودم باشد و به من بچسبد را بازی نکردهام. در نقشهای کوتاه فیلمهایی که سلیقه خودم بوده است را بازی کردهام، مثل «کارگر ساده نیازمندیم»، «دربست آزادی» یا همین «دلنوازان» که معرف من بود، بهعنوان یک فیلم اجتماعی و ملودرام سلیقهام بود؛ منتها مسیر حرفهای، حتی شده شما را به اشتباه به جایی میبرد که نباید! ولی از دور که نگاه میکنید میبینید که بیشتر بازیگرهایی که الان در بخش هنری و فیلمهایی که جزو سلیقه من است و دوست دارم بازی کنم حضور دارند، یک روزی در فیلمهای تجاری فعالیت داشتهاند. مسیری که «اپیدمی» شده و همه این مسیر را میروند، حالا تعدادی زودتر این مسیر را میروند و به آن مسیر کشیده میشوند و بعضیها اصلا دوست ندارند و این فیلمها سلیقه خودشان است و همان جایی که هستند راضیاند.
این روزها خیلی از ستارههای سینما بدشان نمیآید تئاتر را هم تجربه کنند، شما وسوسه نشدهاید؟
چرا، پیشنهاد تئاتر خیلی زیاد داشتم ولی دوست داشتم تئاتر را با کسی شروع کنم که کار کردن با او برای من یک دانشگاه باشد، یعنی نمیخواهم با کسی کار کنم که تازه کار را شروع کرده یا خودش هم مثل من تجربه اولشاست و حضور در آن تئاتر چیزی به دانش من اضافه نکند، دلم میخواهد با کسی کار کنم که از صفر تا صد حضور من آموزش باشد.
مدتی قبل خوانندگی را در کاری مشترک تجربه کردید، موسیقی کجای زندگی شما قرار دارد؟
موسیقی که حرف اول زندگی من را میزند و خیلی به موسیقی علاقهمند هستم، آن تجربه مربوط به سهسال پیش بود و بعد از سه سال منتشر شد.
خوانندگی را حالا حتی بهصورت دکلمه ادامه میدهید؟
خیلی علاقه آنچنانی ندارم که دکلمه کنم، آن ترانه هم یک بعد احساسی داشت که من در آن زمان از آن کاری که انجام دادم راضی بودم و الان هم از آن اتفاق ناراحت نیستم، شاید هم تکرار شود و علاقهمند هستم که تکرار شود.
نظرات مخاطباتان مخصوصا در دنیای مجازی چقدر برای شما اهمیت دارد؟
نمیتوانیم بگوییم همه دوست، طرفدار و آدمهای خوشدلی هستند و از پیشرفت تو خوشحال میشوند، مخاطبهایی که الان وجود دارد دستهبندی دارند، بعضیها اصلا برای تخریب میآیند تا تو را ببینند، من آدمی هستم که استفاده میکنم، هم بدها را میخوانم و هم خوبها را، در مورد هر دو فکر میکنم، چون بعضی از حرفهای خوب کاذب است، فقط در تعارفهای ایرانی بودن ما است، بعضی از حرفهای بد هم بهخاطر عقدهها، حال بد و افسردگیهایی است که خیلیها دارند و درحالحاضر نتوانستهاند به جایی برسند و خودشان را تخلیه میکنند. در مورد این موضوع بارها همکاران من صحبت کردهاند، در مورد آنها توجه و فکر میکنم اما اینکه بخواهد روی من چنان تاثیری بگذارد که در مورد حرفهای بد خیلی ناراحت شوم یا با حرفهای خوب خیلی خوشحال بشوم، نه!
دوست دارید چه نقشهایی را تجربه کنید که تا امروز پیش نیامده است؟
نقش را نمیتوانم به شما بگویم ولی فضای فیلمهایی را دوست داشتهام تجربه کنم که خیلی کمتر تجربهاش کردهام، امسال کلا کار نکردم. به خاطر اینکه دارم مسیرم را تغییر میدهم و تصمیم گرفتهام از این به بعد فیلمهایی را بازی کنم که سلیقه من است و خودم دوست دارم، نه به این خاطر که بخواهم بگویم من کار داشته باشم، قبلا به خاطر کارهای بد و بدتری که پیش میآمد ما موظف بودیم انتخاب کنیم به خاطر اینکه با این حرفه زندگی را میگذرانیم و شغل دیگری هم نداریم.
در پایان، از فعالیتهای پیشرو صحبت میکنید؟
در حال حاضر در سینما کار نمیکنم، نه اینکه دارم استراحت میکنم، دارم یک فاصلهای را میگذارم برای این که انتخابهای درستتری داشته باشم بر طبق سلیقه خودم؛ نه مثل هفت، هشت سالی که گذشت و خیلی از فیلمهایی که دوست داشتم را بازی نکردم و نوددرصد فیلمهایی که بازی کردهام سلیقه خودم نبوده است، حالا بنا به شرایط زندگی یا هر دلیل دیگری کار کردهام، حتی به خاطر تجربه کسب کردن کار کردهام. از سال آینده کارهای تازه را شروع میکنم با اتفاقهای خوب.