پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : قالیباف بارها در سخنرانیهایش گفته بود که متروی تهران باید تا پایان دوران مسئولیتش تمام شود.
به گزارش انتخاب، روزنامه وقایع اتفاقیه در ادامه نوشت: اگر از بيرون به ماجرا نگاه کنيم، ميتوانیم بگوییم همينطور هم شد. نهتنها هفت خط متروي تهران افتتاح شدند بلکه خط ديگري به نام خط هشت هم سر از نقشهها بيرون آورد که تا پيش از آن بهعنوان ادامه خط يک به سمت فرودگاه امام خميني(ره) معرفي شده بود اما اگر به ماجرا دقيقتر نگاه کنيم خانههاي خالي زيادي وجود دارد؛ خانههايي که گمان افتتاح پروژهها قبل از تکميل را به ذهن ميرساند. ممکن است با خودتان بگوييد اينکه چيزي نيست و افتتاح پروژههايي که هنوز جاي کار زيادي دارند يک رسم ديرينه بين مسئولان ايراني است اما اين بار ماجرا تا حدي فرق ميکند. پاي حفظ جان مردم در ميان بوده و تعداد زيادي از خانههاي خالي پروژه متروي تهران به امنيت مربوط است. اين را بگذاريد کنار بزرگي عدد بيشتر از سه ميليون نفري که هر روز با مترو اين طرف و آن طرف ميروند تا حساب فاجعهاي که هر لحظه ممکن است رخ دهد دستتان بيايد؛ فاجعهاي که در اين گزارش ابعاد تازهاي درباره آن برملا ميشود.
خط ناایمن را تعطیل کنید
وقتي خط هفت متروي تهران افتتاح شد سر و صداها درباره ايمني آن بلند شد.
منتقدان ميگويند اين خط ايمني لازم را براي جابهجايي مسافر ندارد اما
شهرداري تهران اين ادعا را رد کرده است. رحمتالله حافظي در صحن علني مجلس
سه نامه مستند را همراه با شمارههاي آن به نقل از مديران داخلي مترو خطاب
به مديران عامل شرکت توسعه مترو و شرکت بهرهبرداري متروي تهران، بهطور
کامل قرائت کرد که حاوي مطالبي نگرانکننده بودند. او گفت «بايد کميته
حقيقتيابي براي بررسي وضعيت امنيت خط هفت مترو تشکيل شود؛ در غيراين
صورت، مستقيما به دادستان تهران نامه داده و درخواست رسيدگي ميکند.»
او با بيان اينکه خط هفت مترو در ٢٠ خرداد افتتاح شد، ادامه داد: «دو روز
قبل معاون عمليات ريلي خطاب به مديرعامل شرکت بهرهبرداري نامه مينويسد و
ميگويد: ورود مسافر به اين خط با مخاطرات و ريسک زيادي روبهرو است، به
گونهاي که منجر به بحران ميشود.»
حافظي با بيان اينکه در روز افتتاح مدير مرکز فرمان به مديرعامل
بهرهبرداري مترو نامه ميزند و ميگويد شرايط خط هفت براي عمليات
مسافرگيري ايمن نيست و تردد قطار بايد آزمايشي و مانوري باشد، گفت: «مدير
مرکز در نامهاش نوشته در صورت مشکل، امداد غيرممکن خواهد بود و رونوشت
نامه به سازمان بازرسي و حراست شهرداري نيز ارسال شده و در اين بين نامهاي
دارم که نشان ميدهد مهندس کيفيت و ايمني مترو دو روز قبل از افتتاح اعلام
ميکند با توجه به اينکه تست گرم در ١٧ خرداد انجام شده الزامات مورد نياز
براي اجراييشدن جدول زمانبندي وجود ندارد و امکان بهرهبرداري ايمن خط
محقق نشده است.»
اعتراض حافظي در جلسه شوراي شهر به جايي نرسيد و حتي به گوشهکنايههايي از
سوي برخي اعضا رسيد. مهدي چمران در واکنش به اعتراض حاميان قاليباف در
شورا گفت: «معمولا نامهها را نميخوانند، حالا اين آقا دوست دارد بخواند،
بگذاريد بخواند.» محسن هاشمي از اعضاي شاخص شوراي جديد شهر تهران هم
دراينباره گفته است: «افتتاح خطي که هواکش نداشته و قطار کافي براي آن
وجود ندارد، ايجاد ناامني براي مسافران است و هرکس بهعنوان شهردار جديد
تهران انتخاب شود بايد در اولين روز کاري خود اين خطوط را تعطيل کند.»
موضوع فقط نبود هواکش نيست
حرفهايي که اغلب درباره ناايمنبودن برخي از خطهاي متروي تهران زده
ميشود يا آنقدر کلي هستند که کسي نميتواند از آنها سر در بياورد يا
آنقدر به مسائل جزئي اشاره ميکنند که کسي ارتباط فقدان آنها را با بحران
بزرگ نميفهمد؛ بنابراين ما به سراغ چند کارشناس رفتهايم که در متروي
تهران هم مشغول به کار هستند تا درباره فقدان ايمني در اين مجموعه توضيح
بدهند. با توجه به خواستهشان نامي از آنها برده نميشود و تنها حرفهايشان
منعکس ميشود؛ حرفهايي که نشان ميدهند چقدر خطر نزديک است. يکي از آنها
به فقدان سامانه ATP در برخي خطوط تهران از جمله خط هفت، هشت اشاره ميکند و
درباره اهميت اين سامانه ميگويد: «ATP يعني همه چيز. در کشورهاي ديگر خطي
که ATP نداشته باشد اجازه مسافرگيري پيدا نميکند. در همين کشور خودمان هم
از کارانداختن اين سامانه نوعي خرابکاري محسوب ميشود و مجازات سنگيني
دارد. اين نشان ميدهد که چقدر اين سامانه اهميت دارد. وظيفه اين سامانه
حفظ ايمني قطارهاست. سيستم ATP همان سامانه کنترل خودکار قطارهاست. به
زبان سادهتر اين سامانه که مدتهاست در خطوط متروي جهان مورد استفاده قرار
گرفته، با کنترل خودکار قطارها، خطاي احتمالي انساني راهبر قطار را پوشش
داده و تحت هر شرايطي مانع برخورد قطارها در تونل يا ايستگاههاي مترو
ميشود. اين سيستم حتي در صورت وقوع خطاي انساني در کنترل قطارها، با
نزديکشدن دو قطار به يکديگر به صورت خودکار فعال شده و موجب توقف قطارها
در خطوط ميشود تا از هرگونه خطر برخورد احتمالي جلوگيري شود. همين سيستم
است که اجازه نميدهد درهاي قطار در جايي غيراز ايستگاه يا بدون توقف کامل
قطار باز شوند. همچنين اين سامانه اگر ايرادي در مسير قطار ببينيد مانند
خرابي ريل يا قرارگرفتن چيزي روي آن خود به خود قطار را متوقف ميکند.
همچنين سرعت قطار را هم کنترل ميکند. اگر مثلا فردی از روی سکو در مسیر
قطار بیفتد یا بپرد مامور سکو میتواند با زدن دکمهای قطار را متوقف کند.
شما بايد خودتان را جاي راهبر قطار بگذاريد تا بفهميد کاري که تا اين حد
يکنواخت است و در محيطي کاملا بسته انجام ميشود تا چه حد ميتواند ريسک
خطاي انساني را افزايش بدهد، آن هم در شرايطي که جان نزديک به دو هزار نفر
آدم در ميان است.»
او ادامه ميدهد: «اگر سامانه atp وجود نداشته باشد يا قطع شود ممکن است
قطارها با يکديگر برخورد کنند يا هزاران اتفاق خطرناک ديگر بيفتد. ما وقتي
به اين فکر ميکنيم که روزانه چندين قطار بدون اين سامانه در خطوطي که
هزاران مسافر دارند، تردد ميکنند لرزه به بدنمان ميافتد. شايد باور نکنيد
که خط هفت، هشت و بخش زيادي از خط سه که چندان هم جديد نيست اين سامانه را
ندارند و مأموران با بيسيمهاي دستي قطارها را هدايت ميکنند. اين يعني
برگشت به صد سال پيش؛ وقتي که فجايع انسانی باعث استفاده از سامانههاي
هوشمند شد. اگر مسئولان مترو ادعا ميکنند که اين سامانه برقرار است از
کارشناسان خارج از مترو دعوت کنند و نشان بدهند. قطعا نميتوانند. آنها
نميتوانند به مردم بگويند که در مترو چه ميگذرد.»
يکي ديگر از کارکنان مترو هم اين حرفها را تأييد ميکند و ميگويد: «ما حق
نداريم اين حرفها را بزنيم چون بچهها را ترساندهاند. گفتهاند اگر حرفي
بزنيد تهديد عليه امنيت محسوب ميشود اما ما نميتوانيم چيزي نگوييم. اگر
بعدا اتفاقي بيفتد چه کسي جوابگوي مردم است. شما ديديد که چند وقت پيش در
يکي از ايستگاهها وقتي دو قطار با هم يک برخورد جزئي داشتند چه اتفاقي
افتاد. در آن اتفاق خطای فردی باعث شده بود سامانه قطع شود و قطعی سامانه
یعنی فاجعه. اين را به هر مسئولي در کشورهاي ديگر بگوييد به سرعت دستور به
تعطيلي را خط ميدهد. شما روزهاي نمايشگاه کتاب را به ياد ميآوريد.
ميدانيد چند هزار نفر با مترو به شهرآفتاب ميرفتند و ما چه حالي داشتيم.
تمام مسئولان مترو در حالت آمادهباش بودند چون خودشان ميدانستند اين خط
ايمني ندارد، آن هم خطي که خط کهريزک را قطع ميکند و ممکن است خداي نکرده
قطارهاي اين دو خط همديگر را قيچي کنند. از تصورش هم بدنم به لرزه
ميافتد.»
هواساز، نه هواکش
يکي ديگر از مسائلي که در اين گفتوگو به آن اشاره ميشود فقدان دستگاههاي
هواساز در خطوط جديد است. يکي از معترضان به وضع موجود توضيح ميدهد:
«هواساز دستگاهي است که هواي درون ايستگاهها را بيرون ميکشد و هوای تازه
را با گذراندن از آب خنک کرده و به داخل مترو میفرستد. اين موضوع نهفقط
از جهت آلودگي هواي داخل مترو مهم است بلکه اهميت آن وقتي بيشتر مشخص
ميشود که بدانيم يکي از مسئوليتهاي هواسازها به مواقع خطر برميگردد،
مثلا وقتي که آتشسوزي اتفاق بيفتد اين هواسازها ميتوانند معکوس عمل کرده و
کمک کنند که مردم داخل مترو خفه نشوند. حالا شما فکرش را بکنيد که اين
دستگاهها وجود نداشته باشند و يک حادثه کوچک موجب آتشسوزي بشود. مگر کسي
فکرش را ميکرد که پلاسکو آتش بگيرد؟ چرا حتما بايد اتفاقي بيفتد و بعد
مسئولان تقصير را گردن همديگر بيندازند، درحاليکه ما ميگوييم همين حالا
خطر در کمين مردم داخل قطارهاست. در فاجعه پلاسکو 21 نفر از دنيا رفتند اما
در مورد مترو پاي چند هزار نفر در ميان است.»
او ادامه ميدهد: «خيلي از مردم نميدانند که مترو چطور تحويل داده ميشود.
نفر بعدي هم که در مترو مسئوليت بگيرد و بخواهد براي اصلاح اين وضعيت بعضي
از خطوط را تعطيل کند قطعا مردم اعتراض ميکنند و اين را به حساب بيعرضگي
او ميگذارند، درحاليکه بخشي از خطوط متروي تهران اصول ابتدايي ايمني را
هم ندارند و اين ميتواند به يک فاجعه ملي بدل شود.» وقتی این حرفها را می
شنویم میتوانیم حدس بزنیم که چرا محسن هاشمی و رحمت الله حافظی اصرار
داشتند خط هفت همان ابتدا تعطیل شود.
خودنمايي از جيب بيتالمال
يکي ديگر از پروژههايي که مسئولان شهرداري مانور زيادي روي آن دادند
شبانهروزيکردن خط يک بود، يعني همان خطي که به فرودگاه امام خميني(ره)
متصل ميشود. اين کار که گفته شد براي جابهجايي مسافران پروازهاي خارجي
انجام شده است در نوع خود جالب به نظر ميرسد. احمدي بافنده، مديرعامل شرکت
بهرهبرداري متروي تهران وقتي اين خبر را اعلام کرد، گفت تعداد بسيار کمي
از کشورهاي جهان خط شبانهروزي مترو دارند. او که اين موضوع را امتيازي
ميدانست، نگفت که چرا کشورهايي با سابقه چندين برابر ايران در زمينه
متروداري خطوط را شبانهروزي نميکنند. يکي از کارکنان مترو دراينباره
ميگويد: «در کشورهايي که چندين برابر ايران سابقه مترو دارند و بسيار
توريستيتر از تهران هم هستند به سمت شبانهروزيکردن مترو نرفتهاند چون
ميدانند اين کار چه هزينه زيادي را به سيستم تحميل ميکند و از طرفي فايده
چنداني هم ندارد. به جرأت ميتوان گفت که خط متروي فرودگاه امام خميني(ره)
از لحظه افتتاح تا امروز صد مسافر هم جابهجا نکرده، درحاليکه ميليونها
تومان هزينه رفتوآمد هر قطار است. براي همين ما ميگوييم اين کار در
شرايط فعلي بيشتر يک خودنمايي است و اصلا مقرونبهصرفه نيست.»
او ادامه ميدهد: «درحالحاضر سامانه جابهجايي مسافران خارجي در ايستگاه
دروازه دولت وجود ندارد. حتي اگر مسافران پروازهاي خارجي از مترو استفاده
کنند، مشاهده ميکنند که قطارها مستقيما از فرودگاه امام خميني(ره) به
ايستگاه دروازه دولت ميآيند و سيستمي براي انتقال آنها به نقاط ديگر شهر
وجود ندارد. از طرفي سوارکردن مسافران خارجي در خطي که ايمني کافي هم ندارد
چطور توجيه ميشود.» او به مشکلات مالي شرکت بهرهبرداري مترو اشاره
ميکند و ميگويد: «به گفته خود مسئولان مترو، اين شرکت ورشکسته است.
استخدامهاي بيضابطه، هزينههاي اضافي و... اين شرکت را به مرز ورشکستگي
کشانده ولي مسئولان آن در هفتههاي آخر به فکر کارهاي نمايشي هستند.»
اين حرفها که سندهايي هم همراه آنها ارائه شده بخشي از ماجراست و بايد
ديد مسئولاني که بعد از گروه قاليباف وارد شرکت متروي تهران ميشوند نسبت
به ايمني و صرفهجويي در اين نهاد اقدام ميکنند يا نه.