به نظر نمیرسد جز مذاکره و دیپلماسی راه حل دیگری برای بحران شبه جزیره کره وجود داشته باشد.
حتی اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا و ترزامی نخست وزیر بریتانیا در گفتگوی تلفنی یک روز پس از انفجار بمب هیدروژنی کره شمالی نشان میدهد که غرب نیز جز مذاکره راهی را برای حل موضوع در نظر نمیتواند داشته باشد. در این گفتگو دو طرف خواستار ایفای نقش بیشتر چین برای حل و فصل بحران کره شمالی شدند. درخواستی که به وضوح به معنای تاکید بر دنبال کردن دیپلماسی و مذاکره بجای سایر راهحلهای نظامی در موضوع کره شمالی است.
در این وضعیت در حالی که همچنان بر مذاکره به عنوان تنها راه حل موجود در بحران پرتنش پیونگ یانگ تاکید میشود، چرا برای واشنگتن استفاده از راهحلها و رویکردهای نظامی چندان موثر و ممکن به نظر نمیرسد؟
نظامی کردن بیشتر شبه جزیره کره چندان موثر نیست: آمریکا و به تبع آن کره جنوبی ممکن است افزایش و تقویت قدرت نظامی خود را با هدف بازدارندگی در دستور کار قرار دهند، همان گونه که بلافاصله پس از آزمایش اخیر بمب هیدروژنی کره شمالی، ترامپ در گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور کره جنوبی، محدودیت نصب کلاهکهای ۵۰۰ کیلویی بر موشکهای بالستیک را برداشت و به سئول اجازه داد تا به هر میزان که میخواهد موشکهای بالستیک خود را به کلاهکهای سنگینتر تجهیز کند. این اقدام به احتمال زیادی با این هدف صورت گرفته است که هم کره شمالی را از حمله اولیه و پیش دستانه بازدارد و هم شاید کره شمالی با دیدن تقویت نظامی حریفان، از توسعه برنامه هستهای خود کوتاه بیاید.
با این حال اکثر کارشناسان هم نظرند که که کره شمالی نمیتواند به فکر حمله پیش دستانه باشد، چون پاسخ طرفهای مقابل به نابودی و تحمیل هزینههای بسیار به کره شمالی منجر خواهد شد. اما اگر هدف افزایش نظامیگری آمریکا در شبه جزیره کره، ترساندن کره شمالی باشد، این هدف نیز در عمل تا کنون بینتیجه مانده است. حتی انجام انواع رزمایشهای مشترک واشنگتن-سئول و استقرار انواع ناوهای سنگین نظامی و با وجود استقرار سامانه موشکی پیشرفته آمریکایی موسوم به تاد در کره جنوبی، اما هیچگاه طی چند سال گذشته، برنامه توسعه و آزمایشهای هستهای و موشکی پیونگ یانگ متوقف نشده و این نشان میدهد که تقویت نظامیگری در شبه جزیره کره از جانب آمریکاییها تا کنون هیچ نتیجه مطلوبی برای آنها در بر نداشته است.
از طرف دیگر تقویت نظامیگری و هزینههای نظامی در شبه جزیره کره هم برای واشنگتن و هم برای سئول دارای محدودیت و حد و مرز مشخصی است و این روند نمیتواند تا میزان نامعلومی ادامه داشته باشد. این محدودیتها هم میتواند شامل محدودیتهای امنیتی و امکان مخالفت بیشتر مسکو-پکن با گسترش اقدامات نظامی واشنگتن در منطقه باشد و هم از نظر بودجهای نیز دست سئول و واشنگتن برای انجام هزینههای نظامی بصورت نامحدود باز نیست. حتی اگر آمریکا بخواهد بصورت یک جانبه در مقابل کره شمالی نیرو و تجهیزات نظامی خود را در جنوب شرق آسیا گسترش دهد، این کار هم فشار بیشتر و غیرقابل دوامی بر ارتش و دولت خواهد گذاشت و هم ممکن است سئول چندان با نظامیگری یک جانبه واشنگتن موافق نباشد.
امکان حمله موشکی آمریکا به کره شمالی نیست: یکی دیگر از گزینههایی موجود برای آمریکا در مقابل کره شمالی، بمباران ناگهانی از زمین و هوا و دریا بر اهداف مشخصی در کره شمالی میتواند به نظر آید، اما امکان چنین گزینه نظامی نیز برای واشنگتن عملی به نظر نمیرسد. اگرچه آمریکا می تواند با ترکیبی از موشک های کروز، هواپیماهای رادارگریز بی ۵۲ و بمب های سنگرشکن و یا مادر بمب ها تاسیسات سیاسی، نظامی و کادر رهبری کره شمالی را بکوبد، اما این بمباران به معنای پایان کار نیست و واشنگتن باید قدرت واکنش کره شمالی را نیز در نظر بگیرد.
هنوز به درستی مشخص نیست که شبکه دفاع هوایی کره شمالی که از زمان شوروی سابق احداث و بعدها در همکاری با پکن و حتی توسط خود کرهایها تقویت و گستردهتر شده است، تا چه میزان پیشرفته و کارآمد است. در شرایط بی اطلاعی و ناآگاهی واشنگتن از قدرت سامانههای ضدموشکی کره شمالی، انجام هر حمله موشکی به این کشور ممکن است به واکنش فوری علیه تاسیسات نظامی امریکا در منطقه و حتی علیه سئول، متحد راهبردی واشنگتن منجر شود و این موضوع چندان ریسک بردار نیست. واکنش موشکی کره شمالی علیه تاسیسات و ناوهای مستقر آمریکایی در آبهای شبه جزیره کره و یا حمله موشکی به سئول علاوه بر هزینههای نظامی، بیشترین هزینه و زیان سیاسی را برای آمریکا به همراه خواهد داشت و در کمترین حالت ممکن، اثرگذاری قدرت روانی نیروهای نظامی آمریکا را که سالها بر روی آن تبلیغ و فضاسازی شده است، از بین خواهد برد.
