پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ابوالفضل پورعرب در ویژه برنامه خندوانه به مناسبت عید غدیر خم گفت: در حال حاضر فضای بازیگری بهتر شده است و ما بازیگران باید شهامت تعریف از همکاران خود را داشته باشیم.
به گزارش ایسنا، ابوالفضل پورعرب در ویژه برنامه خندوانه که به مناسبت عید غدیر خم پخش شد، حضور یافت و درباره بیماری خود گفت: من مدتی بیمار بودم اما بیماری من خوشخیم بود و خوب شدم. روحیه من خوب نیست به دلیل اینکه پنج سال از این بیماری صدمه خوردم و خدا به مادر و پسرم که آرزو داشتم او را داماد کنم، رحم کرد.
او با اشاره به کارهای اخیر خود در سینما و تلویزیون اظهار کرد: اهل بازی در فیلم و سریال نیستم و میخواهم به سمت فیلمسازی بروم به دلیل اینکه دیگر توانایی برای بازیگری ندارم و خسته شدهام. در حال حاضر در نقشهایی بازی میکنم که دوستانم پیشنهاد میدهند. در واقع بازیگری برای من دلمشغولی است و دغدغه مالی در این مسیر ندارم. در حال حاضر در یک سریال به کارگردانی کیانوش عیاری بازی میکنم.
پورعرب با بیان اینکه در دانشگاه رشته تئاتر خواهند است، گفت: پدرم دوست داشت که من ویالون بزنم به همین دلیل وارد رشته موسیقی شدم اما بعد از مدتی آقای فخیمی استادم به من گفت به سمت سینما و تئاتر برو که علاقه توست. من در آن زمان دو آهنگ یاد گرفتم که برای پدرم میزدم و بعد به سمت سینما و تئاتر رفتم. من مدتی تئاتر کار کردم و در یکی از کارهایم با خسرو شکیبایی همکار شدم. من از خسرو شکیبایی مسائل بسیاری را آموختم و او بسیار هنرمند. سال 64 در فیلمی به نام «دزد و نویسنده» دستیار کارگردان بودم و خسرو شکیبایی و علی نصریان در این فیلم همکار شدم. من برای اینکه بتوانم از علی نصریان تجربهای کسب کنم به دنبال او میرفتم تا او را به محل فیلمبرداری بیاورم. او همیشه سر ساعت حاضر میشد و هیچوقت کسی را معطل خود نمیکرد حتی در سریال شهرزاد هم که با او همکاری داشتم، این ویژگی را دیدم.
این بازیگر سینما و تلویزیون افزود: من بیشتر به الفت هنرمندان در عرصه بازیگری نظر دارم. برای مثال استاد محمد هیچگاه بیاحترامی و بیادبی به کسی نمیکرد. فضای کار بازیگری در حال حاضر بهتر شده است و ما از همدیگر تعریف میکنیم. ما باید شهامت تعریف از همکاران خود را در این حرفه داشته باشیم. آتیلا پسیانی یک بازیگر خوب است که هیچگاه ادعایی ندارد. در حال حاضر هم در این عرصه کمکار شده است اما از ارزشش کم نخواهد شد. رضا رویگری هم با اینکه بیمار است اما هنوز انرژی خود را دارد و این بسیار بااهمیت است.
او در پاسخ به این پرسش که درباره نام او و فریبرز عربنیا جکهایی ساخته میشود، بیان کرد: عربنیا یک بازیگر بزرگ است و من خوشحالم که با این انسان بزرگ مقایسه میشوم. من 56 سالم هست و مهربانی را بلدم و اشکالی ندارد که این جکها ساخته میشود.
پورعرب درباره فیلم سینمایی «عروس» و «نرگس» که در آن ایفای نقش کرده بود، اظهار کرد: فیلم سینمایی عروس 34 میلیون تومان در آن زمان فروش داشت و حدود 15 میلیون تومان هزینه ساخت این فیلم شده بود. من در فیلم «نرگس» با خانم فریماه فرجامی همکار بودم و در مقابل او بازی کردن کار سختی بود و همچنین برای من بااهمیت بود که کنار فردی مثل او کار کنم. به یاد دارم که من خالی بر روی صورتم داشتم و برای اینکه خانم فرجامی هم در آن نقش باید خالی روی صورتشان گریم میشد، به بیمارستان رفتم و خال خود را جراحی کردم. فیلم و سینما در آن زمان اهمیت بسیاری داشت. سکانسهایی که من با خانم فرجامی و رضوی داشتم بسیار سخت بود. رخشان بنیاعتماد برای ساخت این فیلم خیلی زحمت کشید به دلیل اینکه این فیلم غیرمتعارف بود. من به بهروز افخمی برای فیلم «عروس» و رخشان بنیاعتماد برای فیلم «نرگس» زحمت دادم تا به اینجا رسیدم و در خدمت مردم هستم.
او با بیان اینکه بازیگری در گذشته تا حدی یک بعدی پیش میرفت، گفت: من آدم جدیای هستم و اصولا اهل شوخی در هیچ جمعی نیستم. من در آن زمان برای کارم کتابهایی درباره تئاتر و سینما خواندم و از بسیاری مطالب اجتماعی دور بودم. در واقع کار ما باعث شد به بسیاری از جاها نرویم و فقط کار کنیم اما در حال حاضر وضعیت تغییر کرده است.
این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به فرزند خود بیان کرد: من پسری به نام پوریا دارم و تلاش کردم که از هنر دور باشد. به این دلیل که میدانستم در این کار جریحهدار خواهد شد. یک هنرمند باید در نقشی که بازی میکند احساساتی بروز دهد که در خانه هم با همسر خود به آن شکل برخورد میکند. این امر باعث میشود که حتی خانواده هنرپیشهها بگویند که احساسات واقعی نیست و هنرپیشه هستی. همچنین پسر من در این مدت میدید که لحظات سختی دارم. برای مثال ما به مهمانی یا عروسی نمیرفتیم و با عکس گرفتن در مهمانیها مشکل داشتیم.
پورعرب با اشاره به شایعاتی که درباره او در زمان بیماریاش شده بود، اظهار کرد: زمانی که من بیمار بودم شایعه شد که من اعتیاد یا ایدز دارم به همین دلیل من مجبور شدم که مدارک پزشکی خود را چاپ کنم و نشان دهم و بگویم که بیمار بودهام. من نمیخواستم که مادرم از بیماری من مطلع شود اما زمانی که سر فیلمبرداری سریال «وضعیت سفید» بودم خانم افسانه بایگان به من گفتند که قیافهات عوض شده است به همین دلیل آقای نعمتالله دکتری را آوردند و او گفت که من مریض هستم. یک روز از سرکار به دلیل حال بدی که داشتم به بیمارستان رفتم و بستری شدم. بعد از آن نیز نتوانستم سر فیلمبرداری سریال «وضعیت سفید» بروم و از آقای نعمتالله عذرخواهی کردم.
او اضافه کرد: گاهی افرادی که به شما نمیرسند میخواهند که تو را پایین بیاورند و این مساله بسیار بدی است. زمانی مرگ من را شایعه کردند اما من گوشی خود را خاموش کردم. در آن زمان پسرم به برخیها جواب میداد و برای من این سوال ایجاد شده بود که پسر من یک دانشجو است آیا میخواهید او را به این شکل وارد اجتماع کنید؟ گناه ما چیست که باید به این شکل تنبیه شویم. اگر فردی مانند جمشید مشایخی یا علی نصیریان از کار من ایراد میگرفتند من میپذیرفتم اما بیماری دست من نیست و اتفاق میافتد.