حمله زمینی، گزینه غیرممکن واشنگتن برای مقابله با کره شمالی: از طرف دیگر شاید برخی به گزینه اعزام نیروی نظامی و یا جنگ کلاسیک آمریکا علیه کره شمالی نیز فکر کنند، اما این اقدام از غیرمحتملترین و دور از ذهنترین راهحلهای واشنگتن برای مقابله با پیونگ یانگ است. لشکرکشی کلاسیک نظامی نه تنها با مخالفت روسیه و چین در منطقه روبرو خواهد بود، بلکه حتی ممکن است نظامیان چین و یا حتی روسیه را نیز با هدف مقابله با لشکر کشی نظامی آمریکا وارد میدان جنگ کند. ورود میلیونها سرباز چینی، تحت عنوان قوای داوطلب در جریان جنگ کره در سال ۱۹۵۰، نشان میدهد برای چین ورود نظامی در صورت در خطر قرار گرفتن موجودیت کره شمالی چندان بعید نیست و در حال حاضر نیز ورود نظامی روسیه به بحران سوریه و همچنین تقویت نیروها در مرزهای شرقی و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه همه از جمله دیگر نشانههایی است که ثابت میکند برای روسیه امروز نیز در صورت لزوم تقابل جنگی کلاسیک و اعزام نیرو موضوع دور از ذهنی نیست. از این ها گذشته کره شمالی در حال حاضر دارای ۱ میلیون نفر نیروی نظامی آماده و همچنین ۶ میلیون نفر نیروی ذخیره است و در صورت ورود نظامی ایالات متحده امکان پیشروی نظامی ارتش پیونگ یانگ به سمت مرزهای جنوبی و کشیده شدن جنگ به خیابانهای سئول محتمل است. لذا یکی از سرسختترین مخالفان هرگونه اقدام جنگی کلاسیک آمریکا با کره شمالی، همسایه جنوبی است که به شدت حیات خود را در صورت آغاز جنگ در خطر میبیند.
از طرف دیگر همه این گزینه ها بدون در نظر گرفتن توان هسته ای کره شمالی است و به احتمال قوی در صورت هرگونه اقدام نظامی آمریکا و متحدان علیه کره شمالی، پیونگ یانگ به سرعت واکنش هستهای خود را در منطقه به راه خواهد انداخت که در این صورت کشورهای منطقه از جمله ژاپن و کره جنوبی و حتی مناطقی از خاک ایالات متحده به شدت در خطر قرار خواهند داشت. این موضوع علاوه بر هزینههای مادی و نظامی، به شدت به خدشهدار شدن موقعیت سیاسی واشنگتن در جامعه بینالمللی خواهد انجامید و حتی تصور تاثیر هزینههای سیاسی حمله هستهای کره شمالی بر موقعیت بینالمللی ایالات متحده برای رهبران واشنگتن نیزغیرقابل پذیرش است.
از طرف دیگر حتی اگر با وجود پیشرفتهترین سیستمهای راداری و ضدموکشی، برای کره شمالی امکان پاسخ به خارج از مرزهای خود نیز وجود نداشته باشد، انجام هرگونه انفجار هستهای توسط کره شمالی در مرزهای جنوبی خود به نابودی و آسیب رسانی بخشهای زیادی از کرهایها در جنوب منجر خواهد شد. استان پرجمعیت و بیش از ۱۰ میلیونی پاجو چسبیده به مرز کره شمالی قرار دارد و حتی سئول، پایتخت کره جنوبی تنها ۴۰ کیلومتر تا منطقه مرزی کره شمالی فاصله دارد. این در حالی است که در طرف شمالی مرز دو کشور، تراکم جمعیت بسیار کمتر، شهرها محدود و کوچکتر و فاصله پیونگ یانگ تا منطقه مرزی نیزنزدیک به ۱۵۰ کیلومتر است و در این شرایط امکان جابجایی و تخلیه چند شهر کوچک برای کرهایها در شمال ممکن خواهد بود. لذا در صورت هرگونه انفجار هستهای در مرزهای دو کره بیش از آسیب به مناطقی از کره شمالی، سئول و مناطق پرتراکم جمعیتی در جنوب مرز متاثر و آسیب دیده خواهد شد.
براین اساس در شرایطی که اقدامات نظامی آمریکا در مقابل کره شمالی از جمله افزایش نظامیگری و استقرار تجهیزات نظامی بیشتر با هدف بازدارنگی چندان موثر نبوده است، و همچنین سایر گزینهها نیز همچون حمله موشکی و یا حتی لشکرکشی زمینی و جنگ کلاسیک گزینههایی تقریبا غیرممکن برای واشنگتن به نظر میرسد، کدام گزینه جز مذاکره به عنوان راه حل غرب و واشنگتن در مقابل کره شمالی باقی خواهد ماند؟ گزینهای که تقریبا میتوان آن را تنها گزینه غرب در مقابل با بحران فرسایشی کره شمالی عنوان کرد